responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 494

سال 465ق = 1072-1073 م(1)

 

رویدادها

 

ترور آلب ارسلان* یکی از باطنیان، سلطان آلب ارسلان را می کشد و پسرش ملک شاه جلال الدین به جای او می نشیند.

 

خراسان:

 

* درگذشت ارسلان ارغون پسر آلب ارسلان، امیر خراسان.

 

مصر:

 

* ناصرالدوله حمدانی، پس از سرکوب شورش سال 462ق بردگان در مصر، کوشید تا قدرت را به تنهایی در دست گیرد، ولی فرماندهان ترک او را کشتند.

 

غرناطه:

 

* درگذشت بادیس بن حبّوس صنهاجی، امیر غرناطه و جانشینی نواده اش عبدالله بلقین بن حبّوس.

 

بلایای طبیعی

 

* پس از چندین سال قحطی و گرسنگی که تا سال 460ق ادامه یافت، بیماری وبا میان مردم شایع شد.

 

وقایع نظامی

 

گسترش دامنه حکومت سلجوقیان در سرزمین روم

 

* سلیمان بن قتلمش پسر ارسلان بن بیگو فرزند سلجوق، پیوسته جنگ برضد بیزانس ها را در کشور آنان ادامه داد و توانست نفوذش را در بخش بزرگی از آسیای صغیر گسترش دهد.

 

درگذشتگان

 

* آلب ارسلان.* بادیس بن حبّوس صنّهاجی.* صَرَّدُرّ

 

* عطیه مرداسی.* فارقی (ابواحمد).* قشیری (ابوالقاسم). * ناصرالدوله حمدانی(حسین).

 

آلب ارسلان

 

ابوشجاع، آلب ارسلان، محمد بن داوود جغری بیگ بن میکائیل بن سلجوق بن دقاق ملقب به عضدالدوله، برادرزاده طغرل بیگ سلجوقی بود. طغرل بیگ در زمان خویش جانشینی خود را به برادرزاده اش سلیمان بن جغری داوود که کودکی بیش نبود سپرد. چون طغرل بیگ درگذشت، آلب ارسلان برادرش سلیمان را برکنار کرد و بر قدرت دست یافت. در سال 455ق به جای عمویش بر مسند قدرت تکیه زد. بیش از عمویش کشورگشایی کرد. به شام رفت و در سال 463ق به حلب رسید. در آن زمان، محمود بن نصر بن صالح مرداسی حاکم حلب بود. آلب ارسلان آن را محاصره کرد و چون محمود نمی توانست مقاومت کند، با او از در سازش در آمد و سر بر فرمان او نهاد و خطبه برای فاطمیان را قطع کرد و پس از آن به نام خلیفه القائم بامرالله و پس از او به نام سلطان آلب ارسلان خطبه می خواند و مذهب اهل سنت جای مذهب شیعه را گرفت.

آلب ارسلان سپس به آذربایجان بازگشت و آگاه شد رومیان، سپاهی گران به فرماندهی امپراتور رومانوس چهارم فراهم کرده اند. او نیز سپاهی بزرگ آماده کرد و به جنگ رومیان رفت و دو سپاه در سال 464ق در ملازگرد، در شمال دریاچه وان با هم رویارو شدند و آلب ارسلان پیروزی بزرگی به دست آورد و سپاه روم را در هم کوبید و امپراتور را اسیر کرد و جزیه سنگینی 000/1500دینار(2) بر او نهاد شرط دیگر آزادی او، آزادی تمام مسلمانان اسیر در روم بود. آلب ارسلان سپس روبه ماوراءالنهر نهاد و از رود گذشت و «برزم» اردو زد. در آن جا دژی بود که به نام صاحبش یوسف خوارزمی یا (برزمی) که بر پادشاه شوریده بود، خوانده می شد. سپاهیان، او را دستگیر کرده، نزد سلطان آوردند و او دستور داد یوسف را به چهار میخ کشند و سپس گردن زنند، یوسف گفت: «آیا مانند مرا این گونه می کشند؟!»

سلطان دستور داد او را باز کنند و آزاد گذارند. آن گاه سلطان تیر و کمان برداشت و به او تیراندازی کرد، ولی تیرش به خطا رفت. یوسف به سوی سلطان آلب ارسلان رفت و سلطان از تخت پایین آمد و پایش لغزید. یوسف به او رسید و با خنجری که در لباس هایش پنهان کرده بود به سلطان حمله کرد. سپاهیان، یوسف را گرفتند و کشتند و سلطان زخمی را از آن جا بردند. او وصیت کرد پسرش ملک شاه برجایش بنشیند و سرانجام در 41 سالگی درگذشت. او را به مرو بردند و کنار پدرش داوود و عمویش طغرل بیگ دفن کردند.

سلطان آلب ارسلان با آن که بغداد در قلمرو حکومت او بود، اما به بغداد نیامده و آن را هم ندیده بود. او گنبدی بر قبر امام ابوحنیفه ساخت و دستور داد مدرسه ای در بغداد بسازند و مبالغ بسیاری هزینه ساختن آن کرد. او فردی دادگر بود و با مردم به نیکی رفتار می کرد و با مستمندان یار، با خانواده و یارانش نیکوکار و دارای صدقات بسیار بود. ابن اثیر می نویسد: برخی از سخن چینان طی نامه ای از نظام الملک، وزیر آلب ارسلان بدگویی کردند و دارایی او را برشمردند و نامه را در مصلای سلطان نهادند. وی آن را خواند و به نظام الملک داد و گفت: این نامه را بگیر! اگر نویسنده، راست گفته، خود را اصلاح کن و

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 494
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست