نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 284
نشاند و خود به اداره امور سلطنت
پرداخت.
گفته اند که ناکفور ـ جز شبی که
کشته شد ـ هیچ شبی را بدون اسلحه، صبح نکرد و این خواسته خداوند
بود تا او را از میان بردارد و روز گارش سرآید.(3)
پی نوشت ها:
[1] یک شنبه اول محرم سال 359 =
اول نوامبر سال 969؛ شنبـه نوزدهم صـفر سال 359 = اول ژانویه سال 970.
[2] النجوم الزاهره، ج 4، ص 56؛ الاعلام،
ج 5، ص 321.
[3] موسوعة لاروس؛ ویلیام
لانگر، موسوعة تاریخ العالم، ج 2، ص 494؛ العبر، ج 2، ص 313؛ تاریخ
ابن اثیر، ج 8، ص 606 - 608؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 243؛
الحضارة البیزنطیه، ص 45 و 46.
سال 360 ق = 970ـ971 م(1)
رویدادها
طرابلس
* آغاز فرمانروایی بنی
عمار در در طرابلس و نواحی ساحلی شام.
مغرب میانه
* درگذشت زیری بن مناد
صنهاجی، رهبر قبیله صنهاجه و امیر سرزمین مغرب میانه
و جانشینی پسرش یوسف بلکینی به عنوان رهبر قبیله
صنهاجه و فرمانروایی سرزمین مغرب میانه.
وقایع نظامی
استیلای قرمطیان بر
دمشق و پیش روی به سوی قاهره
* عزالدوله بویهی پادشاه
عراق، قرمطیان را مسلّح کرده، ایشان را به فرماندهی رهبرشان حسین
بن احمد (اعصم) پسر بهرام قرمطی به سوی شام می فرستند. آنان بر
دمشق چیره شده، جعفر بن فلاح کتامی(کارگزار آن سامان) را می
کشند. سپس به سوی رمله رفته، بر آن چیره می شوند و «یافا»
را محاصره می کنند و ناوگان جوهر صقلیرا که برای شکستن محاصره
به آن آمده بود، در هم می شکنند.
جنگ میان قبایل بربر
* افریقیه: قبیله
زناته به فرماندهی رهبرشان جعفر بن علی، امیر زاب برضد رقیب
(قبیله صنهاجه) می شورند. رهبر این قبیله، زیری
بن مناد صنهاجی و کارگزار فاطمیان در مغرب میانه دو قبیله
درگیر جنگ می شوند. زیری بن مناد در این جنگ کشته می
شود و سرش را همراه عده ای از سران زتاته که سر به فرمان حَکَم مستنصر اموی
نهاده بودند، برای مستنصر برده می شود. یوسف بلکین که پس
از کشته شدن پدرش به جای او نشست، به خون خواهی پدر و در اقدامی
علیه قبیله زناته، از آنان انتقام گرفته، شهرهای آنان از جمله
بصره مغرب را تصرف می کند.
جنگ های مسلمانان و اسپانیایی
ها
* حَکَم مستنصر پس از جنگی هشت
ساله، بر شاهانِ قشتاله (کاستیل) لیون و ناوار پیروز شده، آنان
را به تقاضای صلح وامی دارد.
درگذشتگان
* ابن ابی العافیه (حسن)*
ابن بکّش (ابراهیم)* ابن عبدون (محمد)* ابن عمید (محمد)* ابن فلاح
کتامی* حمزه اصفهانی* زیری بن مناد* طبرانی (سلیمان)*
کشاجم
* احمد کلبی
ابن ابی العافیه
عبدالله بن ابراهیم بن موسی
بن ابی العافیه، سومین فرمانروا از خاندان ابوالعافیه در
مغرب دور است. در سال 350ق و پس از مرگ پدرش، با وی بیعت کردند. او بر
اطراف و نواحی فاس حکومت داشت و تا روز آخر، حکومتش با آرامش همراه نبود. پس
از مرگش، پسرش محمد به جای او نشست.(2)
ابن بکّش (ابراهیم)
ابواسحاق، ابراهیم بن بکّش، طبیب
بود و در سال 360ق در بیمارستان عضدی بغداد تدریس می کرد.
کتاب های زیادی را به عربی ترجمه کرد. رساله ای
درباره بیماری آبله و مجموعه ای در داروسازی از تألیفات
او است.(3)
ابن عبدون (محمد)
محمد بن عبدون جَبَلّی عذری،
از مردم قرطبه و در حساب (ریاضیات) و هندسه عالم بود. در سال 347ق به
مصر و از آن جا به بصره رفت و به طب پرداخت و در آن، ماهر شد. در بیمارستانی
در فسطاط، کار کرد، سپس در سال 360ق به اندلس بازگشت و به حکم مستنصر اموی و
فرزندش هشامِ مؤید پیوست.(4)
ابن عمید(محمد)
ابوالفضل (ابن عمید) محمد بن حسین
بن محمد، و عمید لقب پدر او است. او دبیری از خاندانی
پارسی و شاعر و نثرپرداز بود، ولی شهرت او در پردازش نثر بود، تا جایی
که گفته اند: کتابت با عبدالحمید آغاز
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 284