نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 309
ابن خالویه
ابوعبدالله، حسین بن احمد بن خالویه
بن حمدان همدانی است. وی یکی از علمای برجسته علم
نحو و لغت است. در همدان متولد شد و هنگامی که به سن جوانی رسید
به بغداد آمد و نحو و ادب را نزد ابن درید و ابن انباری خواند. آن گاه
به حلب رفت و در آن جا شهرتی عظیم و مقام و مرتبه برجسته ای نزد
سیف الدوله یافت و برخی فرزندان او را تعلیم داد. ابن
خالویه با متنبی مناظراتی داشت که سیف الدوله در آن حضور
می یافت. برخی از تألیفات وی عبارتند از: شرح
مقصورة ابن درید؛ رساله ای در إعراب 30 سوره قرآن اعراب ثلاثین
سورة من القرآن الکریم؛ کتاب الاشتقاق؛ المقصور والممدود؛ المذکر والمؤنث؛
الشجر فی اسماء النباتات؛ کتابی در غریب قرآن؛ سرودهای
شعری اندکی نیز دارد؛ از جمله این ابیات:
«اگر صدرنشین، آقا و ارجمند
نباشد، به تحقیق، دیگر خیری در آن فردی که مجلس او
را صدرنشین کند، نخواهد بود.
چه بسا گوینده ای که به من
می گوید: چه شده است تو را پیاده می بینم؟ و من به
او پاسخ می دهم: به دلیل اینکه تو سواره ای!»
و می گوید:
«کرم و بخشش، جزو طبیعت من است،
اما افسوس که مالی در کف ندارم! آخر چطور آن که با قرض زندگی اش را می
گرداند، می تواند بذل و بخش داشته باشد؟! بفرما این نوشته مرا امروز
به عنوان خاطره نگاه دار، تا وسعت حاصل شود!، چرا که به مدد غیبی امید
دارم.» ابن خالویه در حلب درگذشت.(2)
ابوبکر رازی
احمد بن ابوبکر رازی، یکی
از ائمه مذهب حنفی و پیشوای اهل قیاس در زمان خود بود. او
فردی پارسا، متعهد و پرهیزگار بود. منصب قضا، به وی پیشنهاد
شد، اما وی نپذیرفت. فرهیختگان از همه جا به محضر او شتافتند.
کتاب احکام القرآن از تألیفات او است. او در سن 65 سالگی در بغداد
درگذشت.(3)
أحدب مزوّر
وی علی بن محمد أحدب است.
به مزوّر (جاعل) شهرت داشت، زیرا در جعل خط افراد مهارت داشت، و چون خط کسی
را جعل می کرد، صاحب خط، تردیدی نمی کرد که این، خط
او است. بدین لحاظ، مردم بابت وی دچار مخمصه و مشکل بزرگی شدند.
عضدالدوله هرگاه می خواست میان شاهان اختلاف و آشوب برپا کند، او را می
گفت خطی شبیه یکی از ایشان بنویسد که بیان
گر این امر باشد که می خواهد با مخالفان طرف مقابل در ایجاد
آشوب میان آن دو همکاری کند و آن گاه سعی می کرد آن را به
یکی از آنها برساند که در نتیجه، میان ایشان اختلاف
شدید می افتاد.(4)
أزهری
محمد بن احمد أزهری هروی، یکی
از علمای برجسته لغت و ادب است. او در هرات زاده و بدان جا منسوب شد. او به
جدش ازهر بن طلحة بن نوح بن ازهر نسبت داده می شود. در سال 311ق قرمطیان
او را اسیر کردند، و این زمانی بود که همراه قافله عراق از سفر
حج باز می گشت. وی به اسارت هوازن در آمد و هنگام کوچشان، او را همراه
می بردند. دو سال در اسارت ماند و طی این مدت، تعداد زیادی
از لغات و الفاظ عربی را از قبایلی که هنوز لحن (یعنی
غلط نحوی در سخن گفتن) به کلامشان راه نیافته بود، گردآوری کرد.
هنگامی که از اسارت رهایی یافت، به بغداد آمد و آن گاه
عازم هرات شد و تا زمان مرگش، همان جا ماند. أزهری در تفسیر و حدیث
و لغت و ادب امامت داشت، اما در لغت، بلند آوازه تر بود. برخی تألیفات
او عبارتند از: کتاب التهذیب؛ الزاهر فی غریب الالفاظ که مورد
اعتماد فقیهان بود و آنان چون در واژه های فقهی به مشکل برمی
خوردند، به این کتاب مراجعه می کردند. از دیگر کتاب های
او، کتابی در تفسیر و کتابی در علل قراءات است. ازهری در
88 سالگی در هرات درگذشت.(5)
آمدی (حسن)
ابوالقاسم، حسن بن بشر بن یحیی
آمدی، عالم به أدب و لغت و نحو، کاتب و راوی شعر و ادب بود و خود
اشعاری نیز داشت. اصل او از آمد ـ دیار بکر است و در بصره زاده
شد. المؤتلف و المختلف در اسامی شاعران و کنیه و القاب و انساب ایشان،
الموازنه بین ابوتمام و بحتری، الخاص و المشترک در معانی شعر
کتاب نثر المنظوم و دیوان شعر از تألیفات او است. وی در بصره
درگذشت.(6)
تمیمی مقدسی
ابوعبدالله، محمد بن احمد بن سعید
تمیمی مقدس، طبیبی گیاه شناس و بلند آوازه از بیت
المقدس و در حرفه طبابت و آگاهی از جزئیات آن، سرآمد بود. او تخصص
فراوانی در ترکیب معجون و داروها داشت.
تألیفات چندی نیز در
پادزهرها دارد. او طبیب خاص حسن بن عبیدالله بن طغج، امیر رمله
و مناطق ساحلیِ تابع آنجا، و مورد وثوق وی بود. در دوران فاطمیان،
به مصر رفت و ملتزم رکاب وزیر یعقوب
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 309