responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 49

برمی خیزیم تا جام شراب برگیریم، ولی مستی آن، ما را به لرزه درمی آورد و فرومی افتیم.

خداوند چنین حالت خوشی را پایدار کند که لذتی از آن کامل تر نیست و عیب جویی بر من خرده نمی گیرد.»

تردد به دیر، منحصر به شاعران و دیگر عیاشان نبود بلکه خلفا، وزیران و بزرگان نیز به آن مکان ها رفت و آمد داشتند. ابوالفرج اصفهانی می گوید که هارون الرشید بیشتر اوقات به دیرعذاری می آمد و باده می نوشید.(103) احمد بن عبیدالله خصیبی، وزیر مقتدر نیز در تمام دوران وزارت به می گساری مشغول بود. وی امور وزارت را به نمایندگان خود سپرده بود که آنان نیز بدین وسیله، خواسته های خود را تأمین می کردند.(104)

یکی از مظاهر عیش و نوش و اسراف خلفا، ماجرایی است که از خوش گذرانی مقتدر، خلیفه عباسی نقل شده است. او در شهوت رانی و هوس رانی افراط می کرد. وی جواهرات و نفایس خزانه خلافت را میان زنان برگزیده خود تقسیم کرد. از نمونه های سرگرمی او، این بود که روزی کنار گل های نرگس در بوستان کاخ ـ که وقت کوددهی آن ها فرارسیده بود ـ مِی نوشید، لذا دستور داد به جای کود مشک به ریشه گل ها بریزند. او آن روز و آن شب را باده نوشی کرد چون روز دیگر برآمد، دستورداد حاضران آن مشک ها را برای خود بردارند. خادمان و کارگران باغ، سراغ باغچه رفته، مشک ها را از ریشه گل های نرگس بیرون کشیدند و از این راه، ثروت انبوهی به دست آوردند.(105)

یکی دیگر از نمونه های ولخرجی و اسراف خلفا، هزینه جشن عروسیِ آنان بود. هارون الرشید در جشن عروسی خود با زبیده دختر جعفر بن منصور آن قدر از زیورآلات و تاج و کمربند طلا و نقره و پوشاک و عطر به زبیده پیشکش کرد که پیش از این، به هیچ زنی چنین هدایایی داده نشده بود. غیر از هزینه شخصی هارون الرشید، هزینه این جشن عروسی از بیت المال، پنجاه میلیون درهم بود. هم چنین در جشن ازدواج مأمون با پوران دختر حسن بن سهل، نام هدایا، زمین و کاخ را برتکه کاغذهایی نوشته، آن ها را میان گوی هایی از مشک قرار دادند و هنگام ورود عروس، آن گلوله ها را نثار عروس می کردند. هر کس چیزی از آن ها را برمی داشت، صاحب آن می شد. در این عروسی، جدای از خرج پدر عروس، هزینه برآورد شده عروس، چهل میلیون درهم بود.(106)

از مناسبت هایی که بیشترین اسراف و تبذیر در آن بود، جشن ختنه سوران خلیفه زادگان بود. تاریخ با وصف بسیار مفصل از این جشن ها، جشن ختنه سوران المعتز، پسر المتوکل را چنین شرح می دهد: هزینه مراسم ختنه المعتز، به 000/000/86 درهم رسید. آمده است: مردم هزینه ازدواج مأمون را هنگفت می پنداشتند، اما هزینه جشن ختنه سوران پسر المتوکل چنان سنگین بود که مردم هزینه جشن عروسی مأمون را فراموش کردند.(107)

عبدالرحمان ناصر، خلیفه اندلسی نیز از این قافله عقب نماند؛ او جشن مشابهی از نظر هزینه، برای نوادگان خویش در کاخ الزهراء برپا کرد.(108)

از دیگر موارد اسراف، سیری ناپذیریِ آنان در خوردن و شهوت رانی بود. عربی که تا دیروز با جرعه ای شیر و چند دانه خرما نیاز غذایی خود را برطرف و تجدید نیرو می کرد، امروز که به خلافت، امارت، وزارت و سرداری رسیده، دیگر به آنچه تا دیروز بدان سدّ جوع و عطش می کرد، توجه نداشت. او به غذاهای رنگارنگ و اشتهاآور روی آورد. خوراک را در ظروف طلا و نقره پیش روی او می نهادند و او با حرصی وصف ناپذیر از آن می خورد، ولی سیر نمی شد. بی آن که سیراب شود، جام های شراب را پی درپی می نوشید. آن گاه با کنیزکان زیباروی و سروقامت درمی آمیخت. کنیزکان نیز عیش او را به کمال می رساندند و با دلبری او را اسیر خود می ساخته، به خواسته خود می رسیدند و گاهی نیز به قدرتی برتر از قدرت او دست می یافتند. این بادیه نشینِ دیروز، میان دو لذت دلپذیر برای عرب (خوردن و درآمیختن) جمع می کرد.

افراط در این زمینه، بیماری و مرگ زودرس را برای خلیفه یا سلطان به ارمغان آورد. بیشتر این افراد، در جوانی به کام مرگ فرورفتند. گفته شده است کمتر کسانی از این جماعت، پنجاه سالگی را پشت سر گذاشتند. بیماری آن ها اثری نامطلوب در سیاست و حکومت داشت. آری! چگونه می توان به کسی امید اداره مملکت داشت که تمام توجه او به خوردن و زن بارگی است؛ در حالی که جسمش فرسوده، مزاجش مختل و اعصابش ضعیف شده است. حرف آخر را کسانی می زدند که وسایل خوشی و عیش خلیفه را فراهم می کردند. بنابراین، آن ها گفته های مغایر با خواسته خود را تحمل نمی کردند و با اندک گمانی شمشیر را بر گردن حاکم می نهادند. شمشیر دژخیمان، عدالت را از میان برداشته، حق را خاموش کرده بود. هر که می خواست کشته شود، خود را در معرض این خطر قرار می داد.(109)

مجالس خوشگذرانی خلفا و پیروان آنان، منحصر به اسراف نبود؛ بلکه سرشار از بیهوده گرایی بود. ندیمان آن ها به انواع عیش و عشرت و بی بندوباری می پرداختند و بی بندوباری های خلیفه یا سلطان بود که هیبت او را در دیدگان کم می کرد.

 

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 49
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست