4. تاریخ ابن اثیر، ج11،
ص48 ـ 49؛ الدّره المضیئه، صص507، 525 و 527؛ النجوم الزاهره، ج5، ص281.
5. تاریخ ابن اثیر، ج11،
ص73؛ زبده الحلب، ج2، ص637؛ ابن القلانسی، ص270؛ العبر، ج4، ص92؛ النجوم الزاهره،
ج5، ص266.
535 ق / 1140 ـ 1141م1
رویدادها
جزایر مالدیو: برپایی
دولت اسلامی در جزایر مالدیو به رهبری محمد عادل که به آیین
اسلام درآمده بود.
وقایع نظامی
عَسْقَلان: تلاش صلیبیان
برای چیرگی بر عسقلان و عقب نشینی آنان.
مصیاف: باطنیان اسماعیلی،
مصیاف را به تصرف خود درآوردند.
جنگ های سلاجقه: جنگ های
داخلی میان سلطان مسعود و فرماندهان خوزستان و فارس.
درگذشتگان
ابن افلح عبسی؛
ابن عبد الباقی؛
بهرام ارمنی؛
علم آمریه؛
قوام السنّه.
ابن افلح عبسی
ابوالقاسم، علی بن افلح عبسی،
شاعری نکته سنج، مدیحه گویی ممتاز و بسیار هجوگو
بود. وی مسترشد را ستود و مسترشد وی را خلعت داده و لقب جمال الملک را
به او بخشید و چهارخانه به او داد و خودش کنار این چهارخانه، خانه ای
داشت. وی همه آن خانه ها را خراب کرده و جای آنها، خانه وسیعی
ساخت. خلیفه، سنگ، چوب سقف و دیگر لوازم ساختمانی را در اختیار
او نهاد. چون ساختن خانه تمام شد بر در آن نوشت:
«اگر بینندگان از ظاهر من در شگفت
اند، اگر می دانستند باطن من شگفت انگیزتر است، کسی بازوی
مرا گرفت و به من کمک کرد که دست او چون باران است؛ بلکه باران سیل آسا نیز
نزد بخشش او شرمسار است. بوستان خوی خوش او، به سرزمینی روی
آورد که نور از آنجا برچیده شده بود. سینه ای که از نور خود در
سینه ام خورشیدی گذاشت که در طول روزگار هرگز غروب نمی
کند».
ولی دیری نپایید
که به خلیفه گزارش دادند ابن افلح با دبیس بن صدقه اسدی ـ شورشی
علیه خلیفه ـ مکاتبه دارد. به دستور خلیفه، خانه اش را ویران
کردند و دیواری از آن باقی نماند. ابن کثیر دراین
باره می گوید: «این حکمت و سنت الهی و تقدیر و مشیّت
اوست و هر خانه ای که بر اساس گردن فرازی و سرکشی از حق بنا شود
و هر جامه ای که از ردای تکبر و فخرفروشی پوشیده شود،
مشمول این سنت است».
ابن افلح اشعاری درباره یکی
از سران دارد که وقتی به درب خانه او رسید، دربان اجازه ورود به او را
نداد:
«من، دربان تو را به دلیل راه
ندادنم می ستایم و دیگران آن دربان را به علت راه ندادن نکوهش می
کنند.
او به من نعمتی ارزانی داشت
که سزاوار هرگونه ستایش از من می باشد. مرا از دیدار زشت تو و
تکبر بیش از اندازه ات آسوده کرد».
درباره مردی که وعده پادزهری
به او داده بود و در این امر تأخیر کرده بود، چنین سروده است:
«جای شگفتی نیست اگر
او از وعده اش تخلف کرد؛ زیرا هیچ گاه بخشش نکرده و کسی را گرامی
نداشته است. تعجب از من است که پادزهر را از اژدها2 درخواست کردم».
نیز در غزلی می گوید:
«هنگامی که آنان (یاران)
دور شدند، صبر نیز از ما رفت و تسلی و آرامش کم شد و پس از حلوان برای
مشتاق و آرزومند، آرامش و تسلی وجود ندارد. مرا واگذار که از چشمه سار دیده
اشک فرو ریزم و مرا پس از آنها اندوه هایی است. آنان، جان بودند
که امروز رفتند؛ آیا پس از رفتن جان، پیکری باقی می
ماند ؟ دوستان ! این دیار و سرزمین پس از شما، آن دیار و
سرزمین نیست و آن وطن پس از شما، وطن به حساب نمی آید. از
وقتی که آنان کوچ کردند و رفتند، دیگر از عمرم لذت نمی برم؛
چگونه آدم خواب آلود به جز از خواب لذت برد».
وی در 64 سالگی درگذشت و در
بعضی منابع نامش یحیی بن علی ذکر شده است. 3
ابن عبدالباقی
محمدبن عبدالباقی بن محمد. او علم
حدیث را فراگرفت و آن را در جامع قصر بغداد املا می کرد. در کودکی
به اسارت رومیان درآمد و زبان و خط آنان را آموخته بود. با علوم گوناگون
آشنا بود و از سخنان
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : --- جلد : 3 صفحه : 141