نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 482
از زبان کسی که دلسوزی می
کند و نصیحت را قرب به خدا و دین می شمارد.
بدانید که سرورتان دچار چنان لغزشی
شده است که مایه روشنی چشم دشمنان است.
دبیری، کافری برگزیده
است و اگر می خواست می توانست از مؤمنان انتخاب کند.
او با این کار، یهود را
گرامی داشت؛ در حالی که آنان با نخوت سر به گمراهی گذاشتند و از
اراذل بودند.
ای بادیس! تو که مردی
حاذق هستی و با گمان، به حقیقت پی می بری.
چگونه است که زنازادگان را دوست داری؟؛
در حالی که آنان تو را در چشم جهانیان خوار کرده اند!
چگونه امید ترقی داری؟،
در حالی که تو آباد می کنی و آنان ویران می کنند!
خدمتگزاری را از آنان مگیر
و آنان را به لعنتِ لعنت کنندگان بسپار!
زمین از فسق آنان به فغان آمده و
نزدیک است ما را در تزلزل اضطراب اندازد.
بوزینه آنان، خانه خود را با سنگ
خارا ساخته و آب گوارا را از چشمه ساران به خانه خود کشانده است.
دست نیاز ما به سوی او دراز
است و ما بر در گاه او ایستاده ایم.
او ما و دینمان را مسخره کرده؛ پس
ما به سوی خدای خود باز می گردیم.
شتابان او را قربانی کن!، زیرا
او گوسفندی پروار است.
از فشار بر قومش کوتاهی مکن! زیرا
آنان هر چیز ارزشمندی را پنهان کرده اند.
جمع آنان را پراکنده کن و مالشان را
بِستان؛ که تو به انداخته آنان سزاوارتری.
کشتن آنان را خیانت مپندار! که خیانت،
در آزاد گذاشتن آنان است که به تباهی خود ادامه دهند.
آنان پیمان ما را شکسته اند؛ پس،
ما بر شکستن پیمان، ملامت نمی شویم.
چگونه بلند همت باشیم؛ در حالی
که آنان ظاهرند و ما گوشه نشین.
ما با خواری همراهیم؛ گویا
ما از بدکارانیم و آنان نیکوکار.
به کردار آنان درباره ما راضی
مباش!؛ که هر آینه تو در گرو کردار آنان هستی.
حمایت خداوند از حزبش را در نظر
داشته باش!؛ که حزب خدا همانا رستگارانند.»(4)
النیشابوری
ابوالقاسم، عبدالرحمان بن علی بن
ابی صادق نیشابوری، در نیشابور به دنیا آمد و همان
جا بالید. در علم طب سرآمد شد؛ تا آن جا که او را بقراط دوم نامیدند.
با ابن سینا دیدار داشت و از او دانش آموخت.
شرح المسائل فی الطب نوشته حنین
بن اسحاق، شرح الفصول بقراط، شرح منافع الاعضاء جالینوس و شرح تقدمة المعرفه
بقراط از تصنیفات اوست.(5)
پی نوشت ها:
[1] چهارشنبه اول محرم سال 459 = 22
نوامبر سال 1066؛ دوشنبه یازدهم صفر سال 459 = اول ژانویه سال 1067.
[3] نفح الطیب، ج 6، ص 56؛ الذخیرة
، ص 268؛ ابن حزم، الرد علی ابن نغریله؛ مذاکرات الامیر
عبدالله، ص 30 به بعد؛ تاریخ الفکر الاندلسی، ص 108؛ الإحاطة فی
أخبار غرناطه، ص 442 و 448.
[4] بغیة الملتمس ، ص 210؛ نفح الطیب،
ج 3، ص 491؛ همان، ج 4، ص 86، 112، 113، 345 و 346؛ همان، ج 6، ص 56؛ دائرة
المعارف الاسلامیة، ماده: «ابواسحاق البیری»؛ الأعلام ، ج 1، ص
73؛ فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج 4، ص 572؛ تاریخ الفکر
الاندلسی، ص 15 و 108؛ الاحاطه فی اخبار غرناطة، ص 448.
* یوسف بن تاشفین سرزمین
غماره و کوهستان های آن را از ریف تا طنجه، جز شهرهای سبتة و
طنجه به زیر فرمان می آورد، زیرا این دو شهر از زمان بنی
امیه در دست بنی حمود ادریسی مانده بود.
قلعه حمّاد (مغرب میانی)
* ناصر بن علناس، فرمانروای حکومت
بنی حماد، شهر «بجایه» را بنا می کند و به جای قلعه
حمّاد، این شهر را پایگاه خود ساخته، آن را ناصریه می
نامد.
روم:
* پس از درگذشت امپراتور کنستانتین
دهم، قدرت به همسرش یودیسیا می رسد و او با رومانوس دیوجنیس
ازدواج می کند و او را با نام رومانوس چهارم شریک قدرت می سازد.
دمشق:
* مستنصر فاطمی، امیر
«بارزطغان» قطب الدوله را بر دمشق می گمارد.
بلایای طبیعی
* زلزله در مصر و بالا گرفتن قحطی
و وبا به مدت هفت سال پیاپی. مردم به خوردن لاشه ها روی آوردند.
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 482