responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 346

رو حَکَم، به او دل باخته بود. خلیفه به اخلاص و دوراندیشی او اطمینان داشت و به نظریات او در کارهای مهم ارج می نهاد و، نظر او در انتخاب امیران و وزیران تعیین کننده بود. دو فرزند به نام های عبدالرحمان و هشام برای خلیفه به دنیا آورد که اولی در کودکی درگذشت و دومی، ولی عهد و جانشین خلیفه و به المؤید بالله ملقب شد. جعفر بن عثمان مصحفی، وزیر بزرگ و حاجب او، در خدمت به ملکه، بسیار می کوشید و خشنودی او را از هر جهت فراهم می کرد.

هنگامی که خلیفه تصمیم گرفت شخصی را جهت اداره املاک فرزندش عبدالرحمان معیّن کند، مصحفی، جوانی به نام محمد بن عبدالله بن ابی عامر معافری را به او معرفی کرد. صورت و سیرت نیکوی این جوان، موجب شگفتی ملکه شد، لذا او را در سال 356ق برای نظارت بر اموال فرزندش عبدالرحمان برگزید. هنگامی که عبدالرحمان درگذشت، محمد بن ابی عامر سرپرست املاک برادرش هشام شد. او مناصب ترقی را یکی پس از دیگری پیمود تا این که مأمور ویژه خلیفه در دربار شد. چون خلیفه تصمیم گرفت ولایتعهدی پسرش را اعلام کند، ابن ابی عامر از مردم، بیعت و گواه بر آن گرفت. چون حَکَم در سال 366ق درگذشت، اهرم های قدرت، در دست سه تن بود: ملکه صبح، مادر هشام، جعفر بن عثمان مصحفی و محمد بن ابی عامر. این سه تن برآن شدند تا با گرفتن بیعت برای هشام، مغیره، عموی او را که طمع در خلافت داشت، هلاک کنند. این امر، به تدبیر محمد بن ابی عامر انجام گرفت.

با توجه به این که هشام دوازده ساله بود، وصایت حکومت، به ملکه واگذار شد. هشام به مقتضای طبع کودکی اش، به بازی و تفریح میل داشت و ابن ابی عامر، کودک را به این امور، ترغیب می کرد و وی را از مردم، دور نگاه می داشت و اجازه نمی داد کسی با او ملاقات و گفتوگو کند. او توانست تمام مدعیان حکومت را پراکنده و آنان را یکی پس از دیگری منکوب سازد. آن گاه بر مسند قدرت تکیه زده، حکومت را از آنِ خود، و خود را به منصور ملقب کرد. در این هنگام، ملکه بر آن شد تا ابن ابی عامر را برکنار سازد، ولی او قادر به مقاومت نبود و نتوانست کاری از پیش ببرد، از این رو به گوشه گیری و آرامش روی آورد و دیگر، هیچ کسی نام وی را نشنید. از سرگذشت او در دوره عزلت، خبری در دست نیست و تاریخ وفات وی نیز به درستی معلوم نیست. ظاهراً پیش از وفات ابن ابی عامر؛ یعنی حدود سال 390ق (1000م ) از دنیا رفت، زیرا پس از آن تاریخ، نام وی در تاریخ یافت نشده است.(7)

عتبی (ابوحسین)

 

ابوالحسین، عبیدالله بن احمد عتبی، وزیر نوح (دوم) بن منصور سامانی است و نسبش به عتبة بن غزوان می رسد. با تدابیری نیکو و در اداره امور موفق بود. ابوعبدالله خوارزمی (متوفای 382ق) کتاب مفاتیح العلوم را برای او نوشت.(8)

 

ویجن کوهی

 

ابوسهل، ویجن فرزند رستم کوهی(9)، منجم و در علم هیئت و ساخت ابزار رصدگیری سرآمد بود. در دولت عضدالدوله دیلمی، مرتبه ای والا یافت. ساختمانی در بغداد بنیان نهاد و ابزار و ادوات رصد ستارگان را در آن فراهم آورد و منجمان، مهندسان و دیگران را به بازدید از رصدخانه فراخواند. آنان پس از مشاهده آن ابزار و ادوات، به دقت و ظرافت آن ها در مقایسه با دیگر ابزارها و این که او در ساخت این ابزارها به منتهای مراتب رسیده، اذعان کردند. او سندی درباره ویژگی ها و ظرافت رصدخانه نوشت و جملگی، آن را امضا نمودند.(10)

پی نوشت ها:

 

[1] چهارشنبه اول محرم سال 390 = سیزدهم دسامبر سال 999؛ دوشنبه بیستم محرم سال 390 = اول ژانویه سال 1000.

[2] تاریخ الادب الجغرافی، ج 1، ص 190، 192.

[3] معجم الادباء، ج 4، ص 103؛ نفح الطیب، ج 1، ص 582؛ همان، ج 3، ص 77؛ فهرست ابن خیر، ص 320؛ الأعلام، ج 2، ص 287؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج 4، ص 312-313؛ دائرة المعارف الاسلامیة، ماده: «ابن العریف».

[4] تاریخ الادب الجغرافی، ج 1، ص 188 و 189؛ اعلام الجغرافیین العرب، ص 234؛ یتیمة الدهر، ج 3، ص 321؛ الفکر الجغرافی فی التراث الاسلامی، ص 66.

[5] تاریخ بغداد، ج 14، ص 443؛ العبر، ج 3، ص 48؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 328؛ شذرات الذهب، ج 3، ص 132؛ الأعلام ، ج1، ص353.

[6] وفیات الاعیان، ج 1، ص 270؛ البدایة و النهایه، ج 11،ص 329؛ النجوم الزاهره، ج 4، ص 48، 122؛ دائرة المعارف الاسلامیة؛ ماده: «برجوان».

[7] البیان المغرب، ج 2، ص 251 و بعد از آن؛ الحلة السیراء، ص 148؛ نفح الطیب، ج 1، ص 187؛ تراجم السلامیه، ص 172.

[8] الأعلام ، ج 4، ص 344.

[9] کوه، ناحیه ای در طبرستان است.

[10] تاریخ حکماء الاسلام، ص 88؛ إخبار الحکماء، ص 230، 333؛ تاریخ العلوم عند العرب، ص 171؛ تراث العرب العلمی، ص 128؛و تاریخ مختصر الدول، ص 307.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 346
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست