responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 392

در سفرها و جنگ ها همراهی می کرد و مقام او از مقام وزیران نیز برتر بود. منصور در تدبیر امورحکومت و شؤون دیگر، با او مذاکره می کرد. پس از مرگ منصور، ابن ذکوان همان جایگاه سابق خود را نزد مظفر و مأمون، فرزندان منصور داشت، امّا در روزگار زمامداری مظفر، برای مدتی از کار برکنار، ولی دوباره به کار گماشته شد. پس از مرگ مظفر، برادرش عبدالرحمان جانشین او شد و بر منزلت و مقام ابن ذکوان افزوده، علاو بر منصب قاضی القضاتی، مقام وزارت نیز بدو سپرده شد.

 

چون حکومت بنی عامر به پایان رسید و شهر قرطبه صحنه درگیری و شورش گردید، ابن ذکوان و خانواده اش ابتدا به المریه و سپس به وهران در شمال افریقا تبعید شدند. او در اواخر زندگی خود از مردم کناره گرفت.

 

ابن زیدونِ شاعر، در رثای او قصیده ای با مطلع ذیل سروده است:

 

«در شگفت باش از حالت بخشندگی و جوانمردی که چگونه دگرگون می شود و دولت بلند پایه ای که چگونه تغییر می کند!»

 

و در ادامه می گوید:

 

«چه کسی اینک متصدی علوم می شود؛ در حالی که پرچمدار آن که تمام ابهامات را برطرف می کرد، فرو افتاده است؟!

 

چه کسی لایق منصب قضایی است که در آن مشکلاتی هست و آدمی را از پای می اندازد؟!

 

چه کسی مراقب یتیمی است که مصیبت ها بر او هجوم آورده اند و پدری مهربان از دست داده و مالش نیز فانی شده؟!

 

با رفتن تو، اسلام، قطب و محور خود را از دست داد، و ای کاش حسود فدای تو شود! که او پارچه کهنه زیر آسیاب است.»

 

او به چهل سالگی نرسیده بود که درگذشت.(3)

 

ابن المعلّم

 

ابوعبدالله، محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام عکبری عربی حارثی بغدادی، معروف به ابن معلم و ملقب به شیخ مفید است. وی در زمان خود، بزرگ و پیشوای شیعیان بود. شیخ مفید در عکبرا زاده شد و در جوانی به بغداد رفت و به تحصیل علوم پرداخت. او نزد بزرگان و امیرانی که به مذهب تشیع گرویده بودند، منزلت والایی داشت. با دانشِ فراوان خود، قدرتی شگفت در مناظره داشت و بدین جهت، بسیاری از دانش پژوهان و عالمان فرقه های مختلف، در درس او حاضر می شدند. شریف رضی و سید مرتضی از شاگردان او بودند. به واسطه او بود که در سال 398ق آشوبی میان شیعه و سنی درگرفت. وی بسیار بخشنده و فروتن بود و بسیار نماز می گزارد. زندانی شدن او به فرمان خلیفه الطائع سبب شد بهاءالدوله دیلمی، خلیفه را از حکومت برکنار کند.

الإرشاد، الرسالة المقنعه، احکام النساء، الإفصاح، اصول الفقه، کتاب المجالس، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد و الأعلام فیما اتفقت علیه الامامیة من الاحکام، از جمله تألیفات اوست. او سرانجام در 77 سالگی درگذشت.(4)

حصری قیروانی

 

ابواسحاق، ابراهیم بن علی بن تمیم انصاری قیروانی، معروف به حصری (منسوب به روستای حصر نزدیک قیروان)، شاعری نقّاد و از مردم قیروان بود. ابن رشیق قیروانی درباره او چنین گفته است: «جوانان قیروانی، گرد او حلقه می زدند و از محضر او علم می آموختند و گویا از راه شعر و تألیف، ارتزاق می کرد و از این رهگذر، هدایا از هر طرف به سوی او سرازیر می شد.»

 

زهر الآداب و ثمر الألباب، ذیل زهر الآداب که نام دیگرش جمع الجواهر فی الملح و النوادر است کتاب النورین و کتاب المصون و الدر المکنون از تألیفات او است. محور همه کتاب هایش، اخبار ظریف و نادر و اشعار لطیف است. او نیز اشعار لطیفی دارد؛ قطعه ذیل در تغزل از آن جمله است:

 

«تو را دوست دارم، آن چنان که تلاش من به پایه آن نمی رسد و فهم من از درک صفات تو عاجز است.

 

بالاترین میزان دانش من درباره آن، این است که می دانم از شناختن کُنه عشق عاجزم.»(5)

 

زاوی بن زیری

 

او زاوی بن زیری بن مناد صنهاجی، پیشوای قبیله صنهاجه بود. میان او و حکمران قیروان بادیس بن بلکین (یوسف) نزاعی در گرفت و او از عبدالملک، مظفر بن منصور بن ابی عامر، حکمران اندلس، اجازه ورود به اندلس خواست تا با کافران جهاد کند. منصور درخواست او را پذیرفت و او در سال 395ق وارد اندلس شد. هنگامی که خلیفه هشام بن الحکم المؤید ولایتعهدی را به عبدالرحمان بن منصور بن ابی عامر، معروف به شنجول سپرد، مردم قرطبه برای اعتراض به چنین کاری، بر او شوریدند و فتنه ای درگرفت و عبدالرحمان بن منصور هلاک شد! مردم با محمد بن هشام بن عبدالجبار بن عبدالرحمان ناصر، ملقب به المهدی بیعت کردند، اما او قوم بربر را به دیده حقارت می نگریست و آنان را خوار می کرد.

آنان همراه زاوی بن زیری، بر المهدی شوریدند و با سلیمان بن

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 392
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست