responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 308

عمران بن شاهین

سرسلسله و مؤسس امارت شاهینیه در بطحیه بود. اصل وی از «جامده» (از نواحیِ تابع واسط) و مجهول النسب است. در ناحیه سواد (سواد عراق) بالید و به بنی سلیم منسوب است. او به قتل متهم بود، از این رو به بطائح (میانه واسط و بصره) گریخت و در بیشه زارها پناه گرفت. در آن جا راهزنی می کرد و به صید ماهی و پرندگان می پرداخت. به تدریج راهزنان گرد وی جمع شدند؛ به طوری که افرادش زیاد شد و کارش بالا گرفت. آن گاه دژی بنا نهاد و جای پای محکمی یافت. یارانش نیز بر سربازان و نیروهای سلطان تجرّی کرده راه را بر آنان می بستند و از فرماندهان و کارگزاران حاکم که از آن ناحیه می گذشتند، حق راهداری و پاسبانی مطالبه می کردند و چنانچه امتناع می کردند، آنان را می زدند، سلطه ابن شاهین برنواحی بطائح گسترش یافت؛ این بود که معزالدوله دیلمی در سال 338ق سپاهی تحت امر وزیر ابوجعفر صیمری به سوی او فرستاد، اما عمران او را شکست داد. جنگ های دیگری نیز بین او و معزالدوله رخ داد و با این شرط که امارت بطیحه برای عمران و پس از وی برای فرزندانش باشد، با یکدیگر صلح کردند. عمران مدت چهل سال؛ یعنی تا سال مرگش (369ق) با اقتدار فرمان راند. پس از وی، فرزندانش امارت را به ارث بردند و پسرش حسن بن عمران جانشین او شد. عضدالدوله بر آن شد تا بطیحه را از چنگ حسن به در آورد، از این رو سپاهی به فرماندهی وزیرش مطهر بن عبدالله تدارک دید و به سوی حسن بن عمران فرستاد، اما حسن این سپاه را به عقب راند، اما روزگار حکومت او دوام نیافت، زیرا برادرش ابوالفرج محمد بن عمران در سال 370ق او را کشت و خود فرمانروای آن سامان شد و به یارانش که وی را در کشتن برادرش یاری کرده بودند، مقام بخشید. و این اقدام برای مظفر بن علی حاجب که بزرگ ترین فرماندهان پدرش و برادرش بود گران آمد، از این رو سران فرماندهان را گرد آورد و آنها همگی بر کشتن ابوالفرج اتفاق کردند و مظفر او را کشت و ابوالمعالی بن حسن بن عمران را به جای وی نشانید، و چون ابوالمعالی خردسال بود، مظفر خود تدبیر امور را به دست گرفت. آن گاه مظفر به امارت طمع ورزید و برای تحقق این مهم، ابوالمعالی و خانواده اش را به واسط تبعید کرد و به تنهائی امارت بطیحه را در دست گرفت. بدین ترتیب، دولت بنی شاهین که امارتش مدت زیادی طول نکشید، به پایان کار خود رسید.(4)

پی نوشت ها:

[1] سه شنبه اول محرم سال 369 = 39 ژوئیه سال 979؛ پنج شنبه 9 جمادی الثانی سال 369 = اول ژانویه سال 980.

[2] اخبار الحکماء، ج 78؛ الفهرست، ص 421؛ طبقات الاطباء، ص 357؛ تاریخ مختصر الدول، ص 303.

[3] النجوم الزاهره، ج 4، ص 136؛ فوات الوفیات، ج 2، ص 122؛ الاعلام، ج 5، ص 312.

[4] تاریخ ابن اثیر، ج 8، ص70 و 701؛ همان، ج 9، ص 23، 29 و 31؛ الاعلام، ج 5، ص 232؛ تجارب الامم، ج 2، ص 297؛ العبر، ج 4، ص 934.

 

سال 370 ق = 980ـ981 م(1)

رویدادها

اندلس

* ابن ابی عامر، خلیفه هشام دوم (المؤید) را که چهارده سال داشت بازداشت می کند و وی را به اقامت در قصر ناصح وامی دارد واطراف قصر باروئی می سازد و بر درهای ورودی آن نگهبانانی می گمارد تا از دیده شدن خلیفه جلوگیری کنند. ابن ابی عامر حاکم مطلق می شود و ادعا می کند خلیفه (هشام) حکومت را به وی سپرده تا خود به عباداتش بپردازد، و ابن ابی عامر به تدریج دشمنان سیاسی اش را از بین می برد.

بنای شهر الزاهره

* بنای شهر الزاهره که ابن ابی عامر در سال 368ق دستور ساختن آن را داده بود، به پایان رسید و ابن ابی عامر با دیوان های دولت به آن جا منتقل می شود و اطراف آن شهر را به وزارت و کاتبان اختصاص می دهد.

وقایع نظامی

استیلای فاطمیون بر فلسطین و اردن:

* عزیز فاطمی سپاهی به فرماندهی البتکین تجهیز وآماده کرده به جنگ دغفل بن جراح طائی که بر فلسطین و اردن مستولی بود می فرستد. البتکین براو چیره می شود و ابن جراح به انطاکیه می گریزد، و سپس به بکجور، کارگزار سعدالدوله حمدانی بر حمص، پناهنده می شود.

درگذشتگان

* ابن خالویه

* ابوبکر رازی (احمد)* احدب مزور* ازهری

* آمدی (حسن)* تمیمی مقدسی* جصّاص

* عریب بن سعید* مطهر مقدسی

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 308
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست