نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 303
سال 367 ق = 977ـ978 م(1)
رویدادها
استیلای عضدالدوله بر بغداد
* عضدالدوله حاکم فارس پس از مرگ پدرش
رکن الدوله، بر عراق چیره و وارد بغداد شده، پسرعمویش عزالدوله را
دستگیر کرد و کشت، همین طور وزیر او ابن بقیه را دستگیر
کرده، کشت و سپس بر دار آویخت.
* خلفیه عباسی به عضدالدوله
لقب امیرالامراء و تاج الملة می دهد و رسیدگی به امور
دولت در شرق و غرب را به او وامی گذارد.
موصل:
* عضدالدوله بر حکومت بنی حمدان
در موصل و میّافارقین و دیاربکر و دیارربیعه و مضر
مستولی می شود، و ابن تغلب بن ناصرالدوله حمدانی (واپسین
فرمانروای بنی حمدان در موصل) به شام می گریزد.
جلوگیری از کار قصه پردازان
* عضدالدوله قصه پردازان را از قصه گویی
در مساجد منع می کند، زیرا ایشان به فتنه و آشوب میان سنّی
و شیعه دامن می زنند.
رمله:
* درگذشت حسّان بن جرّاح، بزرگ قبیله
طیّ و امیر شهر رمله و جانشینی برادرش دغفل بن جراحاندلس:
* منصور بن ابی عامر، وزیر
هشام (مؤید) اموی اندلسی، جعفر بن عثمان مصحفیِ حاجب را
از صحنه رقابت بیرون و او را دستگیر و زندانی می کند و در
سال 372ق او را می کشد. آن گاه با لغو مالیات روغن، به مردم نزدیک
می شود. وی هم چنین به نفوذ غلامان اسلاو پایان داده،
سربازانی از بربرهای مغرب و همین طور از اسرای نصرانیِ
شمال (معروف به جوانان عامری) برمی گزیند.
بلایای طبیعی
* سیل، خانه های بغداد را ویران
می کند و مردم به ناچار با قایق ها می گریزند.
وقایع نظامی
جنگ های ابن ابی عامر در
اسپانیا
* منصور بن ابی عامر، وزیر
و حاجب بر طلیطله مستولی می شود و به «سلمنقه» لشکر کشیده،
با اسیران و غنایم به قرطبه برمی گردد.
قیام ها
قیام قسّام در دمشق
* عیّاری انقلابی
(شورشی) به نام قسّام تراب یا سقّاط یا زبال، پس از اسیر
شدن البتکین، قیامی مردمی را در دمشق رهبری می
کند. این انقلابی بر دمشق چیره شده، شهر را مقهور خود و یارانش
می کند. این شهر تا سال 371ق در دست او بود.
درگذشتگان
* ابن بقیّه
* ابن حوقل
* ابن قوطیه
* ابوطاهر ذهلی* عزالدوله دیلمی
ابن بقیّه
ابوطاهر، محمد بن محمد بن علی بن
علی بن حسین، ملقب به نصیرالدوله، از وزرای اصیل و
نیک سیرت بود. اصل وی از اوانا نزدیک بغداد بود. نخست به
خدمت معزالدوله دیلمی درآمد و نزد وی اوضاع و احوال خوبی یافت.
و آن گاه که حکومت به دست پسر وی عزالدوله بختیار افتاد، باز از سوی
او در سال 362ق به وزارت برگزیده شد. خلیفه المطیع نیز او
را وزیر خویش ساخت و ابن بقیّه هم چنان به اداره امور می
پرداخت و مردم را مشمول احسان و عنایت خویش می کرد، تا این
که عزّالدوله را برای جنگ با پسر عمویش عضدالدوله تحریک کرد و
وقتی که عضدالدوله پیروز مندانه وارد بغداد شد، ابن بقیّه را
بازداشت و چشمانش را کور کرد. آن گاه دستور داد وی را زیر پای فیل
بیفکنند. همین کار را کردند و فیل او را زیر دست و پایش
خُرد کرد. سپس به صلیب کشیده شد و تا زمان مرگ عضدالدوله در سال 372ق
بر دار بود و پس از آن، وی را از چوبه پایین آوردند و دفن
کردند.
دوستش ابوالحسن انباری ضمن قصیده
ای معروف، به رثای او پرداخته است؛ سرآغاز قصیده با این بیت
شروع می شود:
«بلند مرتبگی و والامقامی،
هم در زمان حیات و هم پس از مرگ!؛ به حق که این یکی از
معجزات و شگفتی ها است.»
و بعد می گوید:
«گویا مردمانی که این
گونه گرد تو ایستاده و تماشا می کنند، دسته هایی هستند که
در زمان حیاتت گِردت می ایستادند و آنها را صله و انعام می
دادی!
گویا تو بر بالای صلیب،
امامی هستی که بر نماز ایستاده ای، و خطبه ایراد می
کنی و همه این مردم ایستاده اند تا پشت سرت نماز گزارند!
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 303