نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 339
آذربایجان:
* ابراهیم دوم، فرزند مرزبان دوم،
حاکم آذربایجان می شود.
مصر:
* برجوان، حاجب الحاکم بامرالله فاطمی،
پس از جنگ افامیا قرار ده ساله متارکه جنگ با روم امضا می کند.
وقایع نظامی
جنگ های منصور بن ابی عامر*
منصور بن ابی عامر، جلیّقه را ویران کرده، به شهر شنت یاقب
(سنت یا کوب) یا یعقوب مقدس واقع در گالیسیا می
رسد و آن را به استثنای آرامگاه یعقوب مقدس، ویران می
کند.
حملات روم
* سپاه روم شهر افامیا را اشغال می
کند و برجوان، حاجب الحاکم بامرالله، جیش بن صمصامه را برای جنگ با
آنان فرامی خواند. جیش با اعلام جهاد و بسیج داوطلبان، شهر افامیا
را محاصره می کند. او سپاه روم را از آن جا رانده، فرمانده آنان را می
کشد و به دمشق بازمی گردد.
شورش ها
* ساکنان شهر صور، از فرمان الحاکم
بامرالله، سرتافته، برضد او شورش می کنند و سربازان مغربی (بربر) را می
کشند. جیش بن صمصامه، حکمران شام، سپاهی را به فرماندهی
ابوعبدالله حسن بن ناصرالدوله حمدانی که یاقوت خادم همراه او بود ـ به
جنگ آن ها می فرستد. الحاکم، ناوگانی می فرستد و ناوگانی
اعزامی از طرابلس به آن می پیوندد، سپس شهر صور را محاصره می
کنند. ساکنان صور از امپراتور بیزانسی، باسیل دوم کمک می
خواهند و او ناوگانی برای یاری آنان می فرستد که با
ناوگان فاطمی سخت درگیر می شود و به شکست بیزانس ها و
سرکوب شورش صور و کشتن رهبران شورش می انجامد.
درگذشتگان
* ابن بطّه.
* ابن زولاق.
* ابن سمعون.
* بوزجانی.
* تاج الدوله دیلمی
* خوارزمی (محمد).* سبکتکین.
* فخرالدوله دیلمی.* نوح
سامانی.
ابن بطّه
ابوعبیدالله، عبیدالله بن
محمد بن حمدان عکبری، معروف به ابن بطّه، از اهالی عکبرا و بدان جا
منسوب است. او محدث و فقیه برجسته مذهب حنبلی بود و عده ای از
حافظان، از او نقل حدیث کرده اند. وی از آمران به معروف و ناهیان
از منکر و مردی صالح و مستجاب الدعوه بود. او در طلب حدیث، به شهرهای
مکه، ثغور، بصره و دیگر شهرها مسافرت کرد. سپس مدت چهل سال خانه نشین
شد و به تحقیق و تألیف پرداخت. او بیش از صد عنوان کتاب در زمینه
های مختلف علمی تألیف کرد؛ از معروف ترین آن ها می
توان الابانة فی اصول الدیانة، السنن و التفرّدو العزلة را نام برد.
شاگردش ابن شهال در سوگ او قصیده
ای سروده است که بیتی از آن چنین است:
«هیهات! که مادر گیتی
چون او آورد که روزگار در آوردن مانند او، بخیل است.»(2)
ابن زولاق
ابومحمد، حسین بن ابراهیم
بن حسین بن حسن بن علی، از نوادگان سلیمان بن زولاق، هم پیمان
قبیله «لیث» بود و او را با انتساب به لیث بن کنانه، لیثی
می خوانند. وی مورخ مصری است و در سال 330ق به «دمشق» رفت و در
دستگاه فاطمیان، عهده دار «دیوان مظالم» شد و آشکارا از آنان جانبداری
می کرد. جدّ اعلای او علی بن زولاق، از دانشمندان مشهور بود.
خطط مصر و اخبار قضاة مصر از جمله کتاب
های اوست که آن را به عنوان تکمله کتاب القضاة والولاة ابوعمر، محمد بن یوسف
کندی، نوشت و حوادث آن را که تا سال 246ق ثبت شده بود، ابن زولاق آن را تا
سال 386ق ادامه داد. وی در 81 سالگی درگذشت.(3)
ابن سمعون
ابوالحسین، محمد بن احمد بن اسماعیل
بن عنبس، معروف به ابن سمعون به واعظ شهرت داشت. او یکی از عالمان
صالح بود و الناطق بالحکمه (گوینده به حکمت) خوانده می شد. در وعظ و
خطابه، چیره دست، در معاملات، دقیق، و دارای کرامات و مکاشفاتی
بود. هنگامی که عضدالدوله دیلمی وارد بغداد شد، فرمان ممنوعیت
وعظ و قصه گویی را صادر کرد، زیرا می پنداشت واعظان به
اختلاف میان مذاهب دامن می زنند. چون ابن سمعون از فرمان عضدالدوله
آگاه شد از آن سرپیچید و بدون توجه به فرمان او، به پند و اندرز خود
ادامه داد. عضدالدوله او را فراخواند، و چون در محضر سلطان حاضر شد،
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 339