نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 529
ملک شاه از خلیفه می خواهد
بغداد را ترک کند.
* ملک شاه از خلیفه المقتدی
بامرالله می خواهد بغداد را ترک کند و به هر شهری می خواهد برود
و برای او یک مهلت ده روزه تعیین می کند. ملک شاه پیش
از تمام شدن ده روز می میرد.
اختلاف میان پسران ملک شاه
* درگذشت سلطان ملک شاه، اختلاف میان
پسرانش برکیارق، سنجر، محمد و محمود از یک سو و عمویشان تاج
الدوله تتش از سوی دیگر را شدیدتر می کند و آتش جنگ میان
آن ها شعلهور می شود.
* ترکان خاتون، همسر ملک شاه و مادر
محمود، مرگ همسرش را پنهان می کند و جنازه او را با پسرش محمود که چهار ساله
است از بغداد به اصفهان می برد و محمود را به جای پدرش می
نشاند. وی نخست، فرماندهان سپاه و امیران او را راضی می
کند و با پول فریب و آن ها را سوگند می دهد و از خلیفه عباسی
می خواهد پسرش را به سلطنت برگزیند. خلیفه می پذیرد
و او را سلطان می خواند و ناصرالدین لقب می دهد و ابوالغنائم
تاج الملک را به نیابت از پادشاه نابالغ می گمارد.
* ترکان خاتون دستور دستگیری
برکیارق، پسر بزرگ تر ملک شاه و زندانی کردن او را صادر می کند
تا باپسرش بر سر قدرت نستیزد. پسران نظام الملک (وزیر)و غلامانش او را
از زندان رها می سازند و او به سوی ری می رود و خود را
پادشاه می خواند؛ در حالی که کمتر از سیزده سال دارد.
بغداد: احداث مدرسه تاجی
* وزیر ابوالغنائم دارست در بغداد
مدرسه ای به نام مدرسه تاجی می سازد و آن را برای پیروان
مذهب شافعی وقف می کند و به ابی بکر چاچی می سپارد.
بلنسیه ـ اندلس:
* القادربالله یحیی
بن اسماعیل، امیر بلنسیه می کوشد از محاصره مستعین
(دوّم) بن هود فرار کند. قاضی شهر جعفر بن عبدالله جحّافاو را دستگیر
می کند و می کشد و خود، عهده دار دفاع از شهر می شود که السید
کمپیا دور با مستعین آن را محاصره کرده اند.
وقایع نظامی
جنگ میان مرابطین و آلفونسوی
ششم* آلفونسوی ششم می کوشد تاشهر «جیّان» را بگیرد.
مرابطون او را در جنگی که پس از زلاقه از مشهورترین جنگ هاست، شکست می
دهند.
حملات اعراب بیابانی
* اعراب قبیله «خفاجه» راه را بر
حاجیان بغداد می بندند و آن ها را می کشند. سپس به کوفه حمله می
برند. اردوی پادشاه به آنان می رسد و آنان فرار می کنند و گروه
بسیاری از آنان کشته می شوند.
درگذشتگان
* ابن ناقیا.* کرمانی قرطبی.*
معموری.* ملک شاه.
* نظام الملک.
ابن ناقیا
او عبدالباقی بن محمد بن حسین
بن ناقیا، شاعر بغدادی، در محضر پدرش و علمای عصر، دانشی
گسترده اندوخت و در چند رشته شناخت دین و فلسفه، لغت، ادب اطلاعات فراوانی
داشت. ادیبی برجسته، شاعری نیکوسخن و منشی و نویسنده
بود. بیشتر اشعار او گم شده و جز اندکی از آن برجای نمانده است.
در تاریخ ابن اثیر آمده است
که به خرده گیری بر احکام دین متهم بود. هنگامی که مُرد،
دستش بسته بود و غسّال به سختی توانست آن را باز کند. چون آن را گشود، دید
ابیات ذیل در آن نوشته شده بود:
«در جوار آن بزرگی مأوی گزیده
ام که هیچ گاه مهمانش نومید نمی شود و هم از او امید رهیدن
از آتش جهنّم دارم.
من در عین ترسی که از
پروردگار دارم و خدا ارجمندترین اکرام کنندگان است، امّا با این حال
به اکرام او دل بسته ام.»
الجمان فی تشبیهات القرآن،
شرحی بر کتاب الفصیح نوشته ثعلب، ملح الممالحه، ملح الکتّاب (یاملح
الکتابة فی الرسائل) مختصر کتاب الأغانی نوشته ابوالفرج اصفهانی
از آثار اوست.
ابن ناقیا در 75 سالگی در
بغداد درگذشت.(2)
کرمانی قرطبی
ابوالحکم، عمر بن عبدالرحمان بن علی
کرمانی قرطبی اندلسی، از مردم قرطبه بود و در هندسه و حساب دانشی
ژرف داشت. هیچ یک از مردم روزگار او نمی توانستند در هندسه و
گشودن گره از مشکلات آن و بیان اشکال و جزئیات آن، با او برابری
کنند. به مشرق سفر کرد و به حران آمد و از علمای آن جا علم طب و هندسه آموخت
و سپس به اندلس بازگشت و شهر سرقسطه را وطن خود ساخت. رسائل اخوان الصفا را که پیش
از این در اندلس ناشناخته بود با خود آورد. بیشتر او را به دانش طب به
ویژه در بخش سوزاندن و جرّاحی می شناختند.
او در نود سالگی در سرقسطه
درگذشت.(3)
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 529