responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 438

می در تاریکی، نور و در جگرها، خنکی و برگونه ها، آتش است.

 

بدو گفتم: از خیرخواهی دور شدی، زبان هدایت نداری.

 

زیرا می پرده ها را می درد و خردها را می کشد و در روز واپسین، گناه شمرده می شود.»

 

ثعالبی هم چنین او را با قصیده ای ستوده که در آن آمده است:

 

«تو در افتخارات و نیکویی ها، معجزات و شگفتی های فراوانی داری که هیچ گاه برای کسی جز تو گرد نیامده است.

 

به دو دریا می مانی؛ دریایی در بلاغت که یاد آور شعر ولید و واژه های زیبا اصمعی است،

 

و دریایی در انشاء دبیری که یاد آور صابی است، بلکه از صابی والاتری، چرا که خطی چون خط ابن مقله والامقام داری.

 

تو چون شکوفه، افسون و ماه تمامی و چون جامه نگارین و زیبا جلوه می کنی.»

 

دیوان نامه ها، دیوان شعر، کتاب مخزون البلاغة و مُلَح الخواطرو مُنَح الجواهر از نوشته های اوست.(4)

 

طاهره تنوخی

 

طاهره، دختر احمد بن یوسف که تبار او به اسحاق بن بهلول تنوخی، (متوفای 252ق) می رسد. دانا و محدّث بود و علم حدیث را از پدرش فراگرفت. او روایت می کرد و دیگران نیز از او روایت کرده اند. طاهره از مردم بغداد بود و در 77 سالگی در بصره درگذشت.(5)

جرجرائی (علی)

 

ابوالقاسم، علی بن احمد جرجرائی، وزیری نابغه که در جرجرایا (روستایی در جنوب عراق) به دنیا آمد. او در مصر می زیست و برخی مناصب دولتی در ریف و صعید را به عهده داشت. مردم در زمان الحاکم بامرالله از او بسیار شکایت کردند. او دستگیر و در سال 403ق زندانی و پس از مدتی آزاد و در سال 404ق فرمان بریدن دست او صادر شد و چون دست او را بریدند، از خانه بیرون آمد و بی اعتنا در آستانه خانه خود نشست. با او در این باره سخن گفتند؛ گفت: خلیفه دست مرا برید، ولی مرا برکنار نکرد. در سال 409ق دیوان نفقات را به دست گرفت و نجیب الدوله نامیده شد. خلیفه الظاهر فاطمی در سال 418ق او را وزیر خود ساخت و پس از او مستنصر وی را در این سمت نگه داشت و بر ارج و احترام او افزود. او هم چنان با عنوان: الوزیر الأجلُ الاوحد صفیـّ أمیرالمؤمنین و خالصته در مقام وزارت بود. چون درگذشت، مستنصر بر جنازه او نماز گزارد.(6)

 

ریحانه

 

وی کنیز هذیل بن رزین، بنیان گذار دولت بنی رزین در اندلس بود که به سه هزار دینار خریداری شد. ابن حیّان در تاریخ خود می گوید: در زمان خود کسی از او سبک روح تر، خوش صداتر و خوش مشرب تر نبود. او در نامه ها و ترانه های خود از غلط نوشتن مبرّا بود، زیرا با نحو و لغت و عروض آشنا بود و بازی با شمشیرها و نیزه ها و خنجرهای تیز را به خوبی می دانست و در این فنون، کسی را همانند او ندیده و نشنیده اند.(7)

شریف مرتضی

 

ابوالقاسم، علی بن حسین بن موسی بن محمد بن ابراهیم بن موسی الکاظم، ملقب به مرتضی، از نواده های حسین بن علی بن ابی طالب در بغداد به دنیا آمد و پرورش یافت. پس از برادرش رضی نقیبِ سادات طالبی شد. یکی از امامانِ علم کلام و ادب و شعر و از پیشوایان مذهب شیعه و معتزله به شمار می آمد. ذهبی می گوید: او را به جعل کتاب نهج البلاغه متهم کرده اند.(8)

 

غررالفوائد و دررالقلائد در زمینه ادبیات و لغت، کتاب انقاذ البشر من الجبر و القدر، تفسیر القرآن الشهاب فی الشیب و الشباب، طیف الخیال دیوان شعر و... از آثار اوست. آثار فقهی او بیشتر در زمینه فقه شیعه است. او در 81 سالگی درگذشت. از اشعار او در قالبِ غزل این است:

 

«هنگامی که بیدار بودم از کم هم دریغ ورزید و در خواب، بسیار مرا بخشید.

 

آن گونه که می خواستیم به هم رسیدیم و کمبودی نداشت جز آن که این در خواب بود.

 

و اگر ملاقات ها در شب صورت می گیرد، پس شب ها بهتر از روزها هستند.»

 

و درباره موعظه و اندرز می گوید:

 

«می گویند: علل زندگی بسیارند؛ من گفتم: علّت های مرگ نیز بسیارند.

 

این روزگار، تنها دام هایی است؛ دام هایی برای ناخوشی و ابزار فریب است.

 

هر شب و روز ما را ناخواسته می برند؛ و چه بسیار ما را به سوی آنچه دوست نداریم حرکت می دهند.

 

دنیا جز یک خوشی و یک اندوه نیست و مردم روزی آزاد و روز دیگر اسیرند.»

 

و در وصف گرگ می گوید:

 

«شبی که لب دره بیدار ماندیم و آن شب بسیار تیره و تار بود بسیار

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 438
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست