نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 338
اخیر، فروع مذهب مالکی را
به طور کامل در بر دارد و در فقه مالکی، همانند مسند احمد بن حنبل، نزد محدثین
است و اگر مسأله ای در آن یافت نشود، غالباً به این دلیل
است که نصّی یا روایتی درباره آن در دست نبود. او هم چنین
کتاب مختصر المدوّنه و نیز رساله ای که خلاصه فقه مالکی است،
تألیف کرده است. قیروانی در 86 سالگی درگذشت.(2)
ابوالذوّاد عقیلی
ابوالذوّاد، محمدبن مسیّب بن رافع
عقیلی، از قبیله بنی عامر بن صعصعه و امیر بنی
عقیل، ملقب به اقبال الدوله و حاکم نصیّبین بود. سپس در سال
380ق حاکم موصل و اطراف آن شد و بهاءالدوله دیلمی نیز وی
را بر حکومت آن جا ابقا کرد. حکومت وی تا زمان مرگش دوام یافت و برادرش
علی بن مسیّب جانشین او شد.(3)
عزیز فاطمی
ابومنصور، نزار بن معدّ (المعزّلدین
الله) بن منصور عبیدی فاطمی، ملقب به العزیز بالله،
فرمانروای مصر و مغرب بود. حکومت را پس از وفات پدرش در سال 365ق به عهده
گرفت و در روزگار او، ناامنی و آشوب هایی پدید آمد. در آن
سال ها، فردی به نام قسّام حارثی، معروف به قسّام التراب، برضد او شورید.
وی در دمشق پیروانی فراهم کرد و به آن جا دست یافت و در
آن مستقر شد و کارش بالا گرفت. عزیز، سپاهی به فرماندهی سلیمان
بن جعفر بن فلاح به جنگ وی فرستاد و قسّام، مانع نفوذ و پیشروی
او شد. عزیز، سپاهی دیگر به فرماندهی البتکین روانه
ساخت و قسّام مخفی شد و سپس امان نامه خواست. البتکین او را دستگیر
کرد و نزد عزیز فرستاد و عزیز او را بخشید و حکومت جای دیگری
را به او سپرد.
عزیز، خوی بزرگواری
داشت و شکیبا و از کشتار و خون ریزی بیزار، و شیفته
شکار درندگان بود. قصرهای البحر و الذهب و دانشگاه القرافه در قاهره را
ساخت. وی نقشه مسجد جامعی را نزدیک «باب الفتوح» پی ریخت
و ساختن آن را در سال 380ق آغاز کرد. در «مکه» به نامش خطبه خوانده شد. حکومت وی
تا زمانی بود که به قصد جنگ روم روانه شد. و هنگامی که در شهر «بلبیس»
بود، در 42 سالگی درگذشت.
قلمرو حکومتی در زمان وی،
از سرزمین های عربی در شرق تا اقیانوس اطلس در غرب و از
آسیای صغیر در شمال تا سرزمین نوبه (افریقا) در
جنوب گسترش یافت. در عهد وی، خطر قرمطیان افزون شد. فرزندش
ابوعلی منصور، ملقب به الحاکم بامراللهجانشین وی شد.(4)
منصور بن بلّکین
وی منصور بن بلّکین، یوسف
بن زیری بن مناد صنهاجی است و نسبش به حِمیَر می
رسد. پس از وفات پدرش در سال 373ق حاکم «افریقیه» شد و عزیز
فاطمی، حکومت «افریقیه» و «مغرب» را به وی واگذاشت. او
فردی کریم، شجاع، کشورگشا، دوراندیش، نیکوسیرت،
عدالت پیشه و مردم دوست بود. بقایای مالیات ها را که
اموال بسیاری بود، از مردم افریقیه برداشت. نزدیک
صبره، متصل به منصوریه وفات یافت و در اطراف آن دفن شد و پسرش ابومناد
بادیس، جانشین وی شد.(5)
پی نوشت ها:
[1] سه شنبه اول محرم سال 386 = دوازدهم
ژانویه سال 996؛ شنبه 28 ذی الحجه سال 386 = اول ژانویه سال 997.
[2] شذرات الذهب، ج 3، ص 131؛ العبر، ج
3، ص 23، 44؛ سیر اعلام النبلاء، ج 11، ص 3؛ تذکرة الحفاظ، ج 3، ص 211؛ کشف
الظنون، ص841؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ماده: «ابن ابی زیدقیروانی»؛
بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 1، ص 187؛ الأعلام، ج 4، ص 130؛
فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج 4، ص 37.
[3] تاریخ ابن اثیر، ج 9، ص
26، 32، 43؛ النجوم الزاهره، ج 4، ص 116؛ وفیات الاعیان، ج 2، ص 114؛
العبر، ج 4، ص 255.
[4] تاریخ ابن اثیر، ج 1، ص
220؛ همان ج 9، ص 40؛ العبر، ج 4، ص 51؛ وفیات الاعیان، ج 5، ص 371؛
النجوم الزاهره، ج 4، ص 112؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 320؛ خطط مقریزی،
ج 2، ص 284؛ الأعلام، ج 8، ص 332؛تاریخ الاسلام السیاسی، ج 3، ص
275؛ تاریخ الدولة الفاطمیه، ص 156.
[5] البیان المغرب، ج 1، ص 239؛
الاستقصا، ج 1، ص 200، 207؛ الأعلام ، ج 8، ص 135.
سال 387 ق = 997-998 م.(1)
رویدادها
ری و همدان:
* درگذشت فخرالدوله دیلمی،
فرمانروای ری و همدان، و حاکم شدن پسرش ابوطالب رستم، ملقب به
مجدالدوله. وی در این زمان، چهارده ساله بود و اداره امور حکومت به
دست مادرش(امولد) بود.
ماوراء النهر:
* درگذشت امیر سامانی، نوح
دوم، پسر منصور، فرمانروای ماوراءالنهر و به حکومت رسیدن پسرش
ابوالحارث، منصور دوم.
غزنه:
* درگذشت سبکتکین، امیر
غزنه و جانشینی پسرش اسماعیل
موصل:
* بهاءالدوله، حاکم عراق، مقلّدبن مسیّب
را به ازای دریافت خراج سالانه، در حکومت موصل ابقامی کند.
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 338