responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 532

* درگذشت ترکان خاتون، همسر ملک شاه و درگذشت پسرش محمود پس از او و دست یابی برکیاروق بر اصفهان.

 

* درگذشت امیر بدرجمالی، وزیرالمستنصر فاطمی و جانشینی پسرش شاهنشاه ابوالقاسم الافضل.

 

* مستنصر فاطمی وصیت کرده بود پسرش نزار به جای او بنشیند، ولی پس از مرگش وزیرش افضل او را برکنار و با برادرش ابوالقاسم احمد بیعت کرد و او را المستعلی بالله نامید.

 

جنگ میان نزاریان و مستعلیان

 

* نزار بن مستنصر به اسکندریه می رود و حاکم، قاضی و مردم آن شهر با او بیعت می کنند. وزیرافضل به آن جا رفته، بر نزار پیروز می شود و او را دستگیر می کند و نزد برادرش مستعلی می برد و مستعلی او را می کشد.

 

واگذاری سرزمین های فتح شده توسط خلیفه عباسی به ابن تاشفین

 

* یوسف بن تاشفین از المستظهربالله عباسی می خواهد حکومت سرزمین هایی را که گشوده به او واگذارد و بدین منظور عبدالله بن عربی اشبیلی و پسرش قاضی ابوبکر بن عربی، امام مشهور را با این درخواست نزد او می فرستد و خلیفه درخواست از را می پذیرد.

 

اندلس: بطلیوس

 

* مرابطین بر این شهر دست می یابند.

 

وقایع نظامی

 

جنگ قدرت میان سلجوقیان

 

* تاج الدوله تتش، پادشاه شام سپاهی گرد می آورد تا حلب را بگیرد، زیرا امیر آن آق سنقر و نیز بوزان فرمانروای رهابه ملک شاه پیوسته اند. در جنگی که در تل سلطان نزدیک حلب رخ می دهد، بوزان عقب می نشیند و آق ستفر اسیر و نزد تاج الدوله تتش آورده می شود. تتش او را همراه گروهی از یارانش می کشد. تتش برحلب و موصل دست می یابد و سپس به سوی رها، حران و دیاربکر روانه می شود و بر آن ها دست می یابد. سپس راه خود را ادامه داده، به آذربایجان و همدان می رود و در همدان به نام او خطبه می خوانند.

 

جنگ میان مسلمانان و اسپانیایی ها

 

* السید کمپیادور، بلنسیه را محاصره می کند و قاضی ابن حجّاف به دلیل گرسنگی فراگیر در شهر، توان مقاومت برابر او را ندارد و از او امان می خواهد و در برابر، برای تسلیم خود شروطی تعیین می کند. «السید» می پذیرد و به شهر می آید، ولی شروط خود را زیر پا می گذارد و ابن حجّاف قاضی و حاکم شهر را دستگیر کرده، در آتش می سوزاند و گروهی از بزرگان شهر را می کشد.

 

درگذشتگان

 

* ابن افطس.* ابن جحّاف.

 

* ابن عسّال.* ابوعبید بکری.* آقسنقر.

 

* بدر جمالی.* ترکان خاتون.* فارقی (ابونصر).* المستنصر فاطمی.* المقتدی بامرالله.

 

ابن افطس (عمر)

 

ابوحفص، عمر بن محمد بن عبدالله بن محمد بن مسلمه تجیبی ملقب به المتوکّل علی الله و معروف به ابن افطس، واپسین پادشاه بنی افطس (فرمانروایان بطلیوس) بود. پدرش در سال 460ق درگذشت و او کارگزار پدرش در یابره بود. سپس در آن جا و مناطق اطراف آن مستقلا حکومت کرد. برادرش به جای پدر نشست و در سال 473ق درگذشت و متوکل به تنهایی زمام حکومت را به دست گرفت و به بطلیوس، پایتخت پدرانش رفت. معتمد بن عباد از او نزد یوسف بن تاشفین سخن چینی کرد و مدعی شد به آلفونسو، پادشاه قشتالهپیوسته است و او را تحریک کرد پیش از رسیدن آن ستمگر به مرز، بر وی بتازد. ابن تاشفین به سوی بطلیوس پیشروی کرد و در سال 487ق بر آن دست یافت و متوکل را با دو پسرش افضل و عباس دستگیر کرد و روز عید قربان آن ها را کشت.

ابن عبدون قصیده مشهور خود را در سوگ آنان سروده است که مطلع آن چنین است:

«روزگار اینک پس از آن رادمرد بر بازماندگان مویه روا می دارد، اما مویه بر سایه ها و صورت ها را چه سود؟»

پس این قصیده را چنین دنبال می کند:

«زنهار! زنهار! از آرمیدن میان دندان و چنگال شیر (از حوادث ناگوار روزگار ایمن مباش!) و من در پند و موعظه به تو کوتاهی نمی کنم.

روزگار گرچه رفتاری مسالمت آمیز دارد، اما پیوسته در ستیز با انسان است.

شب و روز همانند شمشیر و نیزه هستند که به جان انسان ها افتاده اند.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 532
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست