responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 317

برادرش مؤیدالدوله ضمیمه کرد و آن گاه وی را جانشین و نایب خویش در آن مناطق قرار داد، اما مدت ولایت (امارت) مؤیدالدوله چندان طول نکشید، زیرا تنها یک سال پس از برادرش عضدالدوله درگذشت (عضدالدوله، در سال 372ق درگذشت). مؤیدالدوله با دختر عمویش معزالدوله ازدواج کرد و در مراسم عروسی اش صد هزار دینار خرج کرد. وی در 43 سالگی در شهر گرگان درگذشت. با مرگ وی، فخرالدوله، سرزمین های از دست داده اش را دوباره پس گرفت.(3)

پی نوشت ها:

[1] جمعـه اول محرم سال 373 = 15 ژوئن سال 983؛ سه شنبه 24 رجب سال 373 = اول ژانویه سال 984.

[2] وفیات الاعیان، ج 1، ص 286؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 302؛ العبر، ج 6، ص 155؛ البیان المغرب، ج 1،ص 228؛ العبر، ج 2، ص 364؛ الاعلام، ج 2، ص 52؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ماده: «بلکین زیری»؛ تاریخ الجزائر العام، ج 1، ص 322.

[3] النجوم الزاهره، ج 4، ص 144؛ تاریخ ابن اثیر، ج 9، ص 26؛ تاریخ الاسلام السیاسی، ج 3، ص 199.

 

سال 374 ق = 984ـ985 م(1)

رویدادها

موصل

حسین بن مروان بن دوستک، ملقب به باذ که از کردهای حمیدیه از فرصت مرگ عضدالدوله استفاده کرد و به شهر موصل یورش برد.

خراسان

* درگذشت امیر خراسان، حسام الدوله بن ابی العباس تاش و گماشتن محمد بن سیمجور به جای وی.

وقایع نظامی

جنگ های ابن ابی عامر

* منصور بن ابی عامر به مناطق بارسلون و قطالون واقع در شمال شرق اسپانیا یورش می برد.

درگذشتگان

* ابن ابی حنیفه نعمان* ابن نباته فارقی* تمیم فاطمی

ابن ابی حنیفه

ابوالحسن، علی بن قاضی نعمان بن حنیفه بن ابی عبدالله محمد بن منصور بن حیون قیروانی معروف به ابن ابی حنیفه نعمان است. او درقیروان چشم به جهان گشود و به خدمت المعز فاطمی در آمد و در سال 361ق در رکاب وی رهسپار مصر شد، و در آن جا المعزّ او را قاضی همه مناطق (شهرها و بلاد) زیر نفوذ فاطمیان کرد. و او نیز فقهای مورد اطمینان خویش را به عنوان قاضی مناطق تعیین و اعزام می کرد. ابن ابی حنیفه، در فقه و لغت و ادب، عالم، و شاعری نیکوسرا بود. او در بعضی فنون (اغراض) شعری همچون مدح و شعر حِکَمی و غزل سروده هایی دارد. در یکی از سروده هایش در مدح یکی از دوستانش، می گوید:

«دوستی دارم که از وقتی او ناداری و بی چیزی مرا دریافته، هیچ گاه دچار ناداری و فقر نگشته ام.

مرا غنی و بی نیاز گردانیده است و در عین حال، هیچ گاه مرا به بوسیدن دست و پایش مجبور و مکلّف نکرده است.

آن گاه که از برآوردن حاجتم ناتوان شوم، او حاجتم را برمی آورد و کارم را به سامان می آورد، بدین معنی که من بی توجه به برآوردن نیازم بسر می برم، ولی او مراقب و هوشیار در پی رفع نیاز من است.»

در یکی از سروده های غزلی اش نیز می گوید:

«یاد آن پری چهره ای که در عرفات با او آشنا شدم، چنان بود که با حسن و جمال خویش، همه حسنات و اعمال را از کفم در ربود. (از من سلب و ضایع کرد).

آن گاه که احرام بستم، هویدا شد و خواب را بر چشمانم حرام کرد، آن گاه با نگاه های خمارش جانم را از من گرفت!

سپس با جمع حجاج رهسپار عرفات شد، پس دیدگانم مالامال اشک شد.

وقتی نیز راهی شد تا رمی جمرات را به جای آورد، گویا جمراتی (اخگری) از آتش، در دل خاکسار من برافروخته بود.

آری! سرانجام نیز به کام دلم (خواسته دلم) نرسیدم و داشت چنان حالی برمن می رفت که ترسیدم در خیف (منی) دیگر مرگ من فرا رسیده باشد.» ابن ابی حنیفه نعمان در 45 سالگی در قاهره درگذشت.(2)

ابن نباته (فارقی)

ابویحیی، عبدالرحیم بن محمد بن اسماعیل بن نباته فارقی که در سال 335ق در میافارقین متولد شد و فارقی گفتن به وی، از همین رو است. در حلب اقامت گزید و خطیب آن شهر شد. همراه متنبی و هم زمان با او در خدمت سیف الدوله حمدانی بود. خطبه های غرایی بر منابر ایراد می کرد و این را بسیار ادامه می داد، زیرا سیف الدوله جهت تحریک و تهییج مردم برای جهاد و جنگ با رومی ها و پیش گیری از یورش های آنها به سرزمین شام، به چنین خطبه های مهیجی نیاز داشت.

فارقی در خطبه هایش مقاصد و حرف های خویش را به وضوح و با صداقت ایراد می کرد؛ به طوری که شنونده با گوش فرادادن به آن احساس خشوع دینی عمیقی می کرد. در میافارقین و بنا به قولی در

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست