responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 333

در بر می گیرد.»

آن گاه قصیده خود را چنین پی می گیرد:

«گر چه شرف و نسب من با او تناسبی ندارد، اما فضل و دانش، میان ما نسبت ایجاد کرده است.

گر چه از خانواده و قبیله من نیستی، ولی عُلقه دوستی تو به من از آنان بیشتر است.

دل های ما آرامگاه (جایگاه) توست؛گر چه در آن جای نگرفتی! و نیز اشک های همیشه روان ما برای توست.»

هنگامی که مردم، شریف رضی را نکوهش کردند، گفت: «من فضل و دانش او را مرثیه گفتم.»

صابی در معرفی خویش با افتخار می گوید:

«به راستی، سلطان دانست که من امین او و کاتب کفایت کننده درست کردار و موفق او هستم.

پس دست من دست او، و گفتار من گفتار اوست. چشم من چشم اوست که با آن، به روزگار می نگرد.

من قدرتی دارم که شاهان در گرفتاری ها بدان نیازمندند.»

از آثار او، برگزیده رسائل، دیوان شعر و کتاب التاجی است که آن را در زندان تألیف کرد. نقل شده است که دوستی بر او وارد شد و او را دید پیش نویس و پاکنویس می کند و یادداشت برمی دارد. از او پرسید: «چه می کنی؟» گفت: «حرف های باطلی است که آن ها را زینت می دهم و دروغ هایی است که آن ها را به هم می آمیزم.»(3)

رمّانی

ابوالحسن، علی بن عیسی بن علی بن عبدالله رمّانی، در سال 276ق در بغداد متولد شد و علوم عربی را از علمای عصر خود فراگرفت. او حدود صد اثر دارد؛ که تفسیر القرآن المجید، اعجاز القرآن، معانی الحروف، الحدود الاکبر و الحدود الاصغر، الاشتقاق الکبیر، الاشتقاق الصغیر، التصریف، الاعجاز فی النحو و الرّد علی الدهرّیه، از آن جمله است.(4)

علی بن عباس مجوسی

او از مردم اهواز و در زمان خود، از پزشکان نامی و طبیب مخصوص عضدالدوله دیلمی بود. با کتاب کامل الصناعات الطبیهاش که دائرة المعارفی ممتاز و دقیق و معتبر است، شهرت یافت. او آن را برای عضدالدوله دیلمی نوشت. این کتاب در مجامع لاتین به اسم کتاب شاهی (liber Regius) معروف است. او در این کتاب به مسائل طب عملی و نظری با هم می پردازد و از مهم ترین بخش های این کتاب، بخشی است که از دانش تغذیه و گیاه شناسی طبی بحث می کند و از موارد ابتکاری آن، اشاره به وجود حرکت موی رگ هاست و چنین استدلال می کند: ولادت طفل، خود به خود صورت نمی گیرد، بلکه کار زایمان به کمک انقباض عضلانی رحم مادر است. برای اهل تحقیق روشن شده است که علی بن عباس در موضوع گردش کوچک خون که در اثنای بحث خود درباره دم و باز دم تبیین کرده است، بر ابن نفیس، از پزشکان مسلمان قرن سیزدهم میلادی پیشی گرفته است. بنابراین علی بن عباس در این مطلب، استاد ویلیام هاروی انگلیسی است. وی نخستین کسی بود که درباره معالجه وَرَمِ (انوریزم) به وسیله جراحی سخن گفت و نحوه عمل را بیان کرد. همین طور معالجه شکستگی فک پایین را به وسیله بخوردادن، و نیز در جنینی که سربزرگ دارد و در مواقع ولادت ایجاد اشکال می کرد، شکستن سر را بیان کرده است. او مطالب جدیدی درباره عمل زایمان و بیماری های زنان و ورم رحم و التهاب فتق ارائه داد و به خوبی از عهده درآوردن لوزتین برآمد. او همچنین درباره دیگر مسائل پزشکی نیز مطالبی بیان داشته است.

قفطی می گوید: «مردم، در زمان وی به او متمایل شدند و آموختن از کتاب او را لازم می دانستند. زمانی که کتاب قانون ابن سینا عرضه شد و مردم بدان گرویدند، اندکی از رواج کتاب الملکی کاسته شد؛ این در حالی است که کتاب الملکی در عمل، رساتر، و قانون از نظر علمی، مستدل تر است.»

علی بن عباس در قرون وسطی با نام هالی عباس (Haly Abbas) خوانده می شد. او مسلمان بود و نامش بر این ادعا دلالت دارد.(5)

قاضی تنوخی

ابوعلی، محسّن بن علی بن محمد بن ابوالفهم داوود بن ابراهیم بن تمیم تنوخی بصری، قاضی، ادیب، دانشمند، شاعر و نویسنده ای توانا بود. در «بصره» متولد شد و بالید و همان جا نزد صولی و ابوالفرج اصفهانیدانش اندوخت. خلیفه المطیع لله منصب قضا در شهر عسکر مکرم، از نواحی اهواز را به او داد و او سپس قضای شهرهای مختلف را عهده دار و آن گاه در «بغداد» مستقر شد و در آن جا به تدریس پرداخت. کتاب های الفرج بعد الشده، المستجاد من فعل الاجواد، نشوار المحاضرة و اَخبار المذاکرة (یا جامع التواریخ)، عنوان الحکمة و دیوان شعر، از اوست.

در تاریخ ابن اثیر آمده است: «عضدالدوله او را از کار برکنار و سپس دستگیر و خانه نشین کرد. او حنفی مذهب بود و برخورد متعصبانه با شافعی داشت و همواره بر او می تاخت. در آثار وی، انعکاسی از زندگی پرنشیب و فرازش مشاهده می شود که به کوچ او از بصره به بغداد و اشتغال در منصب قضا و دیگر بار به عنوان مدرس و زمانی ادیبی بی چیز و سرانجام هم عزل و زندانی شدن در

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 333
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست