responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 85

برکنار شده و مقتول سروده شده که مسعودی در کتاب خود مروج الذهب آن ها را آورده است.(16)

پی نوشت ها:

[1] دوشنبه اول محرم سال 255 = بیستم دسامبر سال 868؛ شنبه دوازدهم محرم سال 255 = اول ژانویه سال 869.

[2] معجم الادباء، ج 1، ص 365-372؛ الاعلام، ج 1، ص 81.

[3] النجوم الزاهره، ج 2، ص 308 به بعد؛ کندی، الولاة و القضاه، ص 202 به بعد؛ الاعلام، ج 9، ص 238.

[4] الفرق بین الفرق، ص 202؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 20؛ الملل و النحل، ج 1، ص 108؛ شذرات الذهب، ج 2، ص 130.

[5] انباه الرواة، ص 265؛ وفیات الاعیان، ج 1، ص 390؛ الفهرست، ص 85؛ بغیة الوعاة، ص 265؛ شذرات الذهب، ج 2، ص 121؛ فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج 2، ص 317 و 318.

[6] تاریخ طبری، ج 8، ص 388-396؛ تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 201؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 18.

[7] البخلاء، ص 121.

در تذکره های پزشکان و دیگر تذکره ها، زندگینامه کسی به نام اسد بن جانی را نیافتیم. شاید وی پزشک گمنامی بوده و یا آن که این نام ساخته و پرداخته جاحظ است، تا بدان استدلال کند که مسلمانان، طبابت پزشکان مسلمان را قبول نداشته اند و معتقد بوده اند پزشکی و علوم پایه همانند آن، در انحصار غیر مسلمانان است. ما، سالِ مرگ اسد را همان سال مرگ جاحظ قرار داده ایم؛ زیرا این دو، معاصر بوده اند. (التراث الیونانی فی الحضارة الاسلامیه، پانویس صفحه 57).

[8] R. Bacon.

[9] R. Descares.

[10] وفیات الاعیان، ج 3، ص 470؛ شذرات الذهب، ج 2، ص 121؛ اعتاب الکتاب، ص 154؛ تاریخ بغداد، ج 12، ص 212؛ تکملة الفهرست، ص 3؛ معجم الادباء، ج 6، ص 56-80؛ امراء البیان، ص 311-487؛ الاعلام، ج 5، ص 239؛ فرّوخ، تاریخ الفکر العربی، ص 295؛ فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج 2، ص 303-316؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ماده: «الجاحظ»؛ الاعلام الجغرافیین العرب، ص 96؛ الجغرافیة العربیه، ص55؛ بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 3، ص 106؛ الادب الجغرافی، ج 1، ص128-130؛ العلوم عند العرب، ص 119؛ الجاحظ، سیر ملهمه، ص 24؛ مجلة «العربی» (کویت)، شمار 227، سال 1977م

[11] البیان المغرب، ج 1، ص 115 و 114؛ الاعلام، ج 2، ص 335.

[12] اخبار الحکماء، ص 141؛ طبقات الاطباء، ص 230؛ الفهرست، ص 413؛ ابن العبری، ص 255.

[13] تذکرة الحفاظ، ج 2، ص 105؛ شذرات الذهب، ج 2، ص 130؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 20.

[14] تاریخ طبری، ج 9، ص 387 و 396؛ دیوان بحتری، ج 2، ص 288.

[15] فوات الوفیات، ج 2، ص 439؛ النجوم الزاهره، ج 2، ص 256؛ الاعلام، ج 2، ص 256.

[16] تاریخ ابن اثیر، ج 7، ص 141، 171 و 195؛ تاریخ طبری، ج 9، ص 348؛ تاریخ بغداد، ج 10، ص 94؛ تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 221؛ الاغانی، ج 9، ص 318؛ البدایة و النهایه، ج 11، ص 16؛ تاریخ الخلفاء، ص 359؛ مروج الذهب، ج 4، ص 81 به بعد.

 

سال 256 ق = 869ـ870 م(1)

رویدادها

برکناری المهتدی بالله

* سرداران ترک، مهتدی بالله عباسی را از خلافت برکنار کرده، او را می کشند و با احمد فرزند متوکل علی الله به عنوان خلیفه بیعت می کنند و به او لقب المعتمدعلی الله می دهند.

* المعتمدعلی الله خلیفه عباسی، برادرش طلحه (الموفق بالله) را که مهتدی او را به مکه تبعید کرده بود، از آن جا فراخوانده، فرماندهی سپاه را به او می سپارد و سررشته امور دولت را به او می دهد.

* الموفّق بالله به عبیدالله بن یحیی بن خاقان منصب وزارت می دهد.

حکّام

* دمشق: معتمدبالله، عیسی بن محمد نوشری (معروف به ابن الشیخ) را از امارت دمشق برکنار می کند و امارت آن شهر را به اماجور، سردار ترک می دهد. ابن الشیخ از کناره گیری خودداری می کند. اما جور بر او پیروز می شود و شهر را تصرف می کند.

* دیاربکر: الموفق بالله برای خشنودی ابن الشیخ، ولایت دیاربکر و ارمنیّه را به او می دهد.

* مصر: امیر مصر، بایکباکِ ترک ترور می شود و احمد بن طولون، قائم مقام او به امارت مصر منصوب می شود و حلب و انطاکیه به حوزه امارت او افزوده می شود.

وقایع نظامی

قیام ها

* قیام زنگیان: قبایل بادیه نشین اطراف بصره به قیام زنگیان پیوسته، بر «ابلّه» مسلط می شوند و جان و مال و ناموس اهالی را بر خود حلال می کنند. سپس آن جا را به آتش کشیده، شمار بسیاری از مردم آن سامان را می کشند و به طرف اهواز حرکت می کنند و بر آن شهر مسلط می شوند. معتمدعلی الله، خلیفه عباسی سپاهی به فرماندهی برادرش الموفق برای پیکار با آنان گسیل می دارد. وی با آنان به نبردهایی می پردازد که سرنوشت ساز نبود.

* خوارج: مساور بن عبدالله بجلی خارجی بر موصل مسلط شده، آن گاه از آن شهر خارج شده، شهر حدیثه را پایگاه خود قرار می دهد.

* علویان: احمد بن ابراهیم بن طباطبای علوی در مصر ظاهر شده، ادعای خلافت می کند. ابن طولون، امیر مصر برای نبرد با وی سپاهی گسیل می دارد. ابن طباطبا کشته می شود و یارانش شکست می خورند.

* علی بن زید طالبی در کوفه قیام کرده، بر سپاهی که خلیفه برای

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 85
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست