نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 344
ابن حیّون (محمد)
ابوعبدالله، محمد بن نعمان بن محمد بن
منصور بن حیّون قیروانی، معروف به ابن حیّون، همراه پدرش
رهسپار مصر شد. پدرش از سوی المعزالدین الله فاطمی، قاضی
و محمد نیز به دایره حکومت خلیفه فاطمی وارد شد. ابن حیّون،
از دانشمندان بزرگ مذهب اسماعیلیه و به تاریخ و ادب آگاه بود.
ثعالبی در یتیمة الدهر، شعری از وی نقل کرده است که
آواز خوانان، آن را ترنم می کردند. او شخصیتی بامهابت و صاحب
وقار بود. در قیروان چشم به جهان گشود و بالید و در «قاهره» درگذشت.(2)
ابن هذیل قرطبی
ابوبکر، یحیی بن هذیل
بن حکم بن عبدالملک بن اسماعیل تمیمیقرطبی، دانشمند، ادیب
و شاعر بود. گفته اند: وی عالم ادیبان «اندلس» بود، ولی جنبه
شاعری او غلبه داشت. اشعارش خوب و لطیف و بیشتر در قالب غزل و
دارای مضامین حکیمانه است. از غزل های اوست:
«از رایحه باد دانستم مسافران کجا
رفتند و در کجا فرود آمدند و خیمه زدند.
ای دوستان من! مرا به وطن باز
گردانید! چون من در غیر وطن خود، اقامت نمی کنم.
شب را ندیم فرقدین (دو
ستاره آسمان) بودم و چنان ]اضطراب داشتم[ که گویا بالش من خار است یا
کنارم مار خفته است.
چشمان زیبا و خمارش، به سان شاخه
چمان ریحان بود.
چون مژگان او را دیدم و عشقم را
سنجیدم، یقین کردم از آن ها جان سالم به در نمی برم.»
از جمله اشعار حکیمانه او شعر ذیل
است:
«ثروتمندان را می بینیم
که برای پس از مرگ خود، گورهایی از سنگ بنا می کنند.
آنان حتی در داشتن گورِ بهتر، بر
فقیران و مستمندان فخر و مباهات می کنند.
از کسی که در استحکام بخشیدن
به این بنا می کوشد، در شگفتم، در حالی که این خانه، از
حوادث روزگار در امان است.
آیا به شهرها و کاخ ها که روزگار
آن ها را ویران کرده است، توجه نمی کند؟!
و اقوامی که یکی پس
از دیگری از این جهان رفتند و کوچکشان در پی بزرگشان
روانه شد!
]آن گاه[ بندگان را از اربابان، و زنان
را از مردان باز نشناختند.
پس اگر خاک، هم اینان و هم آنان
را در برمی گیرد، پس غنی بر فقیر، چه برتری
دارد؟!»(3)
منصور بن نوح سامانی
ابوالحارث، منصور بن نوح (دوم) پسر نوح
(اول) سامانی، پس از وفات پدرش در سال 387ق فرمانروای ماوراءالنهر شد.
هنوز دو سال از حکمرانی او نگذشته بود که برادرش عبدالملک بن نوح بر او یورش
برد و او را نابینا کرد و اوبعد از اندک زمانی درگذشت. چون عبدالملک،
اداره امور را به دست گرفت، ایلک خان ، پادشاه ترک براو تاخت و اسیرش
کرد وبا اسارت او، سلسله سامانیان از هم فروپاشید. پس از زوال سامانیان،
محمود سبکتکین غزنوی بر«خراسان» چیره شد.(4)
پی نوشت ها:
[1] جمعه اول محرم سال 389 = 23 ژانویه
سال 998؛ چهارشنبه پنجم رمضان سال 389 = اول ژانویه سال 999.
[2] الولاة و القضاة، ص 592؛ وفیات
الاعیان، ج 2، ص 168؛ یتیمة الدهر، ج 1، ص 305؛ الأعلام، ج 7، ص
348.
[3] معجم الادباء، ج 20، ص 39؛ نفح الطیب،
ج 3، ص 73؛ همان، ج 4، ص 36؛ فهرست ابن خیر الاشبیلی، ص 408؛
فروخ، تاریخ الادب العربی، ج 4، ص309 و الأعلام، ج 9، ص 222.
[4] تاریخ ابن اثیر، ج 9، ص
44 و 50؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 323؛ الأعلام ، ج 8، ص 348.
سال 390ق = 999-1000 م.(1)
رویدادها
دمشق:
* درگذشت سردار جیش بن صمصامه،
حکمران دمشق، و حکومت دوباره سلیمان بن فلاح.مصر:
* الحاکم بامرالله، حاجب ]و وزیر
[خویش برجوان را می کشد و ابوالعلاء فهد بن ابراهیم مسیحی
را به وزارت برمی گزیند.
سیستان:
* کشف و استخراج معدن طلا در سیستان.
وقایع نظامی
جنگ های منصور بن ابی عامر*
منصور بن ابی عامر به نیروهای متحد شاهان قشتاله، نافار و «لیون»
به رهبری سانچوگارسیا حمله کرده و آن ها را شکست می دهد و شهر
«برغَش» پایتخت قشتاله را تسخیر می کند و رهسپار سرقسطه می
شود، و از آن جا با سلطان نشین نافار می جنگد. این جنگ از مهم
ترین جنگ های او به شمار می رود.
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 344