نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 77
سال 253 ق= 867 م.(1)
رویدادها
خلافت
* معتز پس از شورش امیر ری،
عبدالعزیز بن ابی دلف، موسی بن بُغا را به امارت ری می
گمارد و به عنوان خلعت، تاج و حمایل به او می بخشد. او هم چنین
مزاحم بن خاقان را پس از آن که قیام اسکندریه را درهم می شکند
امیر مصر می کند.
* مرگ محمد بن عبدالله بن طاهر امیر
بغداد و نایب خلیفه در آن جا و جانشینی برادرش عبیدالله
در آن سمت.
ترکان
* شورش سپاهیان ترک برای دریافت
حقوق عقب افتاده شان و رفتن وصیف، سردار ترک نزد آنان و به گروگان گرفتن و
سپس کشتن وی.
سجلماسه
* دولت بنی مدرار: مرگ عبدالرحمان
میمون، امیر سجلماسه و جانشینی پسرش محمد به جای وی.
دولت بنی مدرار تا سال 352ق ادامه داشت.
روم
* مرگ امپراتورِ بیزانس، میخائیل
سوم و گماشتن باسیل اول، سردار مقدونی به عنوان امپراتور. او سرسلسله
خاندان مقدونی است.
قحطی
قحطی و گرسنگی در شهرهای
مغرب دور.
وقایع نظامی
جنگ ها
* سرزمین روم: سردار محمد بن معاذ
از ناحیه ملطیه به روم حمله می کند رومیان سپاهش را شکست
داده، او را اسیر کرده، می کشند.
قیام ها
* ری: قیام عبدالعزیز
بن ابی دلف، امیر ری برضد خلیفه، و فرستادن سپاهی
به فرماندهی موسی بن بُغا از سوی خلیفه و شکست عبدالعزیز.
* علویان: موسی بن بُغا پس
از سرکوبی قیام ابن ابی دلف، برای جنگ با حسین بن
احمد طالبی معروف به کوکبی، راهی قزوین شده، او را شکست می
دهد، و کوکبی به دیلمیان می پیوندد.
* خوارج: خوارج (شُراة) در سیستان
ظهور می کنند و یعقوب لیث صفاری و برادرش عمرو با آنان می
جنگند.
* مصر: قیام ابراهیم بن
محمد بن یحیی طالبی، معروف به ابن صوفی و استمرار این
قیام در جنوب مصر تا سرکوب آن در سال 359ق.
درگذشتگان
تئودورا
* سرَّی سَقطی* سعدون
مجنون* محمد بن طاهر خزایی* میخائیل سوم* وصیف
ترکتئودورا
امپراتریس(ملکه) بیزانس در
سال 842-856م به عنوان قیّم(سرپرست) پسر کوچکش میخائیل سوم قدرت
را به دست گرفت. برادرش بارداس او را بازداشت کرد و در سال 856م به دیر
فرستاد و خود حاکم حقیقی امپراتوری شد. تئودورا هم چنان در
بازداشتگاه بود تا آن که در سال 867م درگذشت.(2)
سرّی سقطی
ابوالحسن سرّی سقطی ملقب به
مُغلّس(3) از بزرگان صوفیه است. در بغداد زاده شد و در روزگار خود، بزرگ و پیشوای
بغدادیان بود. او نخستین کسی بود که در بغداد با اصطلاحات صوفیانه
از توحید و احوال صوفیان سخن گفت. سری شاگرد معروف کرخی و
دایی و استاد جُنید بود. جنید درباره استاد و دایی
خود می گوید: «کسی را عابدتر از سری سقطی ندیدم،
او جز در هنگام احتضار هرگز دیده نشد که به پهلو بخوابد.» سرّی در
بغداد در 98 سالگی درگذشت.(4)
سعدون مجنون
ابوعطا سعید، ملقب به سعدون از
اهالی بصره بود. او از عاقلان دیوانه ها و از خردمندان دیوانه
نما بود. گفتار شیرین و نظم و نثر زیبایی از او به
جای مانده است. در شهرها سیاحت می کرد و اخبار و گفته هایش
ثبت شده است. سعید از اولیاءالله بود. او به مصر نزد ذوالنون مصری
رفت و از او پرسید: «ای ذوالنون! قلب آدمی چه زمانی پس از
این اسارت، امارت خواهد یافت؟»؛ ذوالنون پاسخ داد: «هنگامی که
خبیر ]خداوند[به ضمیر آدمی بنگرد و جز خود را در آن نبیند.»
از جمله سروده های سعید، این شعر است:
«ای کسی که به خواستگاری
دنیا رفته ای! بدان! دنیا هر روز رفیقی می گیرد.
دنیا چه رفتار زشتی با
خواستگاران خود دارد؛ آنان را به عمد گروه گروه می کُشد!
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 77