responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 556

الحصیری

 

ابوبکر محمدبن ابراهیم بن انوش بن ابراهیم بن محمد حصیری، فقیه حنفی مذهب و اهل بخارا بود. در عراق، حجاز و خراسان دانش آموخت و در بخارا درگذشت. کتاب الحاوی از تألیفات او و از منابع اولیه حنفیان است. در این کتاب بسیاری از فتاوای بزرگان و مشایخ حنفی موجود است. و مورد ارجاع و اعتماد می باشد.(4)

السراج القاری

 

ابومحمد، جعفر بن احمد بن حسین احمد بن جعفر سراج بغدادی، در بغداد به دنیا آمد و حدیث آموخت و در مسجد المعلّق بغداد نقل حدیث کرد.

 

به مصر، شام و مکه سفر کرد و در شهر صور سکونت گزید. سپس به بغداد بازگشت و در آن جا درگذشت.

 

سرّاج به علم حدیث، فقه، نحو، عروض و قرائت آشنا بود و کتابی در علم قرائت گرد آورد.

 

وی ادیب و شاعری غزل پرداز بود و خوب شعر می سرود و اشعار و غزل های خود را با مطلع زیبا آغاز می کرد.

 

العمده و التنبیه از تألیفات اوست مشهورترین کتاب های او مصارع العشاق است که داستان ها، روایت ها و اشعار مختلف درباره عشاق، برگرفته از کتاب های مذهبی و ادبی قدیم و جدید است؛ البته مطالب خرافی در آن بسیار است. سراج این کتاب را برای تسلّی خاطر خود از فراق محبوبی نوشت که از او جدا شده بود. وی در هشتاد سالگی درگذشت.(5)

 

فخرالملک

 

ابوالمظفّر، علی بن حسن بن علی بن اسحاق، فخرالملک ابن نظام ملک طوسی، وزیر سلطان برکیاروق در سال 488ق بود. سپس به قصد نیشابور از برکیاروق جدا شد. ملک سنجر، سلطان نیشابور او را به وزارت برگزید. یکی از باطنیان نزد فخرالملک آمد و به او نامه ای داد و کاردی به او زد و او را کشت و برای پدرش نظام الملک نیز این چنین اتفاق افتاد. فخرالملک پسر بزرگ بود که در شصت و شش سالگی درگذشت.(6)

یوسف بن تاشفین

 

ابویعقوب، یوسف بن تاشفین بن ابراهیم بن ترقنت مصّالی صنهاجی لمتونی حمیری، امیرالمسلمین و ملک الملثمین پادشاه مغرب دور و برپاکننده شهر مراکش بود.

 

نخستین کسی بود که به نام امیرالمسلمین خوانده شد. مادرش فاطمه بنت سیر بن یحیی از قبیله لمتون، و آزاده بود.

 

یوسف در صحرای مغرب به دنیا آمد. وقتی به جوانی رسید، عمویش ابوبکر بن عمر لمتونی او را به امارت بربر گماشت. بزرگان مرابطین با او بیعت کردند. وی با لشکری انبوه در مغرب به حرکت در آمد. پس از استحکام امارت، بر فاس سلطه یافت و به جنگ مغرب میانه (الجزائر) و مغرب نزدیک (تونس) رفت و یک امپراتوری در سرزمین مغرب تشکیل داد که از تونس تا اقیانوس اطلس از یک طرف، و از دریای مدیترانه تا کناره سودان امتداد داشت.

 

برای یاری معتمد بن عبّاد، امیر اشبیلیه وارد اندلس ودر سال 479ق در جنگ «زلاقه» بر لشکر قشتاله و لیون به فرماندهی پادشاه آلفونسوی ششم، چیره شد. در این جنگ شدید، لشکر آلفونسو از بین رفت و آلفونسو با زحمت بسیار توانست خود را نجات دهد. مسلمانان با این جنگ توانستند شهر بلنسیه (والانس) را باز پس گیرند و سیادت بر جزیره الخضراء (آلخثیراس ـ بندر مدیترانه) به آنان باز گردد.

 

معتمد بن عبّاد این جنگ را که خود در آن شرکت داشته است «یوم العروبه» نامیده شده، با قصیده ای وصف کرده، خطاب به ابن تاشفین چنین می گوید:

 

«در یوم العروبه دشمن زدایی کردی، به یاری راه هدایت شتافتی و نگریختی.

 

تو در آن جا پایداری کردی، آن هنگام که دل ها در تنگنای نفس بی تابی می کرد.

 

اگر تو نمی بودی ـ ای یوسف هراسناک ـ جزیره تبدیل به کفرستان شده بود.

 

در چاشتگاه، شمشیرها چون اختران تابنده بود، و غبارهای پراکنده چون شب تاریک می نمود.

 

آفرین برتو! در این ایجاد هراس و وحشت، شجاعت و دلاوری تو بیش از بیش آشکار شد.

 

به گاه رزم که نیزه ها با هم برخورد می کنند دلاوری تو فزونی می یابد.

 

گویا تو آن نیزه ها را گل نرگس می پنداری، و جان ها را در اختیار خود گرفته ای.

 

نیزه ها قامت های خمیده را به تو نشان می دهند، و شمشیر رخسارهای خونین را برای تو آشکار می کند.

 

هر گاه آتش جنگ را شعلهور کنی، نیزه ها را چون شراره آن آتش می پنداریم.

 

کارهای خود را در روز حساب خواهی دید که مشک از تو می پراکند.

 

شهیدان در مقابل ایستادگی و مقاومت زیبایت در آن روز به ستایش تو برمی خیزند.

 

و آنان تو را بشارت دهند که ترس و زیانی بر تو نیست».

 

پس از پایان جنگ، پادشاهان و امیران اندلس با ابن تاشفین بیعت

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 556
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست