واصفجان \ vāsef-jān \ ، روستایی واقع در 5کیلومتری شمال شرقی شهر جدید پردیس، 500‘1متری شمال مزرعۀ سیارک، دوکیلومتری شمال شرقی هیزمدره (خانلرد آباد)، حدود دوکیلومتری جنوب غربی روستای گلدره، و در ارتفاع 071‘2متری از سطح دریا. روستای واصفجان بر فراز تپهای که سرتاسر جبهۀ شمالی و غربی آن را کوههای نسبتاً بلند، و جبهۀ شرقی و غربی آن را تپهماهورهای کمارتفاع در برگرفتهاند، واقع شده است. کوه سمت شمال غربی روستای واصفجان، کوشکبند (بند کوچک)، و کوه سمت شمال آن گته بند (بند بزرگ) و دیمزار مستانک، و کوه سمت شمال غربی آن قدمگاه و درۀ هیلاندر بالا نام دارد که به روستا و مزارع و مراتع دونای لواسان بزرگ منتهی میشود. حد غربی روستای واصفجان، به درۀ هیلاندر میانه میرسد، و در شرق آن نیز کوههای نِسّام (نسوم = سایه)، ویجیرک و درویشبیلی (درویش علی) قرار دارد که مرز میان این روستا و روستاهای گلدره و بومهن است. هر چند بهسبب وجود تپهماهورهای نسبتاً کوتاه در اطراف روستای واصفجان، میتوان از روستای کهن بومهن و گلدره و نواحی اطراف پورزند به این روستا دسترسی یافت، اما امروزه راه اصلی آن از شمال شهر جدید پردیس آغاز میشود و پس از عبور از شمال مزرعۀ سیارک و جنوب هیزمدره، به واصفجان میرسد. نام خانوادگی اهالی بومی روستای واصفجان مرتضوی، طهماسب یا طهماسبی، صومی عجب گل، خاکساری، مصطفوی و صدهزاری است. امروزه (1391 ش) جمعیت ثابت و دائمی این روستا حدود 10 خانوار است، اما هنگام تابستان و ایام تعطیل، این عده به حدود 250 خانوار افزایش مییابد. شغل سابق اهالی روستای واصفجان کشاورزی (کشت دیم) و دامداری بود که با بودن مراتع گسترده و خاک مرغوب، رونق داشت و بخشی از محصولات تولیدی در بازارهای خارج از ده فروخته میشد، اما امروزه این مشاغل رواج ندارند و حتى حرفۀ باغداری که در بسیاری از روستاهای منطقه کم و بیش متداول است، بهسبب کمبود شدید آب از میان رفته است. فقط در حیاط خانهها درختانی نظیر گردو، گیلاس، آلبالو، سیب و جز آنها کاشته میشود که با آب شرب لولهکشی آبیاری میشوند. در گذشته آب کشاورزی و مصرفی اهالی روستا از طریق چشمهای به نام قدمگاه که نزد اهالی مقدس بود و در شمال غربی روستا قرار داشت، و نیز یک رشته قنات و چند چاه تأمین میشد. در اوایل دهۀ 1380 ش برای تأمین آب ساکنان شهر جدید پردیس اقدام به حفر 3 حلقهچاه عمیق در اطراف روستای واصفجان کردند که موجب خشک شدن چشمهها و منابع آبی این روستا شد؛ از همین رو، مقرر شد که آب مصرفی و آشامیدنی مردم روستا از طریق همین چاهها تأمین شود. امروزه بیشتر اهالی روستای واصفجان با حفظ خانه و زمینهای خود در روستا به شهر جدید پردیس، بومهن و تهران مهاجرت کردهاند و به مشاغل خدماتی و مغازهداری روی آوردهاند. بافت قدیمی روستا از میان رفته، و تنها چند بنای کهن از آن باقی مانده است. حمام تاریخی روستا در سالهای پیش از انقلاب اسلامی تخریب، و در محل آن برای مسجد روستا سرویس بهداشتی احداث شد. در عوض، در جبهۀ جنوبی روستا، حمام جدیدی ساخته شد که بنای آن هم اکنون موجود، اما متروکه است. بنای نخستین مدرسۀ روستا که در 1345 ش ساخته شده بود و ساختمان مستحکم و زیبایی داشت، نیز اکنون در اختیار شرکت مخابرات است؛ اما مدرسۀ جدید روستا که در سالهای اولیۀ پیروزی انقلاب اسلامی در جنوب غربی آبادی احداث شد، امروزه بهسبب مهاجرت اهالی بدون استفاده مانده است. همچنین در اوایل دهۀ 1350 ش خانۀ بهداشتی در روستای واصفجان تأسیس شد که تا دهۀ 1360 ش فعالیت داشت و دارای پزشک و پرستار دائمی بود؛ اما پس از آن تعطیل شد. بنای تاریخی و اولیۀ مسجد روستای واصفجان که با مصالح سنگ، خشت، گِل و چوب احداث شده بود و بیش از 200 سال قدمت داشت، در 1344 ش تخریب، و با افزودن زمینهایی به آن در ابعاد 10×12 متر با مصالح آهن، آجر، سنگ و سیمان نوسازی شد. این مسجد، مسجد جامع صاحبالزمان (ع) نام دارد. در روستای واصفجان و مناطق اطراف آن، بنا یا تپۀ باستانی و تاریخی وجود ندارد که بتوان براساس آنها دربارۀ دیرینگی استقرار انسانی در این مکان اظهارنظر قطعی کرد، اما با توجه به سفالهایی که در این محدوده یافت شده است، میتوان قدمت منطقه را دستکم مربوط به دوران تاریخی دانست. براساس اظهارات اهالی معتمد و کهنسال روستای واصفجان، مالکیت اراضی و مراتع این روستا از اواخر دورۀ قاجار متعلق به خاندان طهماسب یا طهماسبیها بوده است. این خاندان از فرزندان طلعتالسلطنه، نوۀ ناصرالدین شاه و فـرزند خان نایب بودند. خانم طلعت ـ السلطنه با شخصی به نام سرهنگ محمود خان امیر طهماسب ازدواج کرد و صاحب فرزندانی شد که در دوران پهلوی از صاحبمنصبان بودند و برخی از آنها در جریانات سیاسی کشته شدند؛ ازجمله سرهنگ محمود خان امیر طهماسب که به دستور رضا شاه با زهری که به او خوراندند، کشته شد. بیشتر مزارع و آبادیهای شمال غربی بومهن نظیر واصفجان، سیارک، جوزک و آب انجیرک به آن خاندان تعلق داشت. خلیل طهماسبی عضو گروه فداییان اسلام که در 1329 ش نخست وزیر وقت، رزمآرا را ترور کرد، نیز از اهالی روستای واصفجان بود.