responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 409

(دروزی ها) بود. او برای امپراتور نامه ای ـ که قسطنطنیه نام دارد ـ برای کنستانتین فرستاد و از وی خواست بپذیرد مسیح، در شخص حمزه بن علی فارسی تجسم یافته است. او نوشته هایی دارد با نام المقالة فی الرد علی المنجمین، الرسالة الواصلة الی الجبل الانور، رساله ای مشهور به التبیین و الاستدراک و کتاب النّقط و الدوائر نیز به او منسوب است.

در عصر الحاکم بامرالله فاطمی، از پرچمداران سپاهش بود و با حمزه بن علی فارسی پیوند داشت. فؤاد سلیم، از فرهیختگان دروزی می گوید: «بیشتر رساله های دروزی از سموقی است و کتب او اساس، مؤید و یاور دین است و منزلت سموقی نزد دروزیان، مانند جایگاه پولس میان مسیحیان است.»(9)

صالح بن مرداس

 

ابوعلی، صالح بن مرداس بن نصر کلابی، ملقب به اسدالله، رهبر بنی کلاب بود که در سال 415ق بر «حلب» استیلا یافت و آن را از چنگ مرتضی الدوله، منصور بن لؤلؤ جراحی، غلام ابوالفضائل ابن سعدالدوله نصر بن سیف الدوله حمدانی (حاکم از طرف خلیفه الظاهر پسر الحاکم بامرالله فاطمی) درآورد.

 

الظاهر هنگامی که از اتحاد وی با حسان بن جراح، امیر «طی» و سنان بن علیّان، امیر بنی کلاب مبنی بر اخراج فاطمیان از سرزمین شام و تقسیم آن میان خودشان آگاه شد، لشکری به سرداری انوشتکین، امیر «دمشق» برای جنگ با آنان آماده کرد. در نبردی که در مکانی به نام اقحوانه (نزدیک طبریه) در گرفت، صالح و فرزندش کشته شدند و سر بریده آن ها به مصر برده شد.(10)

 

مسبّحی

 

عزالملک، محمد بن ابوالقاسم عبیدالله بن احمد، معروف به مسبّحی، ملقب به الامیر المختار (امیر برگزیده) در مصر متولد شد و اصل او از «حرّان» بود. وی از فضلایی بود که به خدمت الحاکم بامرالله فاطمی در آمد و از زمره سپاهیان او شد. آن گاه مدارج ترقی را پیمود تا این که بر بعضی از سرزمین های منطقه صعیدِ مصر حکومت یافت تا جایی که رئیس دیوانِ ترتیب شد و با الحاکم نشست و برخاست و گفتوگو داشت. در تاریخ، ادب، حساب و نجوم سرآمد شد و در شعر نیز دستی داشت. او التاریخ الکبیر را نوشت که در آن، اخبار مصر، حاکمان آن، پیشوایان و خلفایی که در آن زیسته اند، بناهای عجیب، انواع غذاها، وصف رود نیل، اشعار شاعران، داستان خوانندگان و مجالس قاضیان و ادیبان و غیر ایشان را آورده است. هم چنین کتاب التلویح و التصریح در معانی شعر، کتاب الراح و الارتیاح و کتاب الغرب و الشرق و من مات غرقا و شَرَقا، قصص الانبیاء، کتاب المفاتحه و المناکحه در گونه های آمیزش، کتاب القضایا الصائبه در نجوم و حساب، کتاب مختار الاغانی و معانیها، و کتاب الادیان و العبادات را نگاشته است. او در 54 سالگی درگذشت.(11)

منوچهر فرزند قابوس

 

فلک المعالی، منوچهر پسر قابوس بن وشمگیر بن زیار، پس از وفات پدرش قابوس در سال 403ق فرمانروای «گرگان» و «طبرستان» شد و چون قدرت محمود سبکتکین غزنوی فزونی گرفت، فرمانبردار او شد. محمود او و فرزندش ابوکالیجار انوشیروان و حاکمان پس از او را در ازای پرداخت مالیات در منصبشان ابقا کرد. او برخلاف پدرش قابوس، به ادب و ادیبان اهمیتی نمی داد.(12)

 

نیلی

 

ابوسهل، سعید بن عبدالعزیز بن عبیدالله نیلی نیشابوری، حکیمی آشنا به علم طب و منطق و شاعری نکته پرداز بود. شرح مسائل حنین و تلخیص شرح فصول بقراطِ جالینوس از نوشته های اوست. از این رو او را نیلی خواندند که به تجارت نیل و ساخت آن اشتغال داشت.(13)

پی نوشت ها:

 

[1] دوشنبه اول محرم سال 420 = بیستم ژانویه سال 1029؛ پنج شنبه 22 ذی الحجه سال 420 = اول ژانویه سال 1030.

[2] طبقات السبکی، ج 1، ص 163؛ مصارع العشاق، ص 17 و 19؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 91 و 93.

[3] التکمله، ص 118؛ بغیة الملتمس ، ص 57؛ معجم الادباء، ج 6، ص 522؛ عیون الانباء فی طبقات الاطباء، ص 491؛ ابن جلجل، طبقات الاطباء و الحکماء، ص 109؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج 4، ص 372.

[4] یتیمة الدهر، ج 4، ص 360؛ الاعلام، ج 3، ص 210.

[5] یتیمة الدهر، ج 5، ص 155؛ معجم الادباء، ج 13، ص 136 و 149؛ فوات الوفیات، ج 2، ص 95؛ طبقات الاطباء، ج 1، ص 323؛ التراث الیونانی فی الحضارة الاسلامیه، ص 95؛ الأعلام ، ج 5، ص 88؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 88.

[6] الأعلام ، ج 1، ص 322.

[7] صبح الاعشی، ج 4، ص 203؛ الأعلام ، ج 2، ص 190؛ مختارات البارودی، ج 2، ص 275.

[8]تاریخ الادب الجغرافی، ج 1، ص 237؛ الحضارة الاسلامیة فی القرن الرابع الهجری، ج 2، ص 8.

[9] زبدة الحلب فی تاریخ حلب، ج 1، ص 248؛ الأعلام ، ج 5، ص 57.

[10] وفیات الاعیان، ج 2، ص 487؛ العبر، ج 3، ص 138؛ زبدة الحلب، ج 1، ص 277؛ البدایة و النهایه، ج 12، ص 27؛ الأعلام ، ج 3، ص 282.

[11] وفیات الاعیان، ج 4، ص 377؛ النجوم الزاهره، ج 4، ص 371؛ العبر، ج 3، ص 141؛ شذرات الذهب، ج 3، ص 315؛ الأعلام ، ج 7، ص 140؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 86.

[12] تاریخ ابن اثیر، ج 9، ص 372؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 90.

[13] معجم الادباء، ج 11، ص 218؛ تاریخ حکماء الاسلام، ص 108.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 409
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست