نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 277
و تواناتر از کسی که پیروزی
از جایش بدر برد، و بردبارتر از آن که قدرت او را به بردباری وادارد.
و در قدرت خداوندگاران عیب نیست،
و در خواری بردگان نیز ننگی نخواهد بود.»
متنبی، بهترین قصاید
خود را درباره او سروده است. هیچ شاعری نتوانسته است در مدح سیف
الدوله، گوی سبقت را از متنبی برباید؛ او می گوید:
«هرگاه بخواهد با ریش بی
خردی بازی کند، گرد مرا به او نشان می دهد و می گوید
آن را بگیر!»
متنبی با مدایح خود، سیف
الدوله را بالا می برد و جنگ های او با رومیان را جاودانه می
سازد و آن چنان در مدح او پیش می رود که هیچ شاعری به او
نمی رسد؛ خود در این باره می گوید:
«من در ستایش تو چیزهایی
گفته ام که هیچ گوینده ای نگفته و هیچ ماهی به آن
بلندی نرسیده است.
و ستایش های سرگردانی
دارم، که در هیچ خانه ای جای نگرفته اند.
هرگاه از زبانی رها شوند، بر کوه
می جهند و به دریا می زنند.»(4)
معزّالدوله دیلمی
ابوالحسین احمد بن بویه بن
فنّاخسرو بن تمام معزالدوله، از حاکمان دیلمی در عراق بود. نژاد او
فارسی است و گویند که از نسل سابور ذوالاکتاف ساسانی بوده است.
در آغاز زندگی به کار هیزم
کشی اشتغال داشت، ولی سپس با برادرانش ابوالحسن علی عمادالدوله
و ابوعلی حسن رکن الدوله به حکومت رسیدند. وی کوچک ترین
بود و در کودکی همراه برادرش عماد الدوله بر کرمان، سجستان و اهواز حکومت
کرد. سپس در سال 334ق و در خلافت المستکفی بالله، حاکم بغداد شد و چیزی
نگذشت که خلیفه را خلع و چشمانش را کور کرد و المطیع لله را به جای
او گماشت. سپس دستور داد خلیفه مخلوع را زندانی کنند. وی در
زندان بود تا در سال 338ق درگذشت.
حکومت معزالدوله در عراق تقریباً
بیست و دو سال طول کشید و همه امور حکومتی به دست او بود.
بیمار شد و هنگامی که مرگ
را مشاهده کرد، اظهار توبه کرد و بیشتر اموال خود را صدقه داد و برده های
خود را آزاد کرد و در پنجاه و سه سالگی درگذشت.(5)
همدانی صنعانی
ابومحمد، حسن بن احمد بن یعقوب بن
یوسف همدانی صنعانی، معروف به ابن حائک و ملقّب به لسان الیمن،
در صنعا زاده شد و رشد یافت. وی به قبیله همدان منتسب است و به
آن نسبت داده می شود. از دانشمندان بود و پادشاهان یمن، به او احترام
می گذاشتند و قدر او می شناختند. به علوم زیادی مانند:
نحو، لغت، مفاهیم مشکل، شعر، حوادث و جنگ ها، انساب و سیره احاطه
داشت. هم چنین از دانش ستاره شناسی، هندسه، هیئت و جغرافیا
بهره داشت. زیج معروفی دارد که به نام خود او معروف است. مردم یمن،
همگی به او اعتماد و اعتقاد داشتند.... سفرها و گردش های بسیاری
در جزیرة العرب و بخش های مختلف آن داشت. به همه نواحی نجد و
حجاز سرکشید؛ به ویژه به مکه و مدینه، سفرنامه خود را تدوین
و آن را «صفة جزیرة العرب» (توصیف جزیرة العرب) نام نهاد. در این
سفرنامه، کوه ها، مناطق مسکونی، شهرها، زبان ها، معادن و آثار باستانی
جزیرة العرب را وصف کرده است. وی توانست رموز رسم الخط عربی قدیم
را در جنوب جزیرة العرب بازگشاید.
همدانی در عصری زندگی
می کرد که یمن مرکز درگیری های داخلی و
اختلافات مذهبی بود؛ از یک طرف، قرمطیان، اسماعیلیان
و شیعه زیدی مذهب و از طرف دیگر، شورش های قبیله
ای بود که هر یک توانسته بودند استقلال داشته باشند و دولت های
متخاصم کوچکی تشکیل دهند. این فشار سیاسی، همدانی
را واداشت تا از صنعا کوچ کند و در «ریده» (شمال صنعا) سکونت گزیند، زیرا
بنوالضحاک، یکی از دو قبیله همدان، در آن جا برای خود،
حکومتی تشکیل داده بودند. در آخر عمر، به علت سعایت و بدگویی
حسودان و دشمنان سیاسی اش، به زندان افتاد و در زندان درگذشت. در تاریخ
وفاتش، اختلاف است؛ در برخی منابع، درگذشت او در سال 334ق و در صنعا، درج
شده است.
کتاب صفة جزیرة العرب و کتاب
سرائر الحکمه در علم ستاره شناسی و کتاب الاکلیل از تألیفات او
است؛ در کتاب اخیر، آنچه مربوط به عربِ پیش از اسلام بود، از قبیل:
شهرنشینی، تمدن، و هنرهای مختلف، ذکر شده است و در آن، مباحثی
از علم طبیعت، مبانی احکام نجوم و آرای گذشتگان و قدما در مورد
قدیم بودن یا حادث بودن جهان و همچنین وصف یمن، آثار یمن،
حاکمان و گذشته یمن آمده است. هم چنین کتاب الجوهرتین در طبیعت
و کیمیا، الأیّام، الحیوان المفترس، المسالک و الممالک در
بیان طول و عرض شهرها و کتاب الیعسوب در بیان انواع کمان ها و تیرها
و تیراندازی و آنچه مربوط به جنگ است، از کتاب های دیگر
او است.(6)
پی نوشت ها:
[1] دوشنبه اول محرم سال 356 = هفدهم
دسامبر سال 966؛ سه شنبه شانزدهم محرم سال 356 = اول ژانویه سال 967.
[2] وفیات الاعیان، ج 1، ص
226؛ العبر، ج 2، ص 304؛ إنباه الرواة، ج 1، ص
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 277