responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 457

زمامدارشان با کار زشت به قدرت رسید و پرهیزگارشان با نماز خود، مردم را شکار می کند.

 

هر که می خواهی باش! پست و فرومایه یا اصیل؛ و چون ثروت داشته باشی آقایی.

 

خاموش باش! زیرا کسی که بسیار سخن گوید، او را زیاده گو و پرحرف می دانند.»

 

درباره دوری از مردم برای آسودگی از آزار آنان می گوید:

 

«می گویند: چرا به نماز جمعه ها نمی آیی! که امیدواریم خدا ما را به آن ببخشد و یا به خود نزدیک سازد.

 

آیا حضور من، خیری در پی دارد؟ جز این نیست که آن جا چون شتران گر و بیمار برای خوبان ایجاد زحمت کنم.

 

به جان خودم سوگند بسیار کسان را از عجم و عرب دیده ام و نه عجم را ستودم و نه عرب را.»

 

درباره دنیا و ماهیت آن و خصلت دنیاخواهان می گوید:

 

«ای اُمّ دِفرْ!(3) خدا تو مادر را لعنت کند! تو کارَت ضایع کردن و کوتاهی یا زیاده روی (در ستم) است.

 

اگر عروس بودی ،تو را طلاق می دادم، ولی مادری؛ آیا می توانم از تو روی گردانم؟!

 

دوست من! با تو راست می گویم؛ ثروتی ندارم و هم نشینان و میهمانان من فراوان شده اند.

 

گروهی عصا در دست دارند و گروهی شمشیر به کف گرفته اند.

 

پول های آنان سره است، ولی اگر از جان های آنان پرده برداری، همه متقلّبند.»

 

درباره فریب دادن با مظاهر دین می گوید:

 

«اگر نماز گزار بخواهد با نمازش نیرنگ بزند، بی نماز از او به خدا نزدیک تر است.

 

آهسته تر! فریب خوردی، با آن که آزاده بودی، و نیرنگ بازی تو را فریب داد که زنان را موعظه می کند.

 

بامدادان شراب را بر شما حرام می کند و شامگاهان، آگاهانه آن را می نوشد.

 

به شما می گوید: امروز پیراهن ندارم، اما پیراهن را برای لذات دنیا گرو گذاشته است.

 

وقتی جوانمرد، کاری را انجام دهد که خود جلوگیری می کند، از دو سو، نه از یک سو بدی کرده است.»

 

درباره فرمانروایان زمان خود می گوید:

 

«مردم را در نابسامانی و آشوب می بینم؛ گمراهند و برخی معتزلی و برخی مرجئی اند.

 

پادشاهانِ آن ها، سرگرم عشق و خونریزی و فرمانروایان در پی تاراجند.

 

و هدف رهبر آن ها غارت مالی است (که تصرف آن حرام است) و یا آلودن دامنی.

 

گنجشک بر باز شکاری فرمانروایی می کند و روباه، شیرِ بیشه شیران شده است.

 

آیا در این دنیا ـ که خدای لعنتش کند! ـ حقی هست که آن را با چراغ در تاریکی ها بیابیم؟»

 

کارها را با بی خردی اداره می کنند و کارشان پیش می رود و می گویند سیاستمدارند.

 

تف بر این زندگی و تف بر من و بر زمانی که سروری آن، پستی است!»

 

درباره ستم حاکمان و گله از ستم آنان بر مردم می گوید:

 

«ماندنم خسته کننده شد؛ تا چه اندازه با مردمی زندگی کنم که فرمانروایان برخلاف مصلحت مردم، فرمان می رانند!

 

بر مردم ستم کردند و فریب آنان را روا شمردند؛ و از خیر و صلاح آنان گذشتند؛ آنان که نان همین مردم را می خورند.»

 

و می گوید:

 

«برای اندوهگین بودن تو همین بس که نیکان با هم از دنیا می روند و ما پس از آن ها در زمین ساکن هستیم.

 

عراق و شام از دیر زمانی خالی اند و پادشاهی در آن دو نیست.

 

شیاطین نیرومند بر مردم حکومت می کنند و در هر شهر، یک شیطان، والی آن جا شده.

 

کسی که اگر شرابش حاضر و شکمش آباد باشد، در بند گرسنگی مردم نیست.

 

نژادها به هم آمیخته شده و رومیان مانند عرب سخن می گویند و عرب، با زبانی نامفهوم سخن می گوید.

 

کی امامی به پا می خیزد که انتقام ما را بگیرد! تا نسل ها و فرزندان ما عدالت را بشناسند.

 

هرجا می خواهید نماز بخوانید! زیرا این سرزمین همه جایش بارانداز شتران است.»

 

درباره تشویق به کار نیک می گوید:

 

«آدمی باید کار نیک را انجام دهد؛ نه برای ثواب؛ که کار نیک، پسندیده است.

 

اگر بتوانی از ضعیف با دلیل و برهان دفاع کنی، یک حج پذیرفته کامل انجام داده ای.»

 

درباره مبارزه با مرگ و میر به زنده ماندن می گوید:

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 457
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست