نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 307
سال 369 ق = 979ـ980 م(1)
رویدادها
بغداد
* عضدالدوله به طمع این که خلافت
به یکی از نوادگانش برسد، دختر بزرگش را به خلیفه عباسی
طائع تزویج می کند.
کردستان:
* مرگ حسنویه حاکم کردستان و نصب
پسرش بدر بن حسنویه به جای وی.
بطائح:
* ترور عمران بن شاهین امیر
بطائح و جانشینی پسرش حسن بن عمران پس از او.
اندلس:
* منصور بن ابی عامر نیروهای
زناته را که یوسف بلکین سال پیش با آنها جنگیده و ایشان
را از مغرب میانی بیرون رانده بود و آنان به (سبته) پناهنده شده
بودند، به اندلس فرامی خواند و آنها نیز وارد اندلس می شوند.
آنگاه ایشان را ملتزم رکاب خویش می گرداند؛ به طوری که تا
پایان حکومت عامری؛ یعنی تا سال 399ق هم چنان آن جا باقی
می مانند.
وقایع نظامی
استمرار جنگ های قبیله ای
در مغرب
* یوسف بلکین بن زیری
صنهاجی برای تعقیب سران زناته که از مغرب میانی به
سبته تبعید شده بودند و برای تصرف سبته به آن جا حمله می کند،
ولی برابر مدافعان شهر که از سوی منصور بن ابی عامر فراهم شده
بودند به عقب نشینی مجبور می شود.
ناکام ماندن فاطمیان در باز پس گیری
دمشق
* عزیز فاطمی سپاهی
به فرماندهی سلمان بن جعفر بن فلاح کتامی برای آزاد کردن دمشق
از دست قسّام تراب که بر شهر مستولی بود، به آن جا گسیل می کند،
اما قسّام او را شکست داده، از دمشق می راند.
سرکوب هجوم های اعراب
* عضدالدوله سپاهی به سوی
اعراب بنی شیبان ـ که هجوم های زیادی بر شهرها و
مناطق مختلف داشتند ـ می فرستد و آنها رابه شدت سرکوب کرده، تعداد زیادی
از آنها را می کشد و تعداد هشتصد نفر از آنها را اسیر می کند که
به بغداد منتقل می شوند.
* عضدالدوله سربازانی برای
دستگیری ضبة بن محمد اسدی به عین التمر می فرستد.
ضبه که به دزدی و راهزنی پرداخته بود، از مقابل نیروهای
عضدالدوله می گریزد و بدین ترتیب، امنیت دوباره به
آن منطقه بازمی گردد.
تلاش ابوتغلب حمدانی برای
استیلا بر رمله
* ابوتغلب حمدانی که از ورودش به
دمشق جلوگیری می شود، به سرزمین بنی عقیل
ساکن شام می رود. بنی عقیل نیز گرد وی جمع می
شوند. و ابوتغلب همراه آنان راهی رمله می شود. حاکم آن جا دغفل بن
جرّاح طائی برای رویارویی با او از شهر بیرون
می آید و طیّ جنگی که میان نیروهای آن
دو رخ می دهد، بنی عقیل شکست می خورند و ابوتغلب اسیر
و نزد دغفل برده می شود، و دغفل او را می کشد.
درگذشتگان
* ابن زهرون (ثابت)* ابوتغلب حمدانی*
عمران بن شاهین
ابن زهرون (ثابت)
ابوالحسن، ثابت بن ابراهیم بن
زهرون حرّانی صابی است. وی عموی ابواسحاق ابراهیم
بن هلال صابیِ کاتب است، ابن زهرون در بغداد زیست و طبابت را پیشه
ساخت و در این زمینه یکتای روزگار خود شد و در تشخیص
بیماری دقیق بود. ابن زهرون به دربار سلطان عضدالدوله دیلمی
تقرب داشت. از جمله تألیفات وی کتابی است که حاوی پاسخ های
وی به مسائل طبی است. همین طور از تألیفات وی، کتاب
اصلاح مقالات یوحنان بن سرافیون طبیب است. ابن زهرون در 86 سالگی
درگذشت.(2)
ابوتغلب حمدانی
ابوتغلب، فضل الله، غضنفر بن حسن،
ناصرالدوله بن عبدالله حمدانی تغلبی است، از حمدانیان و امیر
موصل و نواحی آن بود. پدرش اختلال حواس پیدا کرد و ابوتغلب او را در
قلعه ای از نظرها پنهان داشت و خود در سال 356ق به جای پدر، امیر
شد، در سال 367ق عضدالدوله دیلمی موصل را کاملا اشغال کرد و ابوتغلب
به ناچار به شام گریخته، بیرون دمشق فرود آمد، و در سال 368ق کوشید
وارد شهر شود، اما قسام تراب که بر شهر مستولی بود، راه را بر او بست.
ابوتغلب نیز به رمله رونهاد، ولی حاکم آن جا دغفل هم بر وی یورش
برد و او را اسیر خود کرد و کشت و سرش را نزد العزیز فاطمی به
مصر فرستاد.(3)
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 307