responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 98

موحدون به رهبری عبدالمؤمن بن علی ـ از مریدان و یاران ابن تومرت ـ درگیر شد که به شکست مرابطون و کشته شدن تاشفین بن علی و سقوط دو شهر «وهران» و «تاهرت» به دست موحدون انجامید.

 

سقوط مراکش و پایان دولت مرابطون: موحدون پس از شکست مرابطون، اسحاق بن علی بن تاشفین را دستگیر کرد، به قتل رساندند؛ بدین ترتیب به دولت مرابطون پایان دادند و دولت موحدون تأسیس شد.

 

حملات خزرها: قوم خزر که به گرجی و قفجاق (قپچاق) شناخته می شوند، پس از یک سال محاصره شهرهای تفلیس، دربند و شروان، آنها را به تصرف خود درآوردند و زنان آنان را اسیر و اموال شان را به غارت بردند. نمایندگانی از شهرهای مزبور به اصفهان، پایتخت سلطان سلجوقی اعزام شدند و از سلطان یاری خواستند. سلطان سلجوقی سپاهی برای یاری آنان گسیل داشت؛ ولی سپاه نتوانست بر خزرها پیروز شود؛ مگر وقتی که آنان بر سر تصاحب غنیمت، به جنگ با یکدیگر پرداختند.

 

اندلس (جنگ میان اسپانیا و مرابطون)، جنگ کوتانده: آلفونسوی اول، پادشاه آراگون در جنگ کوتانده، نزدیکی سرقسطه، ابواسحاق ابراهیم بن یوسف بن تاشفین، برادر علی بن یوسف بن تاشفین، امیر مرابطون و نایب برادرش در اندلس را شکست داد و بر قلعه ایوب و قلعه های کناری چیره شد.

 

درگذشتگان

 

ابن سکره سَرَقُسْطی (Saraguza / ساراگوزا)؛

 

ابن هوازن قشیری؛

 

طغرایی.

 

ابن سکّره سرقسطی

 

ابوعلی، حسین بن محمدبن فیّره سرقسطی، معروف به ابن سکره، از اهالی سرقسطه و به آنجا منتسب است. وی از حافظان حدیث و قاضی بود. از بزرگان مرسیه، بلنسیه و المریه دانش آموخت. در سال 481ق به مشرق سفر کرد. نخست در بغداد اقامت گزید؛ سپس وارد دمشق شد و به مصر رفت و با دانشمندان این شهرها هم نشین شد. در سال 490ق به اندلس بازگشت و مرسیه را با عنوان وطن برگزید. وی خطی زیبا داشت و از حافظه نیکو برخوردار بود و با خامه خود به نگارش دانش های گوناگون پرداخت. در جنگ کوتانده شرکت کرد و به پیکار پرداخت و با دیگر شهیدان آن جنگ در شصت سالگی به شهادت رسید. 2

 


ابن هوازن قشیری

 

ابونصر (ابوسعد)، عبدالرحیم بن عبدالکریم بن هوازن قشیری، منسوب به قبیله بنی قشیر است. وی اهل نیشابور و مانند پدرش از واعظان برجسته بود. به سماع حدیث پرداخت و در آن مهارت یافت. ادب آموخت و به نظم و نثر می نگاشت. او اشعری مذهب بود. در راه حج وارد بغداد شد و در آن شهر به وعظ پرداخت. به واسطه او آشوبی در بغداد در سال 469ق بین حنبلیان و اشعریان رخ داد که نظام الملک برای خواباندن آشوب، او را به اصفهان فراخواند. ابن هوازن نزد نظام الملک رفت و مورد احترام قرار گرفت. او به نیشابور بازگشت و به وعظ و تدریس پرداخت تا وقتی که فلج شد و در هشتاد سالگی در آنجا درگذشت. برگه استفتایی به دست او دادند که در آن آمده بود:

 

«ای پیشوایی که همه فضیلت ها را در خود جمع کرده ای، نژادت پاک و خداوند منزلت ات را فزون کند. چه حکمی دارد عاشقی که معشوقش را خرامان چون شاخه درخت اراک دید؛ درحالی که با خود ماهِ تمام داشت ؟ نزدیک او رفت، از روی دلدادگی، گونه ها و دهانش را بوسه باران کرد، و بر او (معشوق) نگهبانی از پاکدامنی بود، که در آیین عشق بی وفایی نزدیک او نمی شد».

 

ابن هوازن بی درنگ پاسخ داد و در پشت برگه نوشت:

 

«کسی که معشوق را می بوسد، بر او حدّی نمی زنند، ولی به نظر من کاری زشت مرتکب شده است. آزمودن معشوق به بوسیدن ستم است: اگر خودداری می ورزیدی بهتر بود. هیچ گاه گرد رخسار و دهان نگرد تا از خویشتن داری سروری یابی. اگر سهل انگاری کردی و چنین کاری کردی، از عواقب نافرجام آن بترس که گناه و وبال در پی دارد». 3

 

طغرایی

 

ابواسماعیل، حسین بن علی بن محمدبن عبدالصمد، شیخ مؤیدالدین اصفهانی طغرایی. نسبت طغرایی به سبب اشتغال او به منصب طغرانویسی بوده است (طغرا، طره ای است به شکل مخصوص که در صدر نامه ها می نگاشتند و در آن ستایش شاه ـ که نامه از سوی او صادر می شد ـ مرقوم می گردید). طغرایی وزیر و منشی بود. دیوان انشا و طغرانویسی در تمامی دوران سلطان محمدبن ملک شاه سلجوقی به او واگذار شده بود. وی پس از مرگ محمدبن ملک شاه به موصل رفت و به خدمت پسرش سلطان مسعودبن محمدبن ملک شاه درآمد و چون سلطان مسعود با برادرش سلطان محمود بر سر تخت قدرت به نزاع برخاست و نزدیکی همدان میان آنان جنگ درگرفت، مسعود کشته شد و به گمان بیشتر، طغرایی نیز همراه او در معرکه جنگ کشته شد. این رخداد در سال 513ق بود.

نام کتاب : رویدادهای تاریخ اسلام نویسنده : ---    جلد : 3  صفحه : 98
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست