responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 393

الحکم بن عبدالرحمان ناصر بیعت کرده، او را به المستعین ملقب ساختند. در یکی از نبردهای میان المهدی و المستعین در سال 401ق المهدی هلاک شد. پس از آن، المستعین امارت غرناطه را به زاوی واگذاشت و او در آن ناحیه، حکومت تشکیل داد و در سال 410ق به نفع پسر برادرش حبّوس المظفر، پسر ماکسن بن زیری صنهاجی از حکومت کناره گرفت. او پس از کسب اجازه از پسر عمویش معز بن بادیس، حاکم افریقا، از دریا گذشت و به افریقا بازگشت. او در سال 413ق درگذشت.(6)

فاتک رومی

 

ابوشجاع، فاتک بن عبدالله رومی، ملقب به عزیزالدوله، یکی از والیان منصوب از سوی الحاکم بامرالله فاطمی بود. او ارمنی الاصل و ابتدا غلام بنجوتکین، یکی از سرداران عزیز فاطمی بود. به خدمتگزاری الحاکم همت گماشت و به حکومت «لب» و توابع آن دست یافت و به امیرالامراء، عزیز الدوله و تاج المله ملقب شد. او در رمضان 407ق وارد حلب شد و به تجدید بنای برخی از ابنیه آن سامان پرداخت. شعر و ادب را دوست می داشت. ابوالعلاء معری رسالة الصاهل و الشاحج را که در آن، از زبان اسب و قاطر گفتوگو می کند، در چهل جزوه برای او نگاشت. پس از چندی، الحاکم بامرالله بر فاتک خشمگین شد و او خطبه خواندن به نام الحاکم را منع و مردم را به فرمانبرداری از خویش دعوت کرد و به ضرب سکه به نام خود مبادرت ورزید.

 

الحاکم در سال 411ق سپاهی برای سرکوبی وی روانه ساخت. او نیز از باسیل، پادشاه روم کمک خواست و باسیل با سپاهی به کمک او شتافت. در این میان، خبر مرگ الحاکم به فاتک رسید و او به باسیل نوشت که باز گردد. هنگامی که الظاهر به جای پدرش الحاکم نشست، خلعت ها و هدایایی برای فاتک فرستاد.

 

سرانجام او در حالی که در قلعه حلب در بستر آرمیده بود، به دست غلامِ هندی خود کشته شد. این فاتک، غیر از ابوشجاع فاتکِ رومیِ اخشیدی است که متنبّی او را در سال 350ق مدح کرده است.(7)

 

پی نوشت ها:

 

[1] جمعه اول محرم سال 413 = ششم آوریل سال 1022؛ سه شنبه پنجم شوال سال 413 = اول ژانویه سال 1023.

 

[2] وفیات الاعیان، ج 3، ص 342؛ البدایة و النهایه، ج 12، ص 14؛ العبر، ج 3، ص 113؛ المنتظم، ج 8، ص 10؛ صبح الأعشی، ج 3، ص 13؛ معجم الادباء، ج 5، ص 445؛ شذرات الذهب، ج 3، ص 199؛ النجوم الزاهره، ج 4، ص 257.

 

[3] تاریخ قضاة الاندلس، ص 84 و 87؛ الأعلام ، ج 1، ص 149؛ الذخیره، ج 1، ص 358؛ دیوان ابن زیدون.

 

[4] البدایة و النهایه، ج 12، ص 15؛ میزان الاعتدال، ج 4، ص 24؛ العبر، ج 3، ص 116؛ الفهرست، ص 252؛ النجوم الزاهره، ج 4، ص 258؛ بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 349؛ الأعلام ، ج 7، ص 245.

 

[5] وفیات الاعیان، ج 1، ص 54 و 394؛ معجم الادباء، ج 1، ص 358؛ الحلل السندسیه، ص 99؛ بغیة الملتمس ، ص 209؛ دائرة المعارف الاسلامیة، ماده: «الحصری»؛ الأعلام ، ج 1، ص 44.

 

[6] الإحاطة فی اخبار غرناطه، ص 440، 485، 521 و 525؛ البیان المغرب، ج 3، ص 125، 128 و 263.

 

[7] زبدة الحلب، ج 1، ص 215 و 220؛ الأعلام ، ج 5، ص 322.

 

سال 414 ق = 1023-1024 م.(1)

 

رویدادها

اندلس ـ قرطبه

* مردم قرطبه از ستم بربرها به تنگ آمده، قاسم بن حمّود را بیرون رانده، خلافت را به امویان بازمی گردانند و با عبدالرحمان پنجم پسر هشام بن عبدالجبار بن عبدالرحمان ناصر بیعت می کنند. او برادر محمد المهدی است که یارانش به او لقب المستظهر باللهمی دهند. و مدت خلافت او یک ماه و نیم بود. پسر عمویش محمد بن عبدالرحمان بن عبیدالله بن عبدالرحمان، توطئه کرده، بعضی از بزرگان را برضد او شوراند و آنان او را کشتند و سپس با پسر عمویش محمد بن عبدالرحمان دست بیعت داده، او را به المستکفی ملقب ساختند.

اشبیلیه: تشکیل دولت بنی عبّاد

* قاسم بن حمّود ادریسی بر آن شد شهر اشبیلیه را به قلمرو خود ملحق سازد، ولی قاضی ابوالقاسم محمد بن اسماعیل بن عباد او را باز پس رانده، خود مستقلا برآن حکومت کرد و دولت بنی عباد را بنیان نهاد. این دولت تا سال 484ق و استیلای مرابطون برآن ادامه یافت. قاسم بن حمود، پس از آن به شریش، در غرب مالقه، نزدیک مصب رود وادی الکبیر رهسپار شد. پسر برادرش یحیی بن علی، به مقابله با او برخاست و او را دستگیر و در مالقه زندانی کرد. قاسم سرانجام در سال 431ق در زندان درگذشت.

* ابوالعباس، احمد بن یحیی یحصبی در شهر «لبله» اعلام استقلال کرد. در سال 443ق حکمران اشبیلیه، معتضد بن عباد برآن استیلا یافته، پس از جنگ هایی سراسر کشتار و غارت و اسارت، آن را از دست ابونصر، فتح بن یحیی یحصبی، واپسین حکمران آن، خارج ساخت. درگذشت منذر بن یحیی تجیبی، حاکم سرقسطه و جانشینی فرزندش یحیی، ملقب به مظفر.

دیلمیان

* مشرف الدوله دیلمی پس از آن که به حکومت عراق رسید، وارد بغداد شد و خلیفه القادر بالله به استقبال او شتافت. مشرف الدوله،

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 393
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست