نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 341
برای او نوشت. این کتاب، به
دو بخش تقسیم می شود: بخش اول، مشتمل بر علوم دینی، لغت و
تاریخ، و بخش دوم، دربردارنده فلسفه، منطق، حساب، هندسه، نجوم، موسیقی،
مکانیک و شیمی است. هدف او از نگارش آن کتاب این بود که
کتابی به ترتیب الفبا برای حکومت سامانیان فراهم کند که
حاوی اصطلاحات مورد استفاده در علوم گوناگون، مانند: فقه، حدیث، ادب،
لغت، عروض، تاریخ، فلسفه، منطق و... باشد.
مقریزی درباره این
کتاب چنین گفته است: «مفاتیح العلوم، کتابی است گران سنگ و می
توان گفت نخستین تألیفی است که عرب، آن را به روش دائرة المعارف
فراهم آورده است.»(9)
سبکتکین
او از غلامان البتکین، مؤسس سلسله
غزنویان و ترک نژاد و از سرداران برجسته، شجاع، بود با وقار و قدرت اراده
بود. پس از آن که سبکتکین، دولت سامانی را برانداخت، البتکین او
را به حکومت «غزنه» گماشت و دختر خود را به او تزویج کرد. چون البتکین
در سال 352ق درگذشت، لشکریان، سبکتکین را به جانشینی
البتکین برگزیدند و او را لقب ناصرالدوله دادند. قلمرو حاکمیت
او در شرق گسترش یافت و برخراسان، سیستان و منطقه بزرگی از
کوهستان های «هند» حکم راند و پس از آن که پایه های دولت غزنویان
را استحکام بخشید، در غزنه وفات یافت. پیش از مرگ، پسرش اسماعیل
را به ولایتعهدی برگزید، اما محمود، برادر بزرگ ترش بر او چیره
شد و قدرت را در دست گرفت.(10)
فخرالدوله دیلمی
ابوالحسن فخرالدوله، علی بن حسن
(رکن الدوله) بن بویه دیلمی، در سال 366ق حاکم ری شد.
برادرش عضدالدوله (فنّا خسرو)، حکومت ری را از وی گرفت و به قلمرو
حکومت برادر دیگرش مؤیدالدوله (حکمران اصفهان و همدان) ضمیمه
کرد و او را به زندان افکند، اما فخرالدوله هنگام مرگ عضدالدوله در سال 372ق آزاد
شد و حکومت خود را از او بازپس گرفت و کوشید حکومت عراق را از دست پسر
برادرش بهاءالدوله پسر عضدالدوله درآورد، اما در این کار، موفق نشد. آن گاه
به ری بازگشت و در همان جا وفات یافت.
اسماعیل بن ابوالحسن عبّاد، مشهور
به صاحب بن عباد و ابوالعباس احمد ضبّی، ملقب به کافی، وزارت او را به
عهده گرفتند. فخرالدوله پادشاهی شجاع و مطاع بود و به جمع آوری اموال،
بسیار می کوشید و حدود سه میلیون دینار و
پانزده هزار قطعه از جواهر به ارزش سه میلیون دینار طلا، فراهم
آورد. هم چنین ظروف طلای او معادل یک میلیون دینار
و ظرف های نقره او معادل سه میلیون دینار بود و سه هزار
محموله لباس در خزانه داشت. فخرالدوله، بخیل بود و همین امر باعث شد
لشکریانش در حمله به عراق، از خود سستی نشان دهند و این حمله به
شکست او انجامد. پسرش ابوطالب رستم، ملقب به مجدالدوله که چهار ساله بود، به جای
او نشست.(11)
نوح سامانی
ابوالقاسم، نوح(دوم) سامانی فرزند
منصور، ملقب به الملک الرضی حکمران ماوراءالنهر و خراسان، در شهر بخارا زاده
شد. وی در سیزده سالگی و اندکی پس از مرگ پدرش در سال
366ق به حکومت رسید. عضدالدوله او را برای رسیدن به مقاصدش یاری
کرد و حکومت خراسان را از خلیفه الطائع برای او گرفت. 22 سال حاکم بود
و حکومت او جز در مدت کوتاهی، دستخوش فتنه و آشوب شد که او توانست، همه آن
ها را سرکوب کند. او عظمتی بی مانند داشت و حکمش نافذ بود. نوح سامانی
در سال 387ق درگذشت و پسرش ابوحارث، منصور(دوم) به جای او نشست، امّا هنوز یک
سال سپری نشده بود که برادرش ابوالفارس، عبدالملک بن نوح بر او شورید
و او را برکنار و نابینا کرد. در سال 389ق نصر بن علی (ایلک
خان)، پادشاه ترک در هجومی به ماوراءالنهر، پس از اسیر کردن عبدالملک،
آن سرزمین را تسخیر و دولت سامانیان را ساقط کرد.
نوح، در بخارا در گذشت.(12)
پی نوشت ها:
[1] شنبه اول محرم سال 386 = 25 ژانویه
سال 997؛ جمعه هشتم ذی الحجه سال 386 = اول ژانویه سال 998.
[2] البدایة و النهایه، ج
11، ص 321؛ العبر، ج 3، ص 37؛ طبقات الحنابله، ج 2، ص 144؛ بروکلمان، تاریخ
الادب العربی، ج 3، ص 315؛ تاریخ بغداد، ج 30، ص371؛ الأعلام ، ج 4، ص
354.
[3] وفیات الاعیان، ج 2، ص
91؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 321؛ حسن المحاضره، ج 2، ص 552؛ معجم
الادباء، ج 3، ص 7؛ الأعلام، ج 2، ص 191؛تاریخ الادب الجغرافی، ج 1، ص
169.
[4] هود(11)، آیه 102: این
چنین بود مؤاخذه پروردگار تو، وقتی بخواهد قریه ای ستمکار
را مؤاخذه کند».
[5] یونس(10)، آیه 14: آن
گاه شما را در زمین، جانشین آن ها گردانیدیم تا بنگریم
چگونه عمل می کنید!».
[6] البدایة و النهایه، ج
11، ص 289؛ وفیات الاعیان، ج 4، ص 304؛ تاریخ بغداد، ج 1، ص 274؛
العبر، ج 3، ص 38؛ الأعلام ، ج 6، ص 204؛ المنتظم، ج 7، ص 88 و 89.
[7] اخبار الحکماء، ص 188؛ تراث الاسلام،
ص 382، 435، 565، 581؛ تراث الاسلام (مسلسل عالم المعرفه)، ج 3، ص 194؛ تراث العرب
العلمی، ص 116؛ وفیات الاعیان، ج 5، ص 167؛ الفهرست، ص 394؛ شمس
العرب
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 341