نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 292
سردار البتکین، فرماندهی
سپاه را به عهده گرفت. از سبکتکین، اموال بسیاری، از جمله:
هزاران دینار، ده هزار درهم، یک صندوق پر از جواهر نفیس، چهل
صندوق طلا، هزاران اسب و شتر و سیصد غلام و خادم، به جای ماند و این
همه، غیر از آن مواردی است که نزد امانت داران گذاشته بود.(4)
قاضی نعمان
نعمان بن محمد بن منصور بن احمد بن حیّون
تمیمی، از داعیان اسماعیلی است که به قاضی
نعمان مشهور بود و بعدها ابوحنیفه خوانده شد تا فاطمیان او را در
مقابل ابوحنیفه نعمان، فقیه دستگاه عباسی، عَلَم کنند. وی
اهل قیروان بود. در فقه و قرآن و ادبیات و تاریخ دانش بسیاری
داشت و در مذهب مالکی به فقاهت و تفقه پرداخت. سپس در سال 333 ق به مذهب
باطنیه گروید و کتاب هایی را در حمایت از مذهب
اسماعیلی نوشت. او بنیانگذار این مذهب شمرده می
شود.
وی، معاصر مهدی و قائم و
منصور و معزّ بود و به آنان خدمت کرد. با معز به مصر رفت و قاضی بزرگ مصر
شد.
اختلاف اصول المذاهب، کتاب أساس التأویل،
دعائم الاسلام که کتابی اساسی در فقه اسماعیلیه است و در
این کتاب، مسائل عبادات و حلال و حرام و احکام ذکر شده است و این کتاب
متن فقه اسماعیلی بود که در دولت فاطمیان اجرا می شد و تا
امروز متن فقه طائفه بهُره در هند است، و نیز کتاب تأویل دعائم
الاسلام که تربیة المؤمنین نیز خوانده شده است و در این
کتاب با افزودن ولایت اهل بیت و طهارت، اصول اسلام را به هفت اصل افزایش
داد و این عددی است که شیعه عموماً آن را برتر می دانند،
و کتاب اساس التأویل الباطن از تألیفات او است. قاضی نعمانی
در 78 سالگی و در قاهره درگذشت.(5)
المطیع لله
وی ابوالقاسم، فضل بن جعفر
(مقتدربالله) بن احمد (معتضدبالله) بن طلحه (موفق بالله) است. پس از خلع مستکفی
بالله با وی بیعت و به المطیع لله ملقب شد. او بیست و سومین
خلیفه عباسی است. مادرش ام ولد بود و مشعله نام داشت و اصالتاً از سیسیل
بود. روزگار این خلیفه، روزگار ضعف خلافت بود؛ به طوری که از
اسباب حاکمیت، همین را داشت که به نامش خطبه می خواندند. دیلمیان
آل بویه، قدرت را از دست خلیفه خارج ساخته، آن را در دست گرفته بودند،
لذا خلیفه عملا هیچ کاره بود. در روزگار المطیعلله، حاکم واقعی،
عزالدوله دیلمی بود. او همه اختیارات خلیفه را به خویش
اختصاص داد و خلیفه را به اقامت اجباری واداشت و او را تحت نظر قرار
داد و روزانه صد دینار برای مخارج او و خانواده اش اختصاص داد. المطیعلله،
فلج و دچار سنگینی زبان شد، از این رو، سبکتکین از او
خواست خود را خلع کند و پسرش عبدالکریم را به جای خود بگمارد. خلیفه
نیز پذیرفت و همین کار را کرد. و مردم با پسرش عبدالکریم
بیعت کردند و وی خود را به الطائع لله ملقب کرد. هنگامی که
سبکتکین عازم جنگ با عزالدوله در واسط بود او را با خود همراه کرد، اما در
راه، وی و سبکتکین در گذشتند و جنازه هر دو به بغداد حمل شد. در
روزگار المطیعلله، حجرالاسود که قرمطیان آن را در سال 317ق از جا
کنده، پیش خود نگه داشته بودند، به مکه برگردانیده شد.(6)
پی نوشت ها:
[1] پنج شنبه اول محرم سال 363 = دوم
اکتبر سال 973؛ پنج شنبه دوم ربیع الثانی سال 363 = اول ژانویه
سال 974.
[3] العبر، ج 2، ص 330؛ ابن القلانسی،
ص 4؛ حسن المحاضره، ج 1، ص 515؛ المنتظم، ج 7، ص 82؛ النجوم الزاهره، ج 4، ص106؛
شذرات الذهب، ج 3، ص 46.
[4] تاریخ ابن الاثیر، ج 8،
ص 631 و پس از آن؛ تکملة تاریخ الطبری، ص 214، 217؛ النجوم الزاهره، ج
4، ص 108؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 282.
[5] وفیات الاعیان، ج 5، ص
415؛ لسان المیزان، ج 6، ص 167؛ النجوم الزاهره، ج 4، ص 106؛ الولاة و
القضاة، ص 586؛ سیر اعلام النبلاء، ج10، ص 186؛ العبر، ج 2، ص 331؛ الاعلام،
ج 9، ص 8؛ بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 341؛ فروخ،تاریخ
الادب العربی، ج 4، ص277.
[6] تاریخ ابن اثیر، ج 8، ص
451، 637؛ مروج الذهب، ج 4، ص 277؛ تکملة تاریخ الطبری، ص 215، 216؛
العبر، ج 2، ص 329، 335؛ المنتظم، ج 6، ص 349، 350؛ الاعلام، ج 5، ص 352؛ النجوم
الزاهره، ج 4، ص 108؛ تاریخ بغداد، ج 12، ص 379؛ فوات الوفیات، ج 2، ص
125؛ تاریخ مختصر الدول، ص 291.
سال 364 ق = 974ـ975 م(1)
رویدادها
عضدالدوله چشم طمع به بغداد می
دوزد.
* عضدالدوله پس از شکست آلبتکین،
در حالی که عزالدوله بختیار او را همراهی می کرد، حرکت خویش
را به سمت بغداد ادامه می دهد. عضدالدوله قصد چیره شدن بر بغداد را
دارد. وی دستور می دهد پسرعمویش عزالدوله دستگیر و زندانی
شود، اما پدرش رکن الدوله مداخله می کند و پسرش عضدالدوله را فرمان خارج شدن
از بغداد و بازگشت به محل حکومتش (فارس) می دهد عضدالدوله نیز به فارس
برمی گردد و عزالدوله را آزاد می کند. خلیفه عباسی،
طائعلله با شاه باز دختر عزالدوله ازدواج می کند.
دمشق
* برپایی مجدد آشوب در دمشق
میان مردم آن جا و سپاهیان مصری
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 292