responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 285

شد و به ابن عمید پایان یافت.

وی با بهره گرفتن از اسلوب نگارش ابن مقفع و جاحظ، سبکی جدید، توأم با توسع صناعت و گرایش به تکلف در نگارش پدید آورد و از این رو، جاحظ ثانی خوانده می شد. رکن الدوله بویهی، پادشاه ری، او را به وزارت خویش برگزید. در آن زمان، پدر محمد، وزیر نصر بن احمد سامانی امیر ماوراءالنهر و خراسان بود.

صاحب بن عباد، شاگرد و از خاصان و مصاحب او بود، از این رو، او را صاحب (هم نشین) ابن عباد خواندند. متنبی، آهنگ او ـ که در ارجّان بود ـ کرد و او را با قصیده ای مدح کرد که مطلع آن چنین است:

«عشق تو ]بر همه[ آشکار است؛ چه شکیبا باشی و چه بی تابی کنی. گریه ات عیان است؛ خواه اشک تو روان شود، خواه نه.»

و در همین قصیده، ممدوح خود را چنین می ستاید:

«رشک ورزان، تو را مهتر خواندند و خموش شدند، و آفریدگارت تو را مهتر بزرگ خواند.

صفات ]پسندیده[ تو تجلی کلام الاهی در دیده ها است؛ چونان خط که گوش های بیننده را پر می کند.»

ابن عمید خود سرداری سپاه را به عهده می گرفت و در جنگ ها حضور می یافت و در شجاعت چونان شیر بی باک بود. در سال 359ق در رأس سپاهی برای جنگ با حسنویة بن حسن، پیشوایِ کُرد، روانه نواحی دینور شد و در میان راه در شصت سالگی درگذشت و در همدان به خاک سپرده شد.(5)

ابن فلاح کتامی

ابوعلی، جعفر بن فلاح کتامی، از سرداران معزّلدین الله فاطمی بود. معز او را همراه سردار جوهر صقلی فرستاد که عازم فتح سرزمین مصر بود. هنگامی که جوهر مصر را تصرف کرد، جعفر را به شام فرستاد، و او در سال 358ق بر رمله چیره شد. سپس بر دمشق غالب آمد و در سال 359ق و پس از جنگ با مردم آن جا، آن را تصرف کرد.

در سال 360ق حسن بن احمد قرمطی، آهنگ او کرد و جعفر ـ که بیمار بود ـ روانه رویارویی با او شد. حسن قرمطی بر او دست یافت و او را همراه شمار فراوانی از یارانش کشت. جعفر، مهتری والامقام و ستوده بود. ابن هانی اندلسی در قصیده او را چنین ستود:

«پرسش من از کاروانیان بهترین و نیکوترین خبرها را از جعفر بن فلاح به من دادند.

و چون با جعفر دیدار کردم، به خدا گوش های من بهتر از آنچه چشمانم دیده اند، نشنیده اند.»(6)

حمزه اصفهانی

حمزة بن حسن اصفهانی، مورخ و ادیب و از مردم اصفهان بود. چندین بار به بغداد رفت و در آن زمان مربی و معلم بود. کتاب الخصائص و الموازنة بین العربیة و الفارسیة را ـ که جانبداری از ]زبان [فارسی در آن هست ـ برای عضد الدوله دیلمی نگاشت.

تاریخ اصفهان، کتاب الأمثال که میدانی در مجمع الأمثال و ابوهلال عسکری در جمهرة الامثال از آن نقل کرده اند، التماثیل فی تباشیر السرور که فصول التماثیل خوانده و به ابن المعتز منسوب شد، التنبیه علی حدوث التصحیف، تنبیه علی حروف المصحف و کتاب سنّیِ ملوک الارض و الانبیاء که با نام تاریخ ملوک الارض تجدید چاپ شد، از تألیفات او است.

حمزه اصفهانی در هشتاد سالگی جان سپرد.(7)

زیری بن مناد

زیری بن مناد حمیری صنهاجی، نیای امیر معزبن بادیس و کارگزار فاطمیان در منطقه زاب در مغرب میانه بود. در سال 324ق شهر آشیر را بنا نهاد و در روزگار قیام ابوزید خارجی، برضد قائم بن عبیدالله مهدی و فرزندش اسماعیل منصور قیام کرد، گردآن را حصار کشید، سپس آشیر و نواحی آن را در دست گرفت و منصور، شهر تاهرت و نواحی آن را بدو داد.

کینه های میان او و جعفر بن حمدون زناتی به جنگ انجامید که با کشته شدن زیری، جنگ پایان یافت. نیز گفته اند: اسب زیری او را بر زمین زد و او کشته شد. جعفر، سر زیری را برید و برای حَکَم مستنصر اموی فرستاد.

زیری، نیک سیرت، دلیر و قاطع بود و 26 سال حکومت کرد.(8)

طبرانی (سلیمان)

سلیمان بن احمد بن ایوب بن مطیر لخمی طبرانی، اصالتاً از مردم طبریّه و بدان جا منسوب است. در سال 260ق در عکّا زاده شد. او یکی از حافظانی است که بسیار از حفظ داشت و از جهانگردان بود. برای فراگیری حدیث، به حجاز، یمن، مصر، عراق، فارس، و ناحیه جزیره سفر کرد. وی ثقه، راستگو و به صحت و سقم حدیث و رجالِ حدیث آشنا بود. آثار بسیار داشت؛ از جمله: المعجم الکبیر فی أسماء الصحابه، المعجم الأوسط (در شگفتی ها و کرامات مشایخ خود)، المعجم الأصغر (در نام های مشایخ خود)؛ الدعاء؛ عشرة النساء؛ حدیث الشامیین؛ المناسک؛ النوادر؛ مسند أبی هریره؛ السنه؛ دلائل النبوه و کتابی در مکارم اخلاق.

سلیمان را از آن رو لخمی خوانده اند که به قبیله لخم منسوب است. این قبیله یمنی، از یمن به بیت المقدس کوچید و در جایی که زادگاه حضرت عیسی(علیه السلام) بود، سکنا گزید، لذا آن جا بیت لخم خوانده شد، و پس از تصحیف بیت لحم نام گرفت.

سلیمان صد سال و اندی زیست و در اصفهان درگذشت.(9)

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 285
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست