responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 78

در همان حال که مردی را به همسری می گیرد، جای دیگری، کسی را جایگزین او کرده، نرد عشق با وی می بازد.

من فریفته شده ام و پوسیدگی و زوال اندک اندک درون من کارگر می افتد.

ای مردم!برای مردن توشه برگیرید؛ که منادی مرگ بانگ رحیل سرداده است.»(5)

محمدبن عبدالله خزاعی

ابوالعباس، محمد بن عبدالله بن طاهر خزاعی، امیری دوراندیش، دلاور، ادیب، بخشنده و از خاندان مجد و فرمانروایی بود. محمد از زمان متوکل علی الله خلیفه عباسی نماینده خلفا در بغداد بود. و هنگامی که میان مستعین و معتز اختلاف پدید آمد، او مستعین را قانع کرد که برای جلوگیری از خونریزی و کشتار، به نفع معتز از خلافت کناره گیری کند. مستعین پذیرفت و ابن طاهر فقیهان بغداد را گردهم آورد و آنان را بر کناره گیری مستعین و بیعتش با معتز گواه گرفت و آن گاه ابن طاهر ماجرا را در نامه ای برای معتز نوشت. محمد بن عبدالله در 44 سالگی درگذشت.(6)

میخائیل سوم

میخائیل فرزند امپراتور تئوفیل بود. هنگام مرگ پدر، بیش از شش سال نداشت؛ لذا مادرش تئودورا در رأس شورایی مرکب از دو برادر و دایی اش به نیابت از میخائیل قدرت را به دست گرفت. او جنگ با مسلمانان را آغاز کرد و کشتی های جنگی را به جزیره «کِرِت» فرستاد؛ اما در سال 853م شکست خورد. آن گاه از راه دریا به مصر حمله کرد و با مدافعان شهر «دمیاط» جنگید و آن را غارت کرد و سپس عقب نشست. در سال 856م برادرش بارداس او را برکنار کرد و به دیر فرستاد و خود، حاکم حقیقی امپراتوری شد.

بعدها باسیل، سردار مقدونی، حاجب امپراتور بارداس توطئه ای چید و او را هلاک کرد. گفته شده که او میخائیل را نیز کشت. باسیل سپس با عنوان باسیل اول زمام امپراتوری را به دست گرفت و با کشته شدن یا مرگ طبیعی میخائیل، حکومت سلسله عموریه منقرض و حکومت سلسله مقدونیه آغاز شد.(7)

وصیف ترک

او از جمله سرداران دلاور ترک بود که در دولت نفوذ فراوانی داشتند و سررشته کارها به دست آنان بود. وصیف از عاملان قتل متوکل خلیفه عباسی بود که بعدها سپاهیان در دوران المعتزبالله براثر تأخیر مواجب بر او شوریدند و هلاکش کردند و خلیفه به جای او، صالح بن وصیف را گماشت. بحتری در قصیده ای با مطلع ذیل بر او مویه کرد:

«آیا در بارش اشک های فراوان آرامشی برای سوز سینه هست؟»

بحتری در بخشی از رثائیه خود می گوید:

«به جان خودم! وصیف با مرگ خود، رنجِ درد و اندوهی در دل تندرستان به جا نهاد.

او خوشنام از دنیا رفت و یادش زینت بخش قافیه های مرثیه سرایان و مداحان شد.

مصیبتی همانند مصیبت فقدان او و جانشینی شایسته چونان پسرش صالح نمی شناسم.»(8)

پی نوشت ها:

[1] شنبه اول محرم سال 253 = یازدهم ژانویه سال 867؛ سه شنبه دوم ذیحجه سال 253= دوم دسامبر سال 867

[2] موسوعة لاروس، ویلیام لا نگر، موسوعة تاریخ العالم، ج 2، ص 488.

[3] مغَلَّس: کسی که همواره نماز صبحش را پایان شب و آغاز بامداد به جا می آورد.

[4] الاعلام، ج 3، ص 129؛ طبقات الصوفیه، ص 48؛ وفیات الاعیان، ج 2، ص 357؛ تاریخ بغداد، ج 9، ص 187؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 12.

[5] فوات الوفیات، ج 1، ص 243؛ طبقات الشعرانی، ج 1، ص 79.

[6] الاعلام، ج 7، ص 94؛ تاریخ ابن اثیر: حوادث سال های 251، 252 و 253هـ؛ فوات الوفیات، ج 2، ص 449؛ وفیات الاعیان، ج 5، ص92؛ النجوم الزاهره، ج 2، ص 340؛ تاریخ بغداد، ج 5، ص 417.

[7] ویلیام لانگر، موسوعة تاریخ العالم، ج 2، ص 488 و 489؛ الروم و صلاتهم بالعرب، ج 1، ص 339.

[8] تاریخ طبری، ج 9، ص 374؛ تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 178.

سال 254 ق= 868 م(1)

رویدادها

ترکان

* بغای شرابی برخلیفه معتز سرکشی می کند؛ معتز فرمان می دهد اموال او را مصادره کنند و خودش را بکشند. او را می کشند و سرش را در سامرا و سپس در بغداد می آویزند و جسدش را می سوزانند.

حکام

* مصر: مزاحم بن خاقان، امیر مصر می میرد و فرزندش احمد جای او را می گیرد و پس از دو ماه او نیز می میرد.

ارخوز بن اولغ طرخان، سردار ترک امیر مصر می شود و پس از پنج ماه از مقام خود برکنار می شود و با یکباک، حاجب خلیفه امیر مصر می شود. او نیز ناپسری خود، احمد بن طولون را به نمایندگی خود در مصر می گمارد.

 

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست