نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 421
عتبی (محمد)
ابونصر، محمد بن عبدالجبار عتبی،
از نسل عُتبة بن غزوان، در زمان خلافت عمر بن خطاب، امیر بصره بود. در ری
به دنیا آمد و همان جا بالید. او تاریخ نگار، دبیر و شاعر
بود و دبیری شمس المعالی، قابوس بن وشمگیر را به عهده
گرفت. آن گاه همراه ابوالفتح بستی، دبیریِ امیر سبکتکین
و سپس دبیری سلطان محمود را پذیرفت. هم چنین در خراسان به
نیابت از قابوس، حکومت کرد. کتاب الیمینی معروف به تاریخ
عتبی، که به نام یمین الدوله محمود بن سبکتکین نوشت، و
لطائف الکتاب از نوشته های اوست. او در نیشابور درگذشت.(6)
فاطمه دختر زکریای شبلاری
او فاطمه دختر زکریا بن عبدالله
شبلاری، کاتب و دبیری چیره دست و خوش نویس بود و
کتاب های پرحجم و مفصّلی را نوشت. او در سال 427ق در 94 سالگی
درگذشت.(7)
یحیی ادریسی
ابوزکریا (و به نقلی
ابومحمد) یحیی بن علی بن حمّود علوی حسنی،
ملقب به المعتلی بالله از پادشاهان دولت حمّودی در مالقه بود و حکومت
اندلس از امویان به آنان رسید. در زمان حکومت پدرش در قرطبه بالید
و هنگامی که پدرش در سال 408ق درگذشت، مردم با عمویش قاسم بن حمّود بیعت
کردند و یحیی در مالقه ماند و منتظر فرصتی مناسب بود. در
سال 412ق به او خبر رسید که عمویش به اشبیلیه رفته است،
لذا به قرطبه وارد شد و مردم را به خویش دعوت کرد، مردم نیز دعوتش را
پذیرفته، با او بیعت کردند و به المعتلی بالله یا المستعلی
بالله ملقب شد، امّا عمویش قاسم بازگشت و قرطبه را اشغال کرد و برادر زاده
اش را از آن جا راند. یحیی به مالقه بازگشت و در آن جا مستقر شد
و آن را پایتخت خویش قرار و سلطه اش را بر بسیاری از
مراکز غرب اندلس گسترش داد.
یحیی طمع ورزید
که بر اشبیلیه نیز دست یابد، لذا به سوی قرمونه
حرکت کرد و آن را از دست محمد بن عبدالله برزالی درآورد تا بدین وسیله
از آن جا براشبیلیه دست یابد. ابن عبّاد که به جدی بودن
موقعیت پی برد و از دیگر سو یحیی با هجوم های
پی درپی به سرزمین های اشبیلیه او را می
آزرد، لذا لشکری آماده کرد و از اشبیلیه خارج شد و شبانه و بی
خبر، کنار دیوارهای شهر قرمونه فرود آمد.
معتلی که آمادگی چنین
چیزی را نداشت و به نقلی مست بود، با حدود سیصد سوار از
قلعه خارج شد و نبردی در گرفت. از آن جا مهاجمان در حوالی دیوار
قلعه کمین کرده بودند، بر سرش فرود آمدند و او را کشتند و سرش را برای
ابن عبّاد به اشبیلیه فرستادند. روش آل عبّاد چنین بود که از سر
دشمنان بزرگ خود محافظت می کردند. چون حکومتشان از بین رفت آن سرها بیرون
آورده شد و میان آن ها سر یحیی بن حمّود را یافتند
که سال ها بی هیچ تغییری باقی مانده بود. بعضی
از نوادگانش آن را گرفتند و دفن کردند. وی هنگام کشته شدن 42 سال داشت.(8)
یبرودی
ابوالفرج، جورجیس بن یوحنّا
بن سهل بن ابراهیم یبرودی، طبیبی سریانی
نژاد و از مسیحیان یعقوبی بود و در یبرود، از توابع
دمشق به دنیا آمد و همان جا بالید. او به دمشق رفت و علم طب را
فراآموخت و آن گاه به بغداد کوچید و نزد طبیبِ فیلسوف ابوالفرج
بن طیب، علم آموخت، سپس به دمشق بازگشت و تا زمان وفاتش در آن جا اقامت گزید.
بسیاری از کتاب های
طبی، به خصوص کتاب های جالینوس و شرح آن ها را به خط خویش
نوشت.(9)
پی نوشت ها:
[1] چهارشنبه اول محرم سال 427= پنجم
نوامبر سال 1035؛ پنج شنبه 28 صفر سال 427= اول ژانویه سال 1036.
[2] تراث الاسلام از «مجموعه عالم
المعرفه»، ج 3، ص 195؛ تاریخ العلوم عند العرب، ص 417؛ الأعلام ، ج 8، ص 240؛
علم الفلک عند العرب، ص 245؛ تراث العربی العلمی، ص 271.
[3] البیان المغرب، ج 3، ص 170؛
الأعلام ، ج 1، ص 139؛ تاریخ الفکر الاندلسی، ص 109؛ ر.ک: شرح حال زهیر
عامری.
[5] تاریخ ابن اثیر، ج 9، ص
110؛ وفیات الاعیان، ج 3، ص 407؛ العبر، ج 2، ص 164؛ النجوم الزاهره،
ج 4، ص 247؛ همان، ج 5، ص 1؛ العبر، ج 4، ص 61؛ حُسن المحاضرة، ج 2، ص 285 و 286؛
بدائع الزهور، ج 1، ص 199، 211.
[6] یتیمة الدهر، ج 4، ص 281
و 289؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 95؛ بروکلمان، تاریخ
الادب العربی، ج 1، ص 382.
[7] اعلام النساء، به نقل از کتاب الصله
ابن بشکوال.
[8] البیان المغرب، ج 3، ص 144 و
188؛ العبر، ج 4، ص 331؛ بغیة الملتمس ، ص 30؛ الأعلام، ج 9، ص 196؛ الذخیره،
ص271؛ تاریخ دول الطوائف، ص 37، 38.