نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 403
پیمان فاطمیان و رومیان
* تقویت پیمان میان
ظاهر فاطمی و امپراتور کنستانتین هشتم که به موجب آن به امپراتور
اجازه داده شد تا کلیسای قیامت بیت المقدس را که حاکم
بامرالله خراب کرده بود، تجدید بنا کند. هم چنین به امپراتور اجازه
داده شد کلیساهایی را که حاکم خراب کرده بود، جز آن هایی
که به مسجد تبدیل شده است، درست کند و در مقابل، اسم خلیفه فاطمی
در مسجد قسطنطنیه و در مساجد موجود در مرزهای امپراتوری بیزانس
خوانده شود. امپراتور نیز مسجد جامع قسطنطنیه را که در مقابل تخریب
کلیسای قیامت خراب کرده بود، بازسازی و اسیران
مسلمان را آزاد کند. دیگر آن که امپراتور، هیچ کمکی به حسان بن
مفرّج بن جراح طائی، حاکم رمله، شورشگر بر خلیفه ظاهر فاطمی
نکند.
وقایع نظامی
حمله های پادشاهان مسیحی
به متصرفات مسلمین
* الفونس پنجم، پادشاه لیون برای
تصرف زمین های مسلمین در شمال پرتغال به آنان حمله برد و شهر
مستحکم «بازو» را محاصره کرد، ولی تیری زهرآلود بر پیکر
او نشست و او را کشت.
درگذشتگان
* ابن ابی العوام(ابوالعباس).*
ابن برد (اکبر).* ابوالقاسم مغربی.* اسفراینی (ابواسحاق).
* الفونس پنجم.
* قدوری.
ابن ابی عوام (ابوالعباس)
ابوالعباس، احمد بن محمد بن عبدالله ابی
عوّامِ سعدی مصری، قاضی مصر، برقه، سیسیل، شام، مکه
و مدینه، از عالمان حنبلی بود و منصب قضا را در زمان الحاکم بامرالله
فاطمی در سال 405ق عهده دار شد. او با خلیفه فاطمی چنین
شرط کرد که با چهارتن از فقهای دربار الحاکم داوری کند تا مبادا
برخلاف مذهب خلیفه، داوری کرده باشد. هم چنین نظارت بر قضا در
برقه، سیسیل، شام، مکه، مدینه نیز به عهده او گذاشته شد.
در روزگار او، الحاکم ناپدید شد و تا هنگام به قدرت رسیدن الظاهر
لاعزازدین الله، حکومت به صورت شورایی اداره می شد. با این
حال، خلیفه جدید، ابوالعباس را در منصب خود ابقا کرد و نظارت بر مقیاس
ها و اوزان، ضرابخانه، نماز، میراث و مساجد را به او سپرد. او اول کسی
است که دیوان قضا را به مسجد جامع برد. پیش از آن چنین معمول
بود که دیوان، نزد قاضی نگهداری می شد و چون قاضی
وفات می یافت یا عزل می شد، به خانه قاضی جدید
برده می شد.(2)
ابن بُرد (اکبر)
ابوحفص، احمد بن محمد بن برد، از مردم
قرطبه، وزیری سرآمد و بزرگ روزگار منصور بن ابی عامر بود. پس از
او نیز وزارت فرزندانش، عبدالملک و عبدالرحمان را به عهده داشت. او دبیر
و از علوم بلاغی و ادبی بهرهور بود.
هم چنین شاعری نیکوسرا،
ستوده و صاحبِ سبکی استوار بود و در شعر نوآوری داشت. وی جد ابن
بُرد (اصغر) است.(3)
ابوالقاسم مغربی
ابوالقاسم، حسین بن علی بن
محمد بن یوسف، معروف به وزیر مغربی، در سال 370ق در «قاهره» به
دنیا آمد. گفته می شود: او از فرزندان یکی از پادشاهان
بوده پدرش وزارت الحاکم بامرالله فاطمی را به عهده داشته است، امّا الحاکم
در سال 400ق بر او خشم گرفت و او و دو فرزندش حسن و محمد را کشت و فرزند دیگرش،
حسین که اینک سرگذشتش را می خوانیم، توانست فرار کند و به
حسان بن مفرّج طائی، حاکم رمله بپیوندد و او مغربی را گرامی
داشت. آن گاه به سوی احمد بن مروان، حاکم میافارقین و دیار
بکر روانه شد و احمد بن مروان، مغربی را به وزارت برگزید و او تا
هنگام مرگ در میّافارقین ماند و بنابر وصیتش، جسد او به کوفه
برده و در آن جا دفن شد. وی شیعه و ادیبی مترسل و شاعری
نیکو سرا بود.
کتاب السیاسه، اختیار لشعر
ابی تمّام، اختیار شعر بحتری، اختیار شعر المتنبّی
و الطعن فیه، الایناس فی علم الانساب، ادب الخواص در گزیده
های بلاغت عرب و اخبار و انساب و ایام ایشان و کتاب المأثور من
ملح الخدور از آثار اوست. او دیوان شعری نیز دارد. در بزرگی
او همان بس که ابوالعلاء معرّی رساله المنیح را برای او فرستاد.
ابوالقاسم مغربی در میّافارقین و در 48 سالگی درگذشت.(4)
اسفراینی (ابواسحاق)
ابواسحاق، ابراهیم بن محمد بن
مهران، در کلام، اصول و احکام یکی از پیشوایان شافعیان
بود. وی به رکن الدین ملقب شد و اول فقیهی بود که لقب
گرفت. در اسفراین بالید و به بغداد روانه شد و مردم «عراق» مقام علم و
فضلش را پذیرفتند. سپس به نیشابور رفت و در آن جا برایش مدرسه ای
بزرگ ساختند و او در آن مدرسه، تدریس کرد و به شهرت رسید. تمام بزرگان
نیشابور در حلقه درسش حاضر می شدند. وی
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 403