responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 397

زجاجی گفته اند. دانش را از احمد بن غطریفی، ابواسحاق بصری و دیگران فراگرفت.

کتاب های عمدة الکاتب، اشتقاق الاسماء و شرح الفصیح از آثار اوست. او در 63 سالگی در استرآباد (گرگان) از دنیا رفت.(3)

ست الملک

 

او دختر العزیز بالله، نزار بن المعز لدین الله فاطمی، شاه زاده ای دانشمند، مدیر، مدبر و خواهر الحاکم بامرالله فاطمی، والی مصر بود که از مادری مسیحی زاده شد و از برادرش حدود پانزده سال بزرگ تر بود. چون برادرش بدرفتاری پیشه کرد، به او انتقاد کرد و در مقابل، برادرش بر او خشم گرفت و خواست او را بکشد، لذا ست الملک با حسین بن دوّاس کتامی، سپهسالار لشکر، برای کشتن برادرش تبانی کرد و ابن دوّاس را وعده سلطنت داد و سرانجام حاکم در سال 411ق کشته شد.

 

پس از او با پسرش علی که نوجوان بود بیعت شد و او را به الظاهر لاعزاز الدین ملقب ساختند. پس از این ماجرا، ابن دوّاس از ست الملک خواست به وعده خود وفا کند، امّا ست الملک به غلام خود دستور داد تا او را، با این ادعا که برادرش را به قتل رسانده است، بکشد. غلام در حالی که فریاد می زد: قصاص خون حاکم، ابن دوّاس را کشت، سپس ست الملک هر کس را که از ماجرای قتل برادرش خبر داشت را کشت و در پایان به اندوه و عزا تظاهر کرد. با همه این احوال، او چهار سال حکومت کرد و در این مدت، اقتدار و عدالتی از خود نشان داد که محبوبیت او را درپی داشت.

 

او در 56 سالگی وفات یافت.(4)

 

سلطان الدوله دیلمی

 

ابوشجاع، سلطان الدولة بن بهاء الدوله ابونصر فیروز پسر عضد الدوله دیلمی، حاکم عراق بود. در کودکی و پس از فوت پدرش در سال 402ق به قدرت رسید و خلیفه عباسی القادر بالله، خلعت های امارت را برایش به شیراز فرستاد. وی در اواسط حکمرانی اش به بغداد رفت. آن گاه به شیراز بازگشت و با برادرش مشرف الدوله درگیر شد وبا این شرط که تمام عراق از آنِ مشرف الدوله باشد و فارس و اهواز از آنِ سلطان الدوله، صلح کردند. حکومت او دوازده سال ادامه داشت.

سیدِ مرتضی در قصیده ای با این مطلع، وی را مدح کرد:

«ای اُمیمه! شبح و سایه تو چگونه با شتاب و بی پروا دیداری کرد».

و در ادامه آن قصیده می گوید:

«سلامِ دوستی برشاهِ شاهان باد که کریمان به در گاهش روی آورند!

روزگارش در مردم حرکت ایجاد کرده است و وقتی به او پیوستم، آرام شدم.

تو از پادشاهان گذشته برتری؛ هم چنان که دست راستشان بر دست چپشان برتری داشت.

از آنان در جود و بخشش پیشی گرفتی؛ در حالی که آنان کند نبودند. و در رتبه و منزلت از آنان گذشتی، در حالی که آنان بلند مرتبه بودند.

پیش از این، حکومت میان مردمانی بود، ولی به درجه قدرت تو نرسیدند.

اگر اطرافیان و افراد خاندان خسرو ایران، حکومتِ مقتدرانه را بر جهان می دیدند.

برسر او تاج نمی گذاشتند و دردستش دستبند زرین نمی کردند.»

سلطان الدوله در 5/22 سالگی درگذشت.(5)

قاضی عبدالجبار

 

ابوالحسین، عبدالجبار بن احمد بن عبدالجبار همدانی اسدآبادی، در اسدآباد، زاده و بدان جا منسوب شد. او بزرگ معتزله در زمان خویش و به قاضی القضاة ملقب بود. او قاضی ری بود و در آن شهر وفات یافت.

 

کتاب های دلائل النبوّه، تنزیه القرآن عن المطاعن، الامالی و... از آثار اوست.(6)

 

قاضی نسوی

 

ابوالحسن، علی بن احمد نسوی، معروف به قاضی نسوی، در شهر نَسا زاده و بدان جا منسوب شد. او از ریاضی دانان قرن پنجم هجری است. در حسابِ هندی تألیفاتی دارد و بعضی از مؤلفات ارشمیدس را شرح داده است. او برای مجدالدوله، پسر فخرالدوله دیلمی کتابی به زبان فارسی در علم حساب تألیف کرد تا مردم بتوانند از آن بهره ببرند. هنگامی که شرف الدوله دیلمی از تألیف این کتاب آگاه شد، از قاضی نسوی خواست کتابی به همان شیوه تألیف کند، و او در اجرای فرمان شرف الدوله، کتاب المقنع را نگاشت.(7)

محسن بن علی

 

او از پیشوایان باطنیه بود و در زمان الحاکم بامرالله فاطمی می زیست. دروزی ها وی را خیال خوانده اند و او نزد ایشان سومین وزیر از وزیران سه گانه، معروف به «حدود ثلاثه» و هشتمین از حدود ثمانیه («حدود خمسه» و «حدود ثلاثه»، معصومین نزد آنان) است.(8)

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 397
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست