responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 507

سال 473ق = 1080-1081 م(1)

 

رویدادها

دولت اُرتق در بیت المقدس

* قبیله ای از ترکمن ها به رهبری اُرتق بن اَکسب که بر حلوان و ناحیه قهستان(ری) مسلط شده بودند، آن را رها می کنند و به شام می روند و به تاج الدوله تتش، حاکم شام می پیوندند.

* تاج الدوله تتش بیت المقدس و توابع آن را به تیول اُرتق بن أکسب در می آورد.

بطلیوس ـ اندلس:

* درگذشت منصور بن یحیی بن محمد بن افطس، امیربطلیوس، و جانشینی پسرش عمر.

بلایای طبیعی

* گرانی و قحطی در عراق و مردن بسیاری از فقیران.

وقایع نظامی

درگیری میان فرمانروایان سلجوقی

* امیر تتش، پسر آلب ارسلان بر برادرش ملک شاه می شورد و به مروروز، ترمذ و جز آن مسلط می شود و به خراسان می رود؛ به این امید که بر آن دست یابد. سپس با برادرش صلح می کند و هرچه گرفته را باز پس می دهد، ولی دوباره در سال 477ق براو می شورد.

درگذشتگان

* ابن جزله.

* ابن حیّوس.

* ابن خیاط صِقلی.* سابق مرداسی.* صُلیحی.

* منصور بن أفطس.

ابن جزله

 

ابوعلی، یحیی بن عیسی بن علی بن جزله بغدادی، طبیب مسیحی بود و در بغداد می زیست. طبّ را نزد مسیحیان کرخ (معاصران او) خواند. او می خواست منطق را بخواند، اما کسی از همکیشان خود را نیافت که منطق را به خوبی بداند، از این رو آن را نزد ابوعلی بن ولید مغربی، پیشوای وقت معتزلیان خواند و به دست او مسلمان شد. قاضی محمد بن علی دامغانی، قاضی حنفیان بغداد، او را برای نوشتن اسناد خود استخدام کرد و او کنار نویسندگی، طبابت می کرد و مزدی نمی گرفت و تنها خشنودی حق تعالی را در نظر داشت و بدون مزد و توقع، برای بیماران دارو می ساخت. پیش از مرگ خود، کتاب هایش را وقف آرامگاه ابوحنیفه کرد.

 

المنهاج فی الادویة المرکبة و تقویم الابدان که آن را برای خلیفه المقتدی بامرالله تألیف کرد، از تألیفات اوست. برخی از منابع، مرگ او را در سال 494ق می دانند.(2)

 

ابن حیّوس

 

ابوالفتیان، محمد بن سلطان بن حیوس غنوی، ملقب به صفی الدوله و از قبیله غنّی بن اعصر است که در جاهلیت در نجد می زیستند و سپس گروه هایی از آنان به عراق، ناحیه جزیره و شام رفتند. او شاعر شام در زمان خویش به شمار می رفت و چون پدرش از امیران عرب بود، او را امیر می خوانند. در دمشق به دنیا آمد و پرورش یافت و بخشی از علم را نزد عالمان و ادیبان آن سامان فراگرفت. به برخی از امیران و وزیران نزدیک شد و آنان را ستود. هنگامی که انوشتکین، یکی از فرماندهان الحاکم بامرالله فاطمی در سال های 419ق بر دمشق و 429ق بر حلب دست یافت، ابن حیوس به خدمت او در آمد و شاعر او شد و چون کار فاطمیان نابسامان شد و فتنه سراسر شام را گرفت، اموال او نیز نابود و حال او بد شد، لذا به حلب و به امیران بنی مرداس پیوست و آنان را مدح گفت و در سایه آنان می زیست.

هنگامی که ستاره دولت بنی مرداس در حلب افول کرد، دولت بنی عقیل که موصل و اطراف آن را در دست داشت بر سر کار آمد و از آنان شرف الدوله ابوالمکارم مسلم بن عقیل در سال 427ق برحلب حاکم شد. ابن حیّوس او را ستود و او نیز پاداش فراوانی به وی داد. ابن حیوس تا آخر عمر در حلب بود و در هفتاد و نه سالگی درگذشت.

از اشعار او در مدح ناصرالدوله بن حمدان این است:

«او از شِکوه لذّت می برد؛ گرچه به حال او هیچ فایده ای ندارد؛ همان طوری که شخص مبتلا به بیماری گال (گری) از خاراندن بدنش لذّت می برد.

من دوست ندارم هم نشین کسانی باشم که اگر بخواهند آن ها را به بند ذلّت بکشند پذیرای آن شوند.

من مجاورت شاهی را برگزیدم که هنگام خشنودی، باران بخشش او سیل آسا سرازیر می شود و هنگام خشم، هلاکت و نابودی می بارد.

یک بار ساغرهای ستایش او به گردش در می آیند که همه خمار و مست می شوند.

و بار دیگر صدای شمشیرهایی است که از نیام کشیده می شود و همه به وجد و طرب می آیند.

مردمانی چونان آب گوارا، ولی در خود آتشی نهفته دارند که زبانه می کشد.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 507
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست