نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 391
او مجموعه رساله هایی، حدود
سیزده جلد دارد که معاصم الهدی و الإصابة فی تفضیل علی
علی الصحابه از آن جمله است. کتاب المصابیح در اثبات امامت نیز
از اوست و از مهم ترین کتاب هایش کتاب راحة العقل است که در آن به شرح
و بسط اعتقادات مذهب اسماعیلیه از دیدگاه فلسفی پرداخته
است. احمد پس از سال 412ق وفات یافت.(4)
پی نوشت ها:
[1] دوشنبه اول محرم سال 412 = هفدهم آوریل
سال 1021؛ سه شنبه هفدهم جمادی الاول سال 412 = اول ژانویه سال 1022.
[2] وفیات الاعیان، ج 2، ص
56؛ فوات الوفیات، ج 2،ص 295؛ شذرات الذهب، ج 3، ص 197؛ العبر، ج 3، ص 112؛
الأعلام ، ج 7، ص123؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 69.
[3] أنباه الرواة، ج 3، ص 48؛ وفیات
الأعیان، ج 4، ص 374؛ الوافی بالوفیات، ج 2، ص 304؛ معجم
الادباء، ج 18، ص 105؛ الأعلام ، ج6، ص 299؛ فروخ، تاریخ الادب العربی،
ج 4، ص 351.
[4] طائفة الاسماعیلیه، ص 43؛
بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 355؛ الأعلام ، ج 1، ص 149؛
مذاهب الاسلامیین، ج 2، ص 197.
سال 413 ق = 1022-1023 م.(1)
رویدادها
اندلس ـ بطلیوس:
* عبدالله بن افطس در بطلیوس
اعلام استقلال کرد و حکومت بنی افطس را بنیان نهاد که تا سال 487ق
دوام یافت، سپس مرابطین، بر آن سامان استیلا یافتند.
قرطبه:
* بربرهایی که به یحیی
بن علی ادریسی یاری رساندند، برضد او قیام
کرده، او را برکنار و از شهر قرطبه اخراج کرده، بار دیگر قاسم بن حمّود را
که به اشبیلیه پناه برده بود، به زمامداری دعوت می کنند.
او به قرطبه بازمی گردد و با او تجدید بیعت می کنند و او
برای خود خطبه خلافت خوانده، لقب امیرالمؤمنین بر خویش می
نهد.
دیلمیان:
* در پی مصالحه ای میان
مشرف الدوله و برادرش سلطان الدوله، تمام عراق از آنِ مشرف الدوله شد و فارس و
اهواز تحت فرمان سلطان الدوله در آمد.
مکه:
* یکی از باطنیان مصر
وارد مسجد الحرام شد و ضمن بی احترامی به حجرالاسود، بانیزه اش
سه بار، بر آن زد و گفت: تا کی به پرستش این سنگ مشغولید؟! بر
در مسجد، ده سوار برای یاری او ایستاده بودند. وی
با ضربه خنجر مردی، کشته شد و مردم جنازه اش را آتش زدند.
آبادانی
* مؤید الملک، ابوعلی، حسن
الرخجی، وزیر مشرف الدوله، بیمارستان مؤیدی را بنا
کرده، با فراهم آوردن طبیب و دارو، موقوفاتی نیز بدان اختصاص می
دهد.
درگذشتگان
* ابن بوّاب.* ابن ذکوان.* ابن
المعلّم.* حصری قیروانی.
* زاوی بن زیری.*
فاتک رومی.
ابن بوّاب
ابوالحسن، علی بن هلال، معروف به
ابن بّواب، در جوانی به شغل روغن مالی و نقاشی سقف ها اشتغال
داشت و در این کار مهارت یافت. سپس به کتابت پرداخت و شهره آفاق شد و
گوی سبقت را از دیگران ربود. در رشد و تکامل شیوه (خط) ابن مقله
بسیار کوشید و آن را اصلاح کرد وزیبایی بخشید
و 64 بار قرآن را استنساخ کرد. یکی از آن نسخه ها به خط ریحانی
است و هم اکنون در کتابخانه لاله لیِ استانبول محفوظ است.
او عالم به ادبیات عرب بود و آن
را نزد ابن جنّی فراگرفت. وعظ و تعبیر خواب می کرد، شعر می
سرود و ندیم و مصاحب ابوغالب فخرالدوله، وزیر بهاءالدوله دیلمی
بود. پس از مرگش مردم قدر و منزلت خط او را دریافتند.
در بغداد درگذشت و کنار قبر احمد بن
حنبل مدفون شد. شریف مرتضی در رثای او قصیده ای با
این مطلع سروده است :
«از مانند چنین حادثه ای می
هراسیدی ای هشدار و بیم! آری، اگر روزگار قصد چیزی
یا کسی کند، چیزی فرو نمی گذارد و یکسره بر
باد می دهد.»
و در قسمتی دیگر از این
قصیده می گوید:
«فقدان تو، باعث زیان نشد و
روزگار، شاهد است که فضل تو میان مردم، مانند ستارگان درخشان است.
زمین و ساکنانش را از نیکی
های خود، به اندازه ای غنیّ ساختی که باران نمی
تواند به آن اندازه به زمین و مردم سود رساند.»(2)
ابن ذکوان
ابوالعباس، احمد بن عبدالله بن ذکوان،
از نزدیکان منصور بن ابی عامربود و منصور او را به سمت قاضی
القضاتی منصوب کرد. او منصور را
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 391