نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 362
ببّغاء
ابوالفرج، عبدالواحد بن نصر بن محمد
مخزومی، معروف به ببّغاء، شاعری مشهور و دبیری خوش قلم
بود و در شهر نصیبین در سال 315ق متولد شد او پس از طی دوران
اولیه زندگی، به سیف الدوله پیوست و هنگامی که سیف
الدوله درگذشت، حلب را رها کرد و شهرهای مختلف را درنوردید و وارد
بغداد شد. میان ببّغاء و اسحاق صابی مکاتبات و دوستی بود. او شیفتگی
خاصّی به متنبّی داشت. او را به دلیل فصاحت و شیوایی
کلام و به گفته ای به سبب لکنت زبان، ببّغاء(2)خوانده اند.
از غزل های اوست که می گوید:
«آن میان باریک، به زیبایی
ملیحی آراسته شد و رخسارش را زینت بخشیده بود.
از قلبم بر جفای بسیار او
کمک خواستم، ولی قلبم را همراه و یار او دیدم.
حُسن او کامل است و گویا؛ ماه،
نور را از درخشش چهره اش برگرفته است.
وقتی که قلب در جدا شدن و ترک وی
اصرار کرد، عشق به من گفت: باید با او مدارا کرد.»
او در شعری دیگر برکه آبی
را وصف می کند و پس از وصف آب آن، به وصف کرم و بزرگی فرد ممدوح می
پردازد:
«گشاده و وسیع مانند آسمانِ گرد،
چشمان را با درخشندگی خود، روشنی و صفا می بخشد.
دریاها، امواج خود، و ابرهای
آسمان، باران خود را به او هدیه می کنند.
گویا موج های آن جاری
می شوند و می جهند و دستان تو، نعمت های آن را ارزانی می
دارند.
بخشش تو فراوان تر از جریان امواج
است، و طبع و اخلاق تو، از آب آن گواراتر است.»
ببّغاء در 85 سالگی درگذشت و در
بغداد دفن شد.(3)
بدیع الزمان همدانی
ابوالفضل، احمد بن حسین بن یحیی
بن سعید بن بشر همدانی، ملقب به بدیع الزمان، یکی
از نویسندگان بزرگ است. او سبکی را در نوشتن پدید آورد که به
اسم او شناخته می شود. او دارای «مقامات» است و حریری،
سبک مقامات خود را از آن گرفته است. مقامات همدانی، اغلب شامل کلمات قصار
بود که در آن، فصاحت، روانی و روشنی دیده می شد. بیان
او همراه شوخی، نشاط، طنز و استهزاست. او شاعر بود، ولی تخصص او در
شعر، کمتر از تخصصش در نثر است. در همدان و در سال 280ق متولد شد و آن جا را به
قصد ری ترک کرد و به صاحب بن عبّاد پیوست و نزد او به مقام و مال رسید.
آن گاه رابطه آن دو تیره شد و یکدیگر را هجو می کردند.
بعد از آن، آهنگ نیشابور کرد و در آن جا بین او و ابوبکر خوارزمی
مناظره ای انجام گرفت و در آن مناظره، همدانی پیروز و خوارزمی
دچار غم و اندوه شد که سرانجام به مرگ او انجامید. پس از این مناظره، نام
همدانی بر زبان ها افتاد. همدانی در شهرهای خراسان، سیستان
و غزنه گردش کرد و مورد استقبال شاهان و امیران قرار گرفت و به جوایز
و هدایایی از جانب آنان دست یافت.
بدیع الزمان حافظه ای قوی
داشت و قدرت حافظه اش ضرب المثل بود. او قصیده ای پنجاه بیتی
را با یک بار شنیدن حفظ می کرد. نقل شده است: او بیشتر
کلمات و سخنان پندآمیز را بدون مقدمه و تأمّل قبلی بیان می
کرد. در مقامات خود، گوشه هایی از زندگی ادیبان را ترسیم
کرده است و کتابش حاوی تمثیلاتی است که در مورد گفتوگو و مباحثه
میان دو نفر؛ یکی عیسی بن هشام و دیگری
ابوالفتح اسکندری دور می زند.
کتاب مقامات که بدان شهرت یافته ،
چند رساله و دیوان شعر از آثار اوست. او در هرات و در چهل سالگی براثر
مسمومیت درگذشت.(4)
ظبّی
او احمد بن ابراهیم ظبّی،
منسوب به قبیله ضبّة، وزیر فخرالدوله دیلمیو از خردمندان
دانشمند بود و به الکافی الاوحد، کفایت کننده یگانه، لقب گرفت.
وی اشعاری روان داشت که در آن مهیار دیلمی و دیگران
مورد مدح و مرثیه سرایی قرار گرفته اند.
سرانجام از وزارت کناره گرفت و در کنج
عزلت از دنیا رفت و در کربلا به خاک سپرده شد.(5)
مجریطی
ابوالقاسم مسلمة بن احمد بن قاسم بن
عبدالله معروف به مجریطی، ستاره شناس، ریاضیدان، فیلسوف
و از مردم مادرید بود و در همان سامان زاده شد و هم آن جابدرود زندگی
گفت. او سرآمد ریاضیدانان اندلس و در علم نجوم و حرکت سیارات
برسایر همگنان پیشی گرفت. دانش پژوهان بسیاری دانش
خود را از وی فراگرفته و آن را در اندلس منتشر ساخته اند. گفته می شود
که دانش نجوم، شیمی و سحر به وسیله او وارد اندلس شده است و بیشترین
اهتمام و توجه وی به علم نجوم بوده است. زیج خوارزمی را مورد
توجه قرار داد و آن را از سال های فارسی به سال های عربی برگردانده
و سپس به تلخیص و اصلاح آن
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 362