نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 431
*
مستنصر فاطمی، حسن حمدانی، ملقّب به ناصرالدوله را فرمانروای
دمشق می سازد.
حلب:
* معزالدوله، ثمال بن صالح بن مرداس پس
از درگذشت انوشتکین، امیر دمشق، بر حلب دست می یابد و
مستنصر فاطمی او را در برابر مالیات سالانه اشبیلیه برای
این منصب تأیید می کند.
* درگذشت ابوالقاسم محمد بن اسماعیل
بن عباد، فرمانروای «اشبیلیه»، و جانشینی پسرش ابو
عمر عباد و نامیدن او به المعتضدبالله.
المریه و برپایی دولت
بنی صمادح
* ابوالاحوص، معن بن صمادح، داماد و وزیر
عبدالعزیز بن عبدالرحمان بن منصور بن ابی عامر، از فرصت غیبت
عبدالعزیز و سرگرمی او به جنگ ها با مجاهد عامری استفاده کرده،
با تحریک بادیس بن حبوس، فرمانروای «غرناطه» برضد عبدالعزیز
شورش می کند. ابوالاحوص شهر «المریه» را تصرف و دولت «بنی
صمادح» را در آن برپا می کند.
روم:
* درگذشت امپراتور میخائیل
چهارم و جانشینی خواهرزاده اش میخائیل پنجم و ازدواج او
با امپراتریس زوی.
وقایع نظامی
حمله قبایل غزّ به جزیره
* گروه هایی از ترکمان های
غزّ به جزیره راه یافتند و شهر موصل را غارت کردند و فرمانروای
آنان قرواش بن مقلد عقیلی پابه فرار نهاد. قرواش، عرب ها را جمع و
غزّها را از موصل بیرون می کند و گروه بسیاری از آنان را
می کشد. جنگ های فرمانروایان سرزمین اندلس مجاهد عامری،
فرماندار «دانیه» به دست یابی بر «بلنسیه» چشم می
دوزد و پس از کشته شدن زهیر عامری، خود را صاحب حق حکومت می
داند. عبدالعزیز بن عبدالرحمان بن منصور بن ابی عامر به جنگ او می
رود و او را از این کار باز می دارد.
درگذشتگان
* ابن ابّار.* ابن مافینه.*
ابوالقاسم بن عبّاد.* انوشتکین دزبری.* حمزه فارسی.* عمیدی.
* میخائیل چهارم.* یحصبی
(احمد).
ابن ابّار
ابوجعفر، احمد بن محمد بن خولانی
اندلسی اشبیلی، مشهور به ابن ابّار(2) در اشبیلیه زیست
و در همان جا درگذشت. شاعر دربار معتضد بن عباد، فرمانروای اشبیلیه
بود. با ادب آشنایی داشت و دیوان شعری نیز دارد. بیشتر
شعرهای او در مایه های وصف و غزل است و اندکی نیز
بذله گویی در آن دیده می شود. او غیر از محمد بن
عبدالله بن ابی بکر قضاعی معروف به ابن ابّار است که در سال 658ق
درگذشت. از غزل های اوست:
«نمی دانی که چشمانت در
درونم چه غوغایی به پا کرده است و چه عشقی پدید آورد و
جگرم چه کشیده است.
از این میهمانِ دوستدار
تقرب پذیرایی کن! که از آتش اشک او می توانی آتشدانی
را روشن کنی.
از چشم ها ترسید و باشتاب خود را
به من رسانید. گردن خود را از هر چیز جز زیبایی پیراسته
بود.
جام را به او دادم و شراب از آن دهان شیرین
و دندان های چون عاج، شرم کرد.
تا زمانی که پلک هایش به
غزل سرایی خواب پرداختند و دستِ شراب، او را در اختیار من نهاد.
خواستم گونه هایم را بالش او
سازم، برایش کم بود و گفت: دست هایت برایم بهترین بالش
است.
او در حرم می خوابید که هیچ
نیرنگی او را نمی ترسانید و من تشنه ماندم و برسر آب
نرفتم و بیرون نیامدم.»(3)
ابن مافینه
او بهرام بن مافینه، وزیر
عمادالدوله ابوکالیجار، فرزند سلطان الدوله دیلمی، مردی
پاکدامن، پیراسته و دادگر بود و او را عادل می نامیدند. او
کتابخانه خود را وقف شهر فیروزآباد کرد. این مخزن، هفت هزار جلد کتاب
داشت که چهارهزار جلد آن به خط ابن مقله، خطاط نام آور بود.(4)
ابوالقاسم بن عبّاد
ابوالقاسم، محمد بن اسماعیل بن محمد
بن اسماعیل بن قریش بن عباد یمانی، از قبیله بنی
عطّاف بن نعیم لخمی و از تبار نعمان بن منذر، پادشاه حیره بود
که او را قاضی بن عباد نیز می نامیدند. او بنیان
گذار
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 431