responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 389

بن احمد زوزنی، وارد قاهره شده بود. آن دو به اتفاق، مدعی الوهیتِ الحاکم شدند. در کتابی که درزی برای الحاکم تألیف کرد، آمده است: «خداوند در علی بن ابی طالب حلول کرده و روح علی نیز در فرزندان او حلول کرده تا به الحاکم رسیده است.» این کتاب مورد تمجید الحاکم قرار گرفت و درزی آن را در جامع الازهر می خواند. مصریان بر او شوریده، او را کشتند.

 

هم چنین گفته اند: او کشته نشد، بلکه الحاکم او را پنهان و سپس همراه کمک هایی روانه شام کرد تا اندیشه حلول را ترویج کند و او به وادی تیم (تیم الله بن ثعلبه، در غرب دمشق)، حوران و دیگر مناطق جبل که بعدها به جبل دروز مشهور شد، فرود آمد.

 

درباره او ابهامات فراوانی به چشم می خورد و درباره مرگ او نظریه های مختلفی گزارش شده است؛ از جمله: این که او در وادی تیم، در سال 411ق در نزاعی با تاتارها کشته شد. و دیگر این که الحاکم بر او خشمگین شده، او را کشت. و سومین نظریه این که مصریان او را کشتند. به هر حال، دروزیان منسوب به اوهستند و به نام او نامیده شده اند، هر چند آنان این نسبت را انکار کرده، مایلند موحد (یکتاپرست) خوانده شوند.(4)

 

فردوسی

 

ابوالقاسم، منصور بن فخرالدین بن احمد بن فرّخ فردوسی، مانند دیگر شاعران ایرانی، برای خود تخلص فردوسی انتخاب کرد و گفته شده: او به باغستانی در طوس به نام فردوس منسوب است. او در دهکده «پاژ» از توابع طوس خراسان زاده شد. چون به سن تحصیل رسید، به فراگیری علوم پرداخت و سرآمد همگنانش شد و خود را وقف مطالعه کتاب کرد. از اوان کودکی تعلق خاطری به تاریخ ایران داشت و برآن شد تاریخ میهنش را همراه تاریخ سلسله شاهان حاکم برآن، در قالب حماسی به نظم در آورد.

او در سال 387ق به خلق اثر حماسی اش همت گمارد و آن را در سال 400ق به انجام رساند و آن را شاهنامه نامید. همه آرزویش آن بود که صله کتابش را صرف تهیه جهیزیه تنها فرزندش (دخترش) کرده، او را به خانه بخت روانه سازد. چون کتابش را به پایان برد، آن را به سلطان محمود غزنوی تقدیم کرد. فردوسی حسودان و رقیبانی داشت که کوشیدند او را بدنام کرده، از قدرش بکاهند، لذا نزد سلطان از او سعایت کرده، به تشیّع متهمش ساختند و گفتند: او در منظومه خود، کارهای ایرانیان را بزرگ شمرده، از شاهان ایران، با بزرگی و عظمت یاد کرده است. سلطان متعصب نیز حق او را نادیده گرفت و تنها بیست هزار درهم بدو داد. فردوسی چنین مقداری را انتظار نداشت و آن را متناسب با کوشش های خود نمی دانست. با ناراحتی غزنه را ترک گفت و به سوی طوس و نهاد که در آن هنگام اسپهبد شهریار پسر شروین از خاندان باوند بر آن حکم می راند. در حضور او شعری در هجای سلطان محمود خواند و خواست آن شعر را برای سلطان بفرستد، ولی اسپهبد آگاه شد و او را از خشم محمود برحذر داشت و او هجا را به مدح تبدیل کرد.

محمود از ماجرا آگاه شد، اما اسپهبد و برخی از نزدیکان محمود، سعایت بدخواهان را خنثی کرده، فردوسی را در نظر سلطان، ارج و منزلتی بسزا بخشیدند. سلطان خواست هدیه ای در خور شخصیتش به او ببخشد، لذا شصت هزار دینار بر شتر نهاد و توسط هیأتی برای او فرستاد و از او پوزش خواست، ولی چنین مقدر بود که هنگام ورود حاملان صله و هدایای محمود به شهر، جنازه فردوسی از آن بیرون برده شود. سلطان خواست صله را به دخترش بخشد، ولی او نپذیرفت و سلطان آن را در کارهای خیر مصرف کرد. فردوسی در 82 سالگی وفات یافت.(5)

پی نوشت ها:

[1] چهارشنبه اول محرم سال 411 = 27 آوریل سال 1020؛ یک شنبه چهاردهم رمضان سال 411 = اول ژانویه سال 1021.

[2] خطط مقریزی، ج 2، ص 285؛ العبر، ج 3، ص 106؛ وفیات الاعیان، ج 5، ص 292؛ العبر، ج 4، ص 117 و 129؛ بدائع الزهور، ج 1، ص 197؛ النجوم الزاهره، ج 4، ص 176 و 196؛ شذرات الذهب، ج 2، ص 192؛ المنتظم، ج 7، ص239؛ تاریخ الفارقی، ص 119؛ کنز الدرر و جامع الغرر، ج 6، ص 301؛تاریخ الاسلام السیاسی، ج 3، ص 367؛ کتاب الحاکم بأمرالله و اسرار الدعوة الفاطمیه؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ماده: «الحاکم بامرالله»؛ الأعلام ، ج 8، ص 246؛ طائفة الاسماعیلیه، ص 40 به بعد.

[3] درزی واژه ای فارسی و به معنای خیاط است.

[4] النجوم الزاهره، ج 4، ص 184؛ خطط الشام، ج 6، ص 268 و 273؛ العبر، ج 3، ص 100؛ تاریخ یحیی بن سعید الانطاکی، ص 220؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ماده: «درزی»؛تاریخ الاسلام السیاسی، ج 3، ص 364؛ الحاکم بأمرالله و اسرار الدعوة الفاطمیه، ص 198 و 202 به بعد؛ مذاهب الاسلامیین، ج 2، ص 509 و 660؛ الأعلام ، ج 6، ص 259.

[5] چهار مقاله، ص 57 و 59؛ عبدالرحمان عزّام، مقدمه کتاب شاهنامه؛ تاریخ الادب فی ایران، ص 93 و 156؛ کشف الظنون، ج 2، ص 1026؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 493 (پانوشت شماره 2)

 

سال 412 ق = 1021-1022 م.(1)

 

رویدادها

 

اندلس ـ قرطبه:

 

* شورش بربرها علیه قاسم بن حمّود ادریسی و دعوت از پسر برادرش یحیی بن علی، فرمانروای «سبته». یحیی بن علی به اندلس رفته، پس از تصرف مالقه، با سپاهی از بربرها وارد قرطبه

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 389
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست