نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 420
درگذشتگان
* ابن عراق خوارزمی.* احمد بن
عباس.* سانچوی سوم.* ظاهر فاطمی. * عتبی (محمد). * فاطمه دختر
زکریای شبلاری.* یحیی ادریسی.* یبرودی.
ابن عراق خوارزمی
ابونصر، منصور بن علی بن عراقِ
خوارزمی، عالم در ریاضیّات و نجوم بود و در خوارزم بالید،
از این رو خوارزمی خوانده شد. ابوریحان بیرونی بخشی
از دانش خود را از او آموخته است. ابن عراق تألیفاتی دارد که از آن
جمله اند: مجسطیِ شاهی، الدوائر التی تحدّ الساعات الزمنیه،
رساله ای در پاسخ به مسائل هندسی و....(2)
احمد بن عباس
ابوجعفر، احمد بن عباس قرطبی، وزیری
از منشیان و مترسلان بود و به قدری کتاب گرد آورد که نزد هیچ
پادشاهی نبود. او را به دلیل بخل، عجب و تکبر نکوهش کرده اند. زهیر
عامری صقلبی، فرمانروای المریه او را به وزارت برگزید.
غرور احمد تا حد دیوانگی رسید؛ تا جایی که در وصف
خود می گوید:
«من روحی دارم که عمری به
درازای روزگار و این که همه آدمیان برده او باشند، آن را قانع
نمی کند.
اگر برفراز آسمان رود، پیوسته در
آن جا باز بلندی را طلب می کند.
من همان طور که می دانید،
کسی هستم که بزرگی ام را در مکان خود و میان قوم در آغاز تولدم
بنا نهادم.»
و نیز گفته است:
«چشمان رویدادها بر من خفته اند و
روزگار از در هم شکستن من، ناتوان است.»
این بیت میان مردم
منتشر و باعث شد مردم، او را به دلیل سرودن این بیت محکوم کنند،
لذا شاعری مصراعش را عوض کرد و گفت:
«رویدادها بر من پوشیده
اند، لیکن سرنوشت همیشه بیدار، آن را بیدار خواهد ساخت.»
این آرزوی شاعر، تحقق یافت،
زیرا احمد در سال 427ق در چنگ بادیس بن حبّوس، امیر غرناطه اسیر
شد و او را همراه زهیر عامری کشتند.(3)
سانچوی سوم
او پسر گارسیا، ملقب به کبیر،
فرمانروای ناوار بود. در سال 396ق(1005م) به جای پدر بر تخت سلطنت
نشست. پس از مرگ گارسیا فرناندو در سال 999م که جانشین نداشت،
فرمانروای کاستیل، بر سرزمین کاستیل تسلط یافت و آن
را ضمیمه ناوار کرد، با این استدلال که وی داماد گارسیا
فرناندو و شوهر خواهر او است و با این کار ناوار و کاستیل را یکی
کرد. آن گاه بر لیون دست یافت و آن را از چنگ فرمانروایش برمودوی
سوم، فرزند آلفونس پنجم در آورد.
اندکی پیش از مرگش، سرزمین
خود را میان چهار فرزندش تقسیم کرد: به فرنادو، کاستیل، لیون
و جلّیفه، به بزرگ ترین فرزندش گارسیا، سرزمین ناوار را واگذار
کرد، به رامیرو سرزمین آراگون(ARAGON) که باریکه ای
کوچک در امتداد ناوار بود، و به فرزند دیگرش گونزالو(Gonzalo) منطقه کوچکی در میان
کوه های پیرنه داد که از سرزمین سوبراربی(Sobrarbe)
و ریباگورسا(Ribagorsa) تشکیل شده بود. آن گاه پس از کشته شدن
گونزالو، این امیرنشین با آراگون یکی شد. این
تقسیم باعث جنگ هایی میان برادران شد و آنان از حکمفرمایان
مسلمان یاری جستند. سانچو در سال 1035م(427ق) در هفتاد سالگی
درگذشت.(4)
ظاهر فاطمی
ابوهاشم (و به نقلی ابوالحسن)، علی
(الظاهر لاعزازدین الله) پسر منصور (الحاکم بامرالله) هفتمین خلیفه
دولت فاطمی بود و در سال 411ق پس از مرگ پدرش و در شش سالگی جانشین
پدر شد و عمه اش ست الملک امور حکومت را به دلیل خردسالیِ ظاهر فاطمیاداره
کرد و این کار را تا زمان وفاتش (415ق) ادامه داد. در مصر، شام و افریقیه
به نام او خطبه خوانده می شد. در زمان حکومتش، کار مصر و شام آشفته شد و
حسان بن مفرّج طائی، بزرگ بنی طیّ و حاکم رمله بر بخش های
بسیاری از شام دست یافت. دولتش حدود شانزده سال طول کشید.
ابن تغری بردی در کتابش
النجوم الزاهره آورده است: ظاهر، فردی عاقل، باگذشت، بخشنده، مایل به
تدین، پاکدامن، بردبار و در عین حال فروتن بود و میان مردم
عادلانه رفتار می کرد و روشی نیکو داشت. به سربازان و فرماندهان
مال می بخشید. پس از مرگِ عمه اش، برای مدتی کار حکومت او
استوار شد، اما سلسله فاطمیان به انحطاط گرایید. فرزندش ابوتمیم
المستنصر بالله جانشین او شد.
الظاهر در 32 سالگی درگذشت و در
قاهره دفن شد.(5)
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 420