responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 51

کنار این شورش ها، در بخش هایی از کشورهای اسلامی بلاهای طبیعی سختی پیش آمد که به از بین رفتن محصولات انجامید. این رخدادها، گرسنگی ها و قحطی ها درپی داشت و با وجود گسترش آن، مشکلات چندان دوامی نیافتند. امّا در دوره دوم عباسی، فقرا و ستمدیدگان، برظلم والیان و مأمورانِ مالیات شوریدند؛ مثلا: در خلال شورش زنگیان (سیاهان) که پانزده سال ادامه یافت، به مردمِ بسیاری ستم، و شهرهای زیادی ویران شد و کشاورزان که به شورشیان و مخرّبان بدل شده بودند، زمین ها را به حال خود رها کرده بودند. پس از این قیام، قیام قرمطیان آغاز شد و هفتاد سال ادامه یافت که در این فاصله، آسایش مردم سلب شد و دزدان در شهرها و روستاها، به فساد، و ناامنی، غارت و تصاحب اموال و کشتار می پرداختند. اعراب بادیه نشین، به کاروان بازرگانان و حاجیان هجوم می بردند، لذا تجارت برای چند سال تعطیل و راه حج بسته شد. همه این عوامل، به آشفتگی اوضاع اقتصادی انجامید حوادث طبیعی پیاپی مانند زلزله ها، سیلاب ها، طغیان رودخانه ها و تخریب زمین های زراعی و نیز قحطی و گرسنگی ـ که وبای کشنده ای در پی داشت ـ بر علت ها افزوده می شد.(111)

3. اوضاع اجتماعی

نابسامانی حاکم بر اوضاع سیاسی و اقتصادی، جامعه اسلامی را نیز گرفتار کرد؛ بدین ترتیب که رخدادهای سیاسی و دگرگونی های اقتصادی، جامعه را خوار و فقیر و سرانجام به دولت های کوچک تجزیه کرد. از آن پس، جامعه اسلامی به دو طبقه تقسیم شد: یکی طبقه مرفه که گرد شاهان و امیران چیره بر اوضاع آمده، ستم کاری آنان را زیبا جلوه می دادند تا از عطایای آنان بهره مند شوند. آن ها هم چنین راه شاهان و امیران را می پیمودند که مخالف دین و اخلاق بود.

طبقه دیگر، فقیران جامعه بودند. محرومیت و فقر آنان را به کارهای خلاف شرع وامی داشت. در هر دو طبقه، می گساری و هرزگی و فساد ناشی از آن رواج یافت که این در طبقه مرفه، با دیگر مظاهر رفاه زدگی و در طبقه فقیر با مظاهر فرومایگی و فقر همراه بود.

بین این دو طبقه، طبقه متوسطی بود که فقیهان، محدثان، مفسران و زاهدان و صالحان را در برمی گرفت. ایشان همانند گذشتگانشان نه مقامی داشتند تا آنان را به پادشاهان و امیران نزدیک کند و نه پندپذیری که به سخنانشان گوش بسپارد و نه قدرتی که با توسّل به آن، مردم را از فحشا بازدارند. مردم آشکارا در میخانه ها و گردشگاه ها می گساری کرده، در جست وجوی شراب کهنه، به دیرها می رفتند.

آنچه گفته شد، ویژگی های کلی جامعه اسلامی در دوره دوم خلافت عباسیان و پس از آن را نشان می دهد که در دوره نخست عباسیان پی ریزی شد. رفاه زدگی خلفا، توجه به عیاشی و پرداختن آشکار به لهو و بی بندو باری و بی توجهی به دین و اخلاق، چنین زمینه ای را آماده ساخت. در شعرهای ابونواس و داستانش با مُطیع بن ایاس و حَمّاد عجرد و والبَة بن حباب و نیز در اشعار ابن هِرْمَة و مسلم بن ولید و شاعران دیگر، موقعیت و روزگار این دوره، به خوبی و فراوان تشریح شده است. هم چنان که به صورت گسترده ای در کتاب های ادبی و تاریخی مانند: الاغانی، عِقدالفرید، نهایة الاُرب، النجوم الزاهره، عیون الاخبار و کتب دیگر ادبی می بینیم. هم چنین این موارد را به طور پراکنده در کتاب های تاریخ و اخبار مانند: تاریخ طبری، تاریخ ابن اثیر، مروج الذهب، تاریخ بغداد، تاریخ ابن کثیر و کتاب های تاریخی دیگر می توان یافت. همه این ها گواه بر روی گردانی حاکمان و اطرافیانشان از تعالیم اسلام بود.

نخستین آموزه دینی که قربانی شد، اصل «عدالت» بود. تمایلات فردی ناشی از درگیری برای دست یابی به حکومت و نیز ظلم و استبداد صاحبان قدرت (خلیفه یا پادشاه و امیر) عدالت را پایمال کرد. آنان مردم را به صِرف گمان احضار می کردند و سپس آنان را کشته، اموالشان را مصادره می کردند و کسی نمی توانست آنان را در این باره بازخواست کند. در این فضای پر از ستم، ترس و دورویی آشکار شد و این دو از عواملی بودند که اندیشه عرب را از رشد بازداشتند، لذا از بازده ایستاد و اراده اش سست شد. افراد کم جرأت، از ترس سخن چینان و برای سالم ماندن از آنچه می ترسیدند، انزوا را برگزیده، برای نجات جان خود، در راه زهد و تصوف گام نهادند. در انسان های پست و بی ارزش، دورویی رواج یافت و اینان کارهای سلطان را نیکو جلوه داده، بر گردنکشی او می افزودند تا بدین وسیله به عطایای سلطان دست یابند. بدین ترتیب، چنین انسان های پستی در ستمکاری با آنان شریک شدند.

راویان مورد اطمینان، ستم های عصر خود را نگاشتند که خود شاهد آن ها بودند. ما در این جا نوشته های ابن حوقل (متوفای367ق) را نقل می کنیم. او در مقدمه کتابش صورة الارض که در آن مشاهدات خویش را از بغداد پیش از ترکِ آن شرح می دهد، آورده است: «آنچه در تألیف این کتاب مرا یاری رساند، مسافرت مستمر و جدایی از وطن خود با توجه به تقدیر الهی بهویژه فراهم بودن توشه راه، علاقه فراوان برای دست یابی به خواسته هایم، ظلم سلطان، سختی روزگار، دوام دشمنی ها بر مردم مشرق زمین، عادت پادشاهان به ستم و

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 51
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست