responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 313

پی نوشت ها:

[1] پنج شنبـه اول محرم سال 371 = 7 ژوئیه سال 981؛ یک شنبه 2 رجب سال 371 = اول ژانویه سال 982.

[2] تاریخ ابن اثیر، ج 8، ص 593؛ النجوم الزاهره، ج 4، ص 126؛ الحضارة الاسلامیه فی القرن الرابع عشر، ج 1، ص 43؛ لطائف المعارف ، ص 82؛ الاعلام، ج 2، ص 135.

[3] یتیمة الدهر، ج 2، ص 214؛ فوات الوفیات، ج 1، ص 346؛ معجم الادباء، ج 4، ص 23؛ بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 1، ص 153؛ الاعلام، ج 3، ص 156؛ فروخ،تاریخ الادب العربی،؛ ج 2، ص 539.

[4] البیان المغرب، ج 2، ص 278، 279؛ الاستقصاء، ج 1، ص 200، 203؛ الحلّة السیراء، ج 1، ص 216.

 

سال 372 ق = 982ـ983 م(1)

رویدادها

آل بویه

* درگذشت عضدالدوله دیلمی و نصب فرزندش کالیجار مرزبان و اعطای لقب صمصام الدوله به وی. پیش از این، پدرش او را به عنوان جانشین خویش تعیین کرده بود. خلیفه خلعت امارت را برتن او می کند و بر سرش تاج می گذارد. آن گاه وی را به شمس الله ملقب می کند و لقب امیرالامرا را نیز بر او می نهد. شیردل ملقب به شرف الدوله فرزند عضدالدوله برضد برادرش صمصام الدوله شورش می کند و بر فارس و اهواز چیره می شود.

دمشق

بکجور، کارگزار سعدالدوله حمدانی بر شهر حمص به عزیز فاطمیمی پیوندد، و عزیز پس از فراخواندن بلکین به قاهره، امارت دمشق را به وی می بخشد.

اندلس

* در سال 367ق که منصور بن ابی عامر رقیب خود جعفر مصحفی را دستگیر و زندانی کرد و کشت تا قدرت را در دست خود بگیرد.

قرامطه

* قرمطیان پس از درگذشت عضدالدوله، چشم به چیرگی به بغداد می دوزند، از این رو عازم آن جا می شوند، اما مقابل مالی که می بایست به آنها پرداخته شود، مراجعت می کنند.

وقایع نظامی

یورش ها (دست اندازهای) رومی ها

*بارداس فوکاس فرمانده نیروهای بیزانس، شهر حلب را محاصره می کند؛ اما امیر شهر، سعدالدوله حمدانی با قرار پرداخت جزیه سالیانه با وی مصالحه می کند.

نبردهای دریایی

* نبرد سرنوشت ساز در سیسیل و سواحل «قلوریا» میان مسلمانان به فرماندهی ابوالقاسم علی بن حسن کلبی و امپراتور آلمان اوتون دومنبردی درگرفت که طی آن ابوالقاسم کشته شد و پسرش جابر جای او را گرفت و توانست بر فرنگی ها پیروز شود و غنایمی نیز به دست آورد.

درگذشتگان

* جعفر مصحفی* عضدالدوله دیلمی

* کلبی (علی)* کلوازی

جعفر مصحفی

ابوالحسن، جعفر بن عثمان بن نصر، حاجب معروف به مصحفی است. او از تیره بربرهای والنسیا بود. مصحفی وزیر و ادیب مشهور اندلس واز نویسندگان بزرگ است. وی اشعاری نیکو نیز دارد. الحکم مستنصر اموی او را تا پایان عمرش به وزارت خویش برگزیده بود. پس از آن، هنگامی که خلافت به پسرش هشام بن حکم رسید، مصحفی، منصب حجابت او را در اختیار گرفت و در امور دولت، به دخل و تصرف پرداخت. سپس کار محمد بن ابی عامر بالا گرفت و با خدمتگزاری به ملکه صبح (مادر هشام المؤید) اوضاع و احوال موافق، مرادش شد. او کوشید با حیله و نیرنگ، جعفر را سر نگون کند، و برای این کار خواست با ایجاد پیوندی سببی با مولای عبدالرحمان ناصر؛ یعنی وزیر ابوتمام غالب، به آرزوی خود برسد. ابوتمام که کارگزار شهر «سالم»، مناطق مرزی سفلی، شیخ موالی ساکن در قرطبه در یک جمله، وی یگانه سردار آن روزگار اندلس بود و میان او و جعفر رقابت و عداوت بود ابن ابی عامر توانست با ازدواج با اسماء، دختر ابوتمام غالب، جایگاه خویش را مستحکم کند. سپس با کمک غالب، بر جعفر چیره شد. او را بازداشت کرد و بر وی سخت گرفت و حتی قصایدی که مصحفی برای جلب توجه و ترحم وی سرود، کارگر نیفتاد. ابن ابی عامر، حتی نگذاشت جعفر ارثی هم برای بازماندگانش به جای گذارد و یا خود او از آن استفاده کند. اموالش را مصادره کرد و حتی چیزی هم برای نیاز وی و فرزندانش باقی نگذاشت. آن گاه وی را کشت و جنازه اش را برای خانواده او فرستاد. ابن ابی عامر در پایان کار جعفر، به غالب ناصری پرداخت و او را نیز از بین برد و کارها را به سود خویش سامان بخشید (به تنهایی زمام حکومت را در دست گرفت).

مصحفی در عین منزلت والایی که در نویسندگی داشت، شاعری

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 313
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست