responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 102

ارزش کاری را نداند، به عیب آن می پردازد. قسم به حق تو شعر را رها نکردم مگر آنکه دیدم بخل به صاحبان مال سفارش کرده [چیزی ندهید]».

 

اشعاری نیز درباره باقی ماندن نام نیکو پس از رفتن اموال دارد: «ستایش از انسان باقی می ماند، درحالی که ثروتش از بین می رود؛ پس با مال، جز یاد نیک چیزی به دست نیار. روزگار کعب و حاتم را از بین برد؛ ولی یاد آنها تا روز قیامت تازه و نو است». 6

 

خاتون سفریه

 

سوگلی سلطان ملک شاه سلجوقی و مادر فرزندانش سنجر و محمد و مادربزرگ سلطان محمودبن محمد بود. او ترک نژاد بود. بانویی نیکوکار، دیندار و خیّر بود و بسیار صدقه می داد. پیوسته در جستجوی خویشان خود بود؛ زیرا چهل سال از آنان دور بود و در این راه اموال بسیاری هزینه کرد تا اینکه آنان را پیدا کرد. زمانی که مادرش حاضر شد، خواست هوش او را بیازماید، میان کنیزکان خود نشست. مادرش تا صدایش را شنید، او را شناخت. سوی او رفت و یکدیگر را در آغوش گرفتند و گریستند. آن گاه مادرش اسلام آورد. تنها خاتونی بود که در دوران دولت ترکان سلجوقی، مادر دو شاه از شاهان مسلمان، یعنی سنجر و محمد بود و کمتر نظیری برای آن می توان یافت؛ مانند شاه فرند ایرانی، 7 همسر ولیدبن یزیدبن عبدالملک که دو پادشاه، یزید و ابراهیم را به دنیا آورد یا ولاده دختر عباس، همسر عبدالملک بن مروان که دو پادشاه، ولید و سلیمان را به دنیا آورد و خیزران، همسر مهدی عباسی که مادر دو پادشاه، هادی و رشید بود. 8

 

سنبسی

 

ابوعبداللّه، محمدبن خلیفه بن حسین نمیری انباری سنبسی. برخی این نسبت را از مادرش می دانند که نامش سنبسه بود. وی در حلّه نزد سیف الدوله صدقه بن مزید، امیر آن شهر اقامت گزید و شاعر او و شاعر فرزندش دبیس بود. زمانی که صدقه در سال 501ق کشته شد، سنبسی در دوران حکومت مسترشد عباسی به بغداد رفت و وزیر او عمیدالدوله حسن بن علی بن صدقه را ستود. وزیر، صِله بسیاری به او داد. او شاعری نیکوسرا و دارای سبکی روان بود. از اشعار او در وصف باده این است:

 

«بسا درب خانه زن باده فروش مجوسی که خواب جز اندکی به چشمش راه نمی یابد، شتابان کوبیدم. درحالی که ستارگان راه بر یکدیگر بسته بودند و سرگردان بودند. شب سردی بود. او در دل تاریکی ها از خم برای ما آتشی بیرون آورد».

 

و از اشعار او در نسیب، این است:

 

«به خدا سوگند فراموش نمی کنم آن شامگاهی که بدرود گفتند، و ما با شتاب برخی بیرون می رفتیم و برخی برمی گشتیم. او با گوشه چشم خود بدرود گفت و سخنی در میان نبود مگر تکان دادن انگشتان. رفتیم درحالی که بدرود قلب های ما را سیراب کرده بود (خوشحال بودیم) و هیچ سخنی گوش های ما را نکوبیده بود. نمامّان ندانستند چه رازی میان ما گذشت؛ فقط اشک و دلتنگی بود که راز را فاش می کرد». 9

 

عمرخیام

 

ابوالفتح، عمربن ابراهیم خیام، غیاث الدین، اهل نیشابور. تولد و وفاتش در همان شهر بود. وی شاعر، فیلسوف، دانشمندی بنام در ریاضیات، نجوم، لغت، فقه و تاریخ بود. ازجمله اخترشناسان معروف در اصفهان بود که سلطان ملک شاه سلجوقی در سال 467ق به ایشان مأموریت داد جدول های تقویمی و رصد ستارگان (مشخص کردن جایگاه و حرکات ستارگان) را بر عهده گیرند. خیام کتاب هایی تألیف کرد. به زبان پارسی و عربی به سرودن شعر پرداخت و شهرت او در خاور و باختر برای رباعیات اوست که به زبان های مختلف ترجمه شده است. ترجمه انگلیسی آن را شاعر انگلیسی فیتز جرالد (Fetz Gerald) انجام داده و در اروپا از شهرت فراوانی برخوردار است. این اشتهار به برکت ترجمه دقیق آن است که با الفاظ فصیح و معانی بلیغ و نزدیک به زبان مبدأ (فارسی) به دست این شاعر انگلیسی انجام گرفته است. بیشتر رباعیات عمر خیام درباره عشق و می است و با شیوه ای نمادین به بیان مقصود می پردازد. در رباعیات خیام به طور آشکار دنیا و آخرت، عقل و شریعت به تمسخر گرفته شده است؛ ازاین رو تنی چند از فرهیختگان او را صوفی شمرده اند. البته اشعاری هم دارد که در آنها راه تقوا و جدّ را پیموده است. شاهان و سران او را به خود نزدیک می کردند و سلطان ملک شاه سلجوقی با او مثل ندیمان رفتار می کرد و شمس الملوک نصر پادشاه بخارا او را بزرگ می داشت و نزد خود بر تخت می نشاند. معاصران خیام در عقیده او خدشه می کردند؛ ازاین رو حج گزارد و مدتی در بغداد اقامت گزید و به نیشابور بازگشت. در دوران جوانی از نزدیکان مخصوص وزیر نظام الملک و حسن صباح، رهبر اسماعیلیان ایران بود. بیشتر نویسندگان به شرح حال او پرداختند. ودیع بستانی و احمد رامی و احمد صافی نجفی رباعیات او را به عربی برگردانده اند و جمیل صدقی زهاوی رباعیات او را به نثر ترجمه کرده است؛ سپس آن را به شیوه صوفیان به نظم درآورده است. عیسی اسکندر معلوف نیز شش رباعی خیام را از انگلیسی برگردانده است و عبدالرحمان شکری سه رباعی او را به عربی ترجمه

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 102
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست