responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 554

برکیاروق

 

ابوالمظفر، رکن الدین ابن السلطان ملک شاه بن سلطان آلب ارسلانسلجوقی، چهارمین سلطان سلجوقی بود. پس از درگذشت پدرش در سال 485ق به حکومت رسید. وی سیزده سال داشت و پسر بزرگ تر بود که غلامان ]ویژه[ نظام الملک او را بر تخت سلطنت نشاندند و در بیست و پنج سالگی درگذشت. مدت حکومتش دوازده سال بود.

 

بیش از همه از جنگ و اختلاف رنج برد و کشاکش روزگار او را به این سو و آن سو کشاند. عمویش تُتش بن ارسلان بر او شورید که برکیاروق توانست در جنگی نزدیک ری در سال 488ق میان آن دو بر او چیره شود و او را بکشد.

 

در سال های 493-496ق میان وی و برادرش محمد و سنجر، پنج جنگ در گرفت که در برخی برکیاروق و در برخی برادران پیروز شدند و سرانجام برادران با هم آشتی کردند و قرار گذاشتند که حکومت به نام برکیاروق و سرزمین های جبل، همدان، اصفهان، ری، بغداد و نواحی آن ها زیر نظر او باشد و نیز در بغداد به نام او خطبه خوانده شود، ولی حکومت ارمنستان، آذربایجان، دیاربکر، جزیره و موصل از محمد، و حکومت خراسان از سنجر باشد و دو برادر به نام خود خطبه بخوانند. آن گاه که کار برکیاروق سامان یافت و مخالفان به اطاعت او در آمدند، در عنفوان جوانی مرگش فرا رسید.

 

وی فردی خویشتن دار، صبور، دانا، متین و قدرتمند بود و در مجازات زیاده روی نمی کرد و بیشتر گذشت می کرد تا عقوبت.

 

پس از خود پسر چهار ساله اش ملک شاه دوم را به سلطنت برگزید. وی را به بغداد بردند و به جای پدرنشانده، به نام او خطبه خواندند، ولی کار پادشاه کوچک به سامان نرسید و عمویش محمدشاه به حکومت رسید. برکیاروق از مادری آزاد به نام زبیده زاده شده بود؛ در حالی که محمد و سنجر از کنیزی آزاد شده به نام خاتون زاده شده بودند.(2)

 

پطرس اول

 

وی پسر پادشاه سانچوی اول بود. پس از مرگ پدرش در سال 1074م به سلطنت رسید.

بر آراگون و ناوار حکومت کرد. با اعراب جنگید و در سال 1096م بر اوئسکا سلطه یافت و سیدکمپیادور را بر تصرف والانس در سال 1095م (489ق) یاری کرد.(3)

جیّاش بن نجاح

 

ابوالطامی (ابوالفاتک)، جیّاش بن نجاح الحبشی نصیرالدین، الملک المکین صاحب تهامة الیمن، فردی زیرک، شجاع، آشنا با تاریخ و ادیب بود و شعر نیز می سرود.

 

پدرش نجاح از موالی آل زیاد، از پادشاهان یمن بود که توانست بریمن چیره شود و قدرت را به دست گیرد.

 

سپس صلیحی ظهور کرد و بر نجاح چیره شد و در سال 452ق او را کشت و فرزندان نجاح گریختند. یکی از ایشان به نام سعید احول در رأس لشکری از سیاه پوستان بازگشت و با صلیحی در راه حج برخورد و به خون خواهی پدرش نجاح او را کشت و زبید و تهامه را گرفت. سپس برادرش جیاش جانشین او شد و حکومتش تا سال 498ق که درگذشت ادامه یافت.

 

پس از او فاتک اول و سپس فاتک دوم و سوم، فرزندان او به ترتیب جای او را گرفتند، تا این که بنی مهدی به رهبری علی بن مهدیدر سال 554ق حکومت زبید را از ایشان گرفتند.

 

جیاش بن نجاح تألیفاتی دارد؛ از جمله: دیوان شعر و کتاب المفید فی اخبار زبید (به شرح حال علی صلیحی متوفای 473ق مراجعه کنید).(4)

 

پی نوشت ها:

 

[1] جمعه اول محرم سال 498 = 23 سپتامبر سال 1104؛ یک شنبه 12 ربیع الثانی سال 498= اول ژانویه سال 1105.

 

[2] تاریخ ابن اثیر، ج 10، ص 381؛ شذرات الذهب، ج 3، ص 407؛ البدایة و النهایه، ج 12، ص 164؛ وفیات الاعیان، ج 1، ص 268؛ النجوم الزاهره، ج 5، ص 191؛ العبر، ج 3، ص 316؛ الوزارة فی عهد السلاجقه، ص 159 و 179؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ماده: «برکیاروق»؛تاریخ الادب فی ایران، ص 374.

 

[3] لاروس، دائرة المعارف.

 

[4] الاعلام، ج 2، ص 147؛ معجم الانساب و الاسر الحاکمه، ص 181؛ معجم الاسر الحاکمه، ص 197.

 

سال 499 ق = 1105-1106 م(1)

 

رویدادها

حکومت بنی ارتق

* درگذشت سقمان بن ارتق، امیر دیاربکر (آمِد) و ماردین، و جانشینی برادرش ایلغازی نجم الدین اوّل.

وقایع نظامی

جنگ میان صلیبیان و امیران شام

* طغتکین، امیر دمشق با صلیبیان می جنگد و آنان را شکست می دهد و قلعه ای که در مسیر دمشق ساخته بودند، ویران می سازد.

* تنکرد، حاکم انطاکیه مسلمانان را از مواضعشان بیرون رانده، از آنان باز پس می گیرد و بر قلعه افامیه تسلط می یابد.

درگذشتگان

* ابن سمنانی.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 554
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست