نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 544
سال 490ق = 1096-1097 م(1)
رویدادها
دمشق:
* رضوان بن تتش می کوشد دمشق را
از برادرش دقاق بگیرد، ولی موفق نمی شود، لذا به حلب و حمص
بسنده کرده، به طور مستقل آن ها را اداره می کند.
خراسان:
* ارسلان ارغون پسر آلب ارسلان، امیر
خراسان به دست یکی از غلامان خود کشته می شود و برکیاروق
برادر خود سنجر را امیر خراسان می سازد.
خوارزم:
* درگذشت انوشتکین، امیر
خوارزم و جانشینی پسرش قطب الدین محمد و گرفتن لقب خوارزمشاه.
وقایع نظامی
راهپیمایی بزرگ در
جنگ صلیبی اول فرمانروایان صلیبی با سپاه خویش
رو به سوی قسطنطنیه می نهند. امپراتور آلکسین کومنین
پس از ادای سوگند وفاداری، به آنان اجازه می دهد از تنگه بگذرند
و آنان با قلیچ ارسلان می جنگند تا شهر نیقیه را بگیرند.
آنان مسیر خود را از راه آناتولی ادامه می دهند و در دشت دورو لیوم
نزدیک شهر اسکی شهر با سلجوقیان درگیر می شوند و
مقاومت قلیچ ارسلان را در هم می شکنند و سپس قونیه را تصرف می
کنند.
* از این پس، صلیبی
ها به دو شاخه تقسیم می شوند: یکی به فرماندهی
تنکرد و بلووین، سوی کلیکیا می رود و دیگری
به فرماندهی گادفری و بوهمند به سوی قیصریه می
رود و آنان بر آن شهرها چیره می شوند. سپس به سوی جنوب شرقی
می روند و برخی از قلعه های ارمنستان در کوه های طوروس را
تصرف می کنند و به مرعش می رسند و سپس در 21 اکتبر 1097 م به سوی
انطاکیه پیش می روند.
درگذشتگان
* ابن شراره.* ارسلان پسر ارغون.* مقدسی.
* مهجه قرطبیه.
ابن شراره
ابوالخیر، مبارک بن شراره، طبیب
و نویسنده مسیحی و از مردم حلب است. او دفترهایی
مشهور داشت که مردم حلب آن ها را نگه می داشتند و چون نمایندگان گرفتن
مالیات اختلاف پیدا می کردند، آنان برای دانستن میزان
مالیات هر روستا، به آن فهرست مراجعه می کردند.
با مختار بن بطلان که به حلب آمده بود،
نشست و مناظراتی داشتند که به تیرگی روابط آن ها انجامید.
ابن شراره در حلب می زیست تا دولت ترکان به رهبری رضوان بن تتش
در آن جا برقرار شد. او این شهر را به قصد انطاکیه و صور ترک کرد و در
صور ماند تا درگذشت. کتابی تاریخی دارد که رویدادهای
زمان خود را شرح می دهد.(2)
اُرسلان ارغون
او فرزند آلب ارسلان است. برادرش ملک
شاه او را بر خراسان گمارد و دولت او بلخ، مرو، نیشابور و ترمذ را در بر
گرفت. وی ستمگر بود و غلامانش را می آزرد، لذا به دست یکی
از آنان کشته شد. گفتند: چرا چنین کردی؟ گفت: می خواستم مردم را
از شر او آسوده کنم. او وزیرش عمادالملک بن نظام الملک را به خاطر 000/300 دینار
بازداشت کرد و سپس او را کشت.(3)
مقدسی
ابوالفتح، نصر بن ابراهیم بن نصر
بن ابراهیم بن داوودنابلسی مقدسی، در روزگار خود، پیشوای
شافعیان شام و اصل او از نابلس بود. به جهانگردی پرداخت و در صور، صیدا،
غزّه، دیاربکر، دمشق، قدس، مکّه و بغداد فقه آموخت و در شام با ابوحامد غزالیدیدار
کرد.
التهذیب فی الفقه، الکافی
فی الفقه، الفصول و... از آثار اوست. عمر طولانی کرد و هنگام وفات بیش
از صد سال داشت.(4)
مهجه قرطبی
مهجه دختر تیّانی قرطبیّه،
شاعر اندلسی و از مردم قرطبه و پدرش انجیرفروش بود. وی از زیباترین
و دلنشین ترین زنان زمان خویش به شمار رفت. ولاّده دختر مستکفی
که خود شاعر بود، او را دید و به او دل بست و او را تربیت کرد تا
سرانجام او شاعر شد.(5)
پی نوشت ها:
[1] جمعه اول محرم سال 490 = نوزدهم
دسامبر سال 1096؛ پنج شنبه چهاردهم محرم سال 490 = اول ژانویه سال 1097.