نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 275
وزیر معزالدوله و صاحب بن عبّاد،
وزیر مؤیدالدوله دیلمی، منزلت و موقعیت خوبی یافت.
پنجاه سال از عمرش، صرف تألیف کتاب الأغانی شد. و چون از تألیف
آن فارغ شد، به حلب رفت و آن را به سیف الدولهحمدانی تقدیم کرد.
سیف الدوله، هزار دینار به او هدیه کرد؛ در حالی که به
متنبی در قبال تنها یک قصیده، هزار دینار جایزه می
داد. اصفهانی، خیلی در حلب نماند و به بغداد بازگشت و در 72
سالگی در بغداد درگذشت.
او تألیفات خود را پنهان برای
حاکم اندلس می فرستاد و از وی انعام و هدیه دریافت می
کرد. کتاب الاغانی در بردارنده اشعار و آوازهایی است که هارون
الرشید به گردآوری آنها فرمان داده بود. وی نیز سرودها و
موسیقی های دیگری به آن کتاب افزود و در هر کدام از
سرودها و موسیقی ها، لحن آن را نیز بیان می کند. هم
چنین کتاب مقاتل الطالبیین، القیان، الاماء الشواعر،
الخمّارین و الخمّارات، نسب بن عبدالشمس و کتاب جمهرة أنساب العرب، از تألیفات
او است. اصفهانی، تعدادی از دیوان های شاعران، از جمله: دیوان
ابوتمام، ابونواس و بحتری را گردآوری کرده است.(3)
سیف الدوله حمدانی
ابوالحسن سیف الدوله، علی
بن ابوالهیجاء عبدالله بن حمدان تغلبی، در سال 303ق به دنیا آمد
و با دلیری پرورش یافت و بسیار با اراده و بلند همت بود.
بر واسط و نواحی آن دست یافت. به شام رفت و دمشق را گرفت و رو به حلب
نهاد و آن را در سال 333ق گرفت و از دست اخشیدیان به در آورد. در این
سال، متنبّی نزد او رفت و به مدح او پرداخت. شاعران بسیاری
دردربار او گرد آمدند که در دربار دیگر ملوک پس از خلفا گردهم نیامده
بودند. استادان علم و ستارگان معرفت رو به سوی او نهادند. مجلس او نام آورترین
شاعران زمان و عالمان بزرگ را در خود جای می داد. جنگ های او با
رومیان، معروف است و متنبی برخی از آنها را با قصاید خود
ثبت کرده، با آنها شهرت سیف الدوله را افزود، او را بلندآوازه ساخته، و بزرگی
او را آشکار کرد. در آن قصاید، دلیری، بلندپروازی و بخشش
های فراوان او را ستوده است.
سیف الدوله روزگار خود را در جنگ
های پیاپی با رومیان و سرکوب تجاوز و شورش عرب های
بادیه نشین گذراند و توانست خطر رومیان را از سرزمین
خلافت اسلامی دور کند. او با قدرت، سرکشان عرب (از بنی کلاب و بنی
کعب) را رام کرده، امنیت را در کشور گسترش دهد، ولی تنها مدّتی
کوتاه در آرامش به سر برد. بیشتر روزگار خود را بر پشت زین اسب و در
حال جنگ و جهاد گذراند. چون در بستر مرگ افتاد، دستور داد گرد و غباری را که
در جنگ ها و جهاد بر لباسش نشسته بود جمع کنند و از آن خشتی بسازند، و وصیت
کرد آن را در لحدش و زیر صورت او بگذارند. سیف الدوله در 53 سالگی
در حلب درگذشت و پیکرش را به میافارقین برده، در آن جا دفن
کردند.
سیف الدولة، اشعار دلپذیری
دارد؛ از جمله: در تغزلّی درباره کنیزی بسیار زیبا
می گوید:
«چشم هایی مرا در رابطه
باتو می پایید و ترسیدم، و من هرگز از ترس جدا نبوده ام.
و دیدم که نکوهشگر به خاطر تو، بر
من سخت رشک می برد؛ ای گرانبهاترین چیز زندگیم!
آرزو کردم دور از من زندگی کنی
و دوستی میان ما، جاودانه بماند.»
متنبی، او را با مدایح شیوایی
ستوده؛ از جمله، همت و شایستگی او را چنین می ستاید:
«چه بسیار جوانی که بزرگی
را به خویش می آموزد، چنان که سیف الدوله، با نیزه و شمشیر
خود آموزش می دهد.
هرگاه دولت در گرفتاری از او کمک
بخواهد، آن را کمک می کند و چون شمشیر و دست و دل است.
همه رازهای ادیان و زبان ها
را می داند، و روشن بینیِ او، مردم و کتاب ها را رسوا می
کند.»
از جمله، در ستایش قدرت و دلیری
و هیبت و شکوه او نزد پادشاهان می گوید:
«هر کس در روزگار خویش، به آنچه
خود گرفته، و سیف الدوله به جنگ با دشمنان، شناخته می شود.
و این که دروغ ها را به اثبات ضد
آنها، از خود دور کرد و شبانگاه، برخلاف خواست دشمنان، شادتر زندگی کند.
چه بسا کسانی که خواسته اند به او
زیان برسانند، و به خود رسانده اند، و سپاه به سوی او آورده اند و پیشکش
داده اند و به جایی نرسیده اند و گردنکشی که یک
لحظه خدا را نشناخته، چون شمشیر را در دست او بیند، ایمان آورد.
پیوسته پادشاهان زمین،
برابر او، کرنش می کنند و با مرگ، از او جدا می شوند و او را با سجده
دیدار می کنند.»
متنبی در اشعاری، جنگ مرعش
و شکست روم را چنین وصف می کند:
«یگان های تو، پیاپی
از راه می رسند، و دمستوک، پابه فرارنهاده یارانش کشته و اموالش غارت
شده است.
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 275