نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 38
جذب کرد.
2ـ عبدالرحمان در سال 172ق درگذشت و
پسرش هشام اول که از سوی پدر به ولایت عهدی تعیین
شده بود، به جای وی نشست. سلیمان و عبدالله برادران هشام بر سر
حکومت با وی درگیر شدند. شورش آن دو، تا زمان حکم اول پسر هشام ادامه یافت.
هشام توانست از تهاجم های پادشاهان فرانسه جلوگیری و پاره ای
از دژهای آنان را تصرف کند. هشام گلدسته ای به مسجد قرطبه افزود و پل
رود قرطبه معروف به «وادی الکبیر» را دوباره ساخت. این پل را
سمح بن مالک حاکم اندلس در سال 100ق ساخته بود.
3ـ هشام اول در سال 180ق درگذشت و پسرش
حکم اول که از سوی پدر به ولایت عهدی انتخاب شده بود، به جای
او نشست. او شورش دو عموی خود سلیمان و عبدالله را با کشتن سلیمان
و تسلیم عبدالله سرکوب کرد و به آشوب های سربرآورده پایان داد و
به سرزمین فرانسه یورش برد و راه هجوم آنان به مرزها را بست.
4ـ حکم اول در سال 206ق درگذشت و پسرش
عبدالرحمان دوم به سفارش او به قدرت رسید. در دوره او جنگی میان
یمنیان و مضریان بر سر منطقه تدمیر درگرفت. حکم این
آشوب را سرکوب کرد و دستور داد تدمیر را ویران کنند و به جای
آن، اسکله ای برای پهلوگرفتن کشتی ها بسازند؛ و این بود
که آن جا «مرسیه» نامیده شد. او هم چنین شورش مردم طلیطله
را سرکوب و به کشورهای مسیحی لشکرکشی کرد.
5ـ عبدالرحمان دوم در سال 238ق درگذشت و
پسرش محمد اوّل به سفارش پدر جانشین وی شد. در عهد او، مولدین
(کسانی که از پدر و مادری با دو نژاد متفاوت به دنیا آمده اند)
به رهبری عمر بن حفصون شورش کردند. مردم طلیطله با پادشاه جلیقه
هم پیمان شده، برضد محمد دست به شورش زدند. راهب ایلوخیو آتش
فتنه ای برافروخت که به قتل وی انجامید.(51) میان محمد
اول و شاهان مسیحی جنگ هایی رخ داد که به پیروزی
محمد و استیلای او بر تعداد زیادی از استحکامات آنان
انجامید. در روزگار حکومت او نورماندی ها(52) به سواحل اندلس یورش
بردند که خشخاش بن سعید، فرمانده نیروی دریاییِ
اندلس عهده دار راندن آن ها شد.(53)
6ـ پس از مرگ محمد اول در سال 273ق پسرش
المنذر اول به جای او نشست، اما حکومت او بیش از دو سال دوام نداشت.
7ـ المنذر در سال 275ق درگذشت و برادرش
عبدالله بن محمدجانشین وی شد. حاکمان اشبیلیه ضد او شوریدند.
در روزگار او مولدین به شورش های پیاپی دست زدند. حکومتش
25 سال طول کشید.
8ـ با مرگ عبدالله بن محمد، نوه اش عبدالرحمان
سوم جانشین او شد. زمانی که قدرت خلافت در بغداد رو به زوال نهاد، او
به خلیفه ملقب شد. او نخستین حاکم امویِ اندلس بود که خلیفه
خوانده شد؛ در حالی که پیشینیان وی امیر
خوانده می شدند. حکومت پنجاه ساله او صرف سرکوب شورش ها و جنگ با فرانسه شد.
دولت امویان در عهد او به قدرت، دانش و آبادانی و شکوفایی
رسید و با قدرتمندی آنان بود که توانستند بر مناطق هم مرز با کشورهای
مهاجم به طور کامل مسلط شوند. و شکوفایی در آن سامان بود که قرطبه را
مرکز و محل توجه علما قرارداد و بزرگان فراوانی از مشرق زمین عازم این
سامان شدند، به طوری که این شهر نزد عالمان، اهمیّت بیشتری
از بغداد یافت. عبدالرحمان درادامه عمران و توسعه، شهر «الزهراء» را ساخت.
او تمام فنون و هنرهای معماری عرب را در این شهر به کار برد،
لذا این شهر یکی از عجایب زمان و نمونه ای از هنرهای
ظریف گردید. به لقب خلیفه، لقب الناصرلدین الله نیز
افزوده شد و او را به همین نام می شناختند.
9ـ با مرگ عبدالرحمان ناصر در سال 250ق،
پسر و ولی عهدش حکم دوم به جای وی نشست و به المستنصربالله ملقب
شد. او شیوه حکومتی پدر را پیش گرفت و با پادشاهان کاستیل،
لیون و ناوار جنگید و آن ها را مغلوب و حملات آنان را دفع کرد. در
روزگار او، نورماندها برای بار دوم سواحل اندلس را مورد تاخت و تاز قرار
دادند که او حملات آنان را دفع کرد. عالمان زیادی در دربار او گردهم می
آمدند و جلسات او آکنده از آنان می شد. کتاب هایی که امپراطوران
روم به وی هدیه می کردند، به عربی ترجمه می شد. وی
کتابخانه ای با چهارصد هزار جلد کتاب تأسیس کرد. در عهد حکومت او در
اندلس کسی نبود که خواندن و نوشتن را نداند، در حالی که بر سراسر
اروپا نادانی و بی سوادی حاکم بود و جز اندکی از مردمش
خواندن و نوشتن نمی دانستند.
10ـ المستنصربالله، حاکم دوم در سال
366ق درگذشت و پسرش هشام دوم در یازده سالگی و به سفارش پدر بر مسند
حکومت نشست و به المؤیدبالله ملقب شد. ولایت عهدی او به اصرارِ
مادرش صبح (از مردم باسک) صورت گرفت. محمد بن ابی عامر پرده دار کاخ نیز
براین امر اصرار میورزید. محمد بن ابی عامر توانست خلیفه
ناتوان را از سلطنت خلع کرده، خود قدرت را به دست گیرد، که در نتیجه،
حکومت عامریه به رهبری او پدید آمد.
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 38