responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 89

مغرب و اندلس نوشته شده است و بسیاری از تاریخ نگاران متأخر اندلس و دیگران از آن بهره برده اند. او و خانواده اش به سبب نپذیرفتن قول مخلوق بودن قرآن در زمان الواثق بالله عباسی رنج های بسیاری کشیدند.(2)

ریّاشی

ابوالفضل عباس بن فرج بن علی بن عبدالله ریّاشی بصری از راویان و لغت شناسان و عالمان به حوادث و تاریخ جاهلیت عرب بود. پدرش مولای مردی از بنی جذام به نام ریّاش بود؛ لذا به ریّاشی شهرت یافت. به بغداد آمد و متوکل او را قاضی بصره کرد؛ ولی او نپذیرفت. هنگام قیام زنگیان و در حالی که در مسجد به نماز ایستاده بود، به دست آنان کشته شد. الخیل، الابل، ما اختلف اسماؤه من کلام العرب و.... از آثار اوست. او در هشتاد سالگی درگذشت.(3)

سلیمان تاجر

سلیمان بازرگانی از مردم سیراف بود که از راه دریایی سیراف ـ کانتون که در آن هنگام «خانفو» خوانده می شد و کشتی ها از آن مسیر می گذشتند، خبر می داد. او در سال 237ق کتابی به نام اخبار الصین و الهند نوشت و در آن، راه دریایی که کشتی های بازرگانی از خلیج فارس تا بنادر هند و چین طی می کردند را وصف کرده است و از ساحل ها و بندرهای میان راه که کشتی ها در آن جاها لنگر می انداختند، نام برده است؛ ضمن این که مسافت میان این بندرها را به روز و گاهی با فرسنگ شمرده است. هم چنین سلیمان در این کتاب، عادات، آداب و رسوم، عقاید، دیانت، نظام حکومتی، سلوک و رفتار هندیان و چینیان و بتهایی که می پرستیدند را وصف کرده است.

گزارش سفرهای سلیمان به صورت یک کتاب مستقل در دسترس ما نیست؛ بلکه از طریق کتابی از سفرهای سلیمان آگاه می شویم. که ابوزید سیرافی که در قرن چهارم هجری می زیست و شنیده ها و دیده های مسافران و جهانگردانی را که به هند و چین می رفته اند، گردآورده است.(4)

فضل عبدیه

وی کنیزی از مولدین بصره، و مادرش نیز از مولدین یمامه بود. او به فضل شاعره معروف بود. مادرش کنیز مردی از عبدقیس در یمامه بود و هنگامی که دختری به دنیا آورد، پدرش او را فضل نامید. فضل به آن مرد نسبت داده شد و به عبدیه مشهور شد. فضل در خانه آن مرد تعلیم و تربیت یافت و در ادبیات و سرودن شعر به مقامی رسید که گفته می شود در زمان او هیچ زنی از او فصیح تر و در سرودن شعر از او ماهرتر نبود و از آن هنگام به فضل شاعره ملقب شد. فضل در نهایت کمال و زیبایی بود. محمد بن فضل رخجی او را خرید و به متوکل علی الله، خلیفه عباسی هدیه کرد. فضل نزد متوکل مقرب و به دست او آزاد شد. ابودلف عجلی و علی بن جهم از معاصران او بودند و با هم گفتوگوها و معارضه های شعری داشتند که همه نشان از فصاحت او داشت.

از جمله ماجراهای فضل، عشقی است که به سعید بن حُمَیْدِ کاتب پیدا کرد؛ سعید کینه و بغض شدیدی از علی بن ابی طالب و اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) در دل داشت؛ در حالی که فضل بسیار دلبسته تشیع بود؛ اما هنگامی که دلباخته سعید شد، دست از مذهب خود برداشته، به مذهب سعید گروید و هم چنان بود تا آن که درسال 257ق یا 260ق درگذشت. شعرش نو، زیبا و دلنشین، و خودش سریع الانتقال وبدیهه گو بود. شعر ذیل را درباره سعید بن حُمَید سروده است:

«شکیبایی کم می شود و بیماری ]عشق[ فزون می شود. منزل نزدیک است؛ اما تو دوری.

از تو گله کنم و یا نزدت به دادخواهی آیم؟! چون آخر جز این دو کاری از دستم برنیاید.

به احترام عشقم به تو سوگندت می دهم: مبادا گفته بدخواهان من در تو اثر کند و خواسته حسودانم را بپذیری!»

سعید در پاسخ فضل، قطعه ذیل را می سراید:

«می پنداری که دیگری را به جای تو برگزیده ام؟! حال آن که برخی پندارها گناه و ناروا است.

حال که قلبم گروگان توست، چگونه بدون قلب به دیگری مهر ورزم و از تو دل کنم؟!»(5)

محمد بن خفاجه

محمدبن خفاجة بن سفیان، امیرزاده و امیر سیسیل و یاور پدرش در جنگ ها بود. پس از آن که پدرش در سال 255ق غافل گیرانه کشته شد، به جایش نشست و محمد بن احمد بن اغلب، امیر افریقا، امارت او را به رسمیت شناخت. مرکز حکومت او، شهر پالرمو بود. رومیان بر جزیره مالت مسلط شده، آن را به حلقه اتصال میانِ مستعمرات خود در شرق و سرزمین های غربی که چشم طمع به آنها داشتند، تبدیل کرده بودند. محمد با ناوگانی نیرومند به آن جزیره حمله کرد و در سال 256ق برآن چیره شد. این جزیره پس از او 220سال در دست عرب ها باقی ماند. ناوگان های رومی با او جنگیدند؛ ولی محمد برآنها پیروز شد؛ اما خود بیش از دو سال

 

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 2  صفحه : 89
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست