responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1020

موضوع: تفسير سوره يوسف18- آيه 51 و52

تاريخ پخش: 79/09/28

بسم الله الرحمن الرحيم

الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

السلام عليک يا ابا الحسن يا اميرالمومنين
بحث را بينندگان روز بيست و يکم مي‌بينند روز شهادت اميرالمومنين(ع) بحث ما تفسير سوره يوسف بود در ماه رمضان که من به همين مناسبت امروز چند دقيقه بيشتر تفسير نمي‌گويم بعد درباره آن حضرت صحبت کنيم خواستم تفسير را حذف کنم گفتم شايد خود آقا هم راضي نباشد.
(قالَ ما خَطْبُكُنَّ إِذْ راوَدْتُنَّ يُوسُفَ عَنْ نَفْسِهِ قُلْنَ حاشَ لِلَّهِ ما عَلِمْنا عَلَيْهِ مِنْ سُوءٍ قالَتِ امْرَأَةُ الْعَزيزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقينَ) (يوسف /51) يوسف عزيز پاک بي گناه به خاطر عياشي زن شاه که عاشق شده و اين خبر شايع شده و براي دستگاه سلطنت خوب نبود گفتند: مصلحت اين است که يوسف را زندان کنند.
يوسف پس از تعبير خواب شاه در زندان پيغام داد که خود ماجراي اينکه در آن جلسه زنها دستهايشان را بريدند بررسي کن. عزيز مصر هم همه زنها و يوسف را دعوت کرد و حقيقت ماجرا را از آنها جويا شد که داستان «مراوده» چه بوده. بالاخره بعد از چند سال همه رأي به پاکي يوسف دادند، زن عزيز مصر هم که ديد داستان روشن شد. گفت: حق پديدار گشته و من با او مراوده داشته‌ام و او مقصر نبود.

1- شخص كريم درصدد انتقام نيست

* نکته و درس
1- گرچه باطل جولاني دارد ولي حق روشن و پيروز مي‌شود.
حديث: علي (ع) فرمود: اگر چه باطل جولاني دارد ولي حق پيروز است.
بالاخره چه کسي به ياد هارون و مأمون و چه کساني به ياد موسي بن جعفر هستند، بني اميه کجا هستند و 72 تن كجا فرعون کجا و موسي چه؟ قرآن مي‌فرمايد (إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنُوا) (حج /38) (خداوند وعده داده) که از مومنين دفاع مي‌کند گاهي افراد در هر کجا براي دفاع از حق مي‌گويند: ما تنها هستيم، کسي گوش نمي‌دهد، نان ما را آجر مي‌کنند شما حق را بگو چون خداوند در قرآن وعده فرمود که:
(إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ) (غافر /51) ما در همين دنيا پيامبران را ياري خواهيم کرد حکومتي تصميم گرفت پاکي(يوسف) را زندان کند و آخر معلوم شد «پاک» و «ناپاک» (ذلِكَ لِيَعْلَمَ أَنِّي لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَيْبِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدي كَيْدَ الْخائِنينَ) (يوسف /52)
* نکته و درس
1- شخص کريم درصدد انتقام نيست. حضرت يوسف (ع) بعد از اينکه بي گناهي و پاکي‌اش ثابت شد، نگفت خوب حالا بايد زليخا به زندان برود بگذار حق روشن بشود، گرچه او باعث زندان من شد.
بله اگر بيگناه است. قرآن مي‌فرمايد: (فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‌ عَلَيْكُمْ) (بقره /194) همانطور که او به شما ظلم کرد شما هم انتقام بگيريد(مي گويد) موشک جواب موشک، اما خودي را بخشش کنيد. قابيل خطاب به هابيل برادرش گفت: تو را مي‌کشم، او در جواب برادرش گفت. (لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَني‌ ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمينَ) (مائده /28) اگر تو چنين تصميمي داشته باش من دست دراز نمي‌کنم فرمود: همين مقدار مي‌خواستم روشن بشود که من به زن شاه خيانت نکرده‌ام «وَ أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدي كَيْدَ الْخائِنينَ» آن حضرت تلاش مي‌کرد که به شاه بفهماند که اراده خدا نقش تعيين کننده دارد. شما تصميم به زندان کردن من گرفتيد ولي خداوند حق را روشن مي‌کند. اين آيه را حفظ کنيم که: «إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنُوا»

2- اصلاح بين دو نفر بهتر از يك سال نماز و روزه مستحبي است

خوب، شهادت امير المومنين علي (ع) است و خوب است که وصيت آن حضرت را از اين کتابي که امروز به دست من رسيده به نام «موسوعه علي بن ابيطالب(ع)، گرچه در نهج البلاغه هم هست، بخوانيم. اميرالمومنين علي (ع) ضربت خورده و در بستر شهادت با ما صبحت مي‌کند و ما اگر علاقه داريم که همه داريم ببينم آقا چه مي‌فرمايد: «مِنْ وَصِيَّتِهِ لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع لَمَّا ضَرَبَهُ ابْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ أَخْزَاهُ أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْ‌ءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا ص يَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ»(نهج‌البلاغه، نامه 47)
ابن ملجم همينکه ضربت زد وصيت کرد شما را سفارش مي‌کنم به تقوا «تقوا» از«وَقَي»، (وَ قِنا عَذابَ النَّارِ) (بقره /201) يعني خود را از گناه حفظ کنيد نسبت به دنيا حساسيت نداشته، و پستها و مقامها چيزي نيست، حق بگوئيد در کارها از مردم چشم داشت نداشته و مزد را از خدا بخواهيد «وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ». «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً» نسبت به ظالم خشم و نسبت به مظلوم مهربان و يار او باشيد. «أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي» به شما دو فرزندم و بستگانم و هر کس نامه من به دستش مي‌رسد «بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ» شما را وصيت مي‌کنم به تقوا و منظم باشيد. «وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ» افراد قهر را آشتي بدهيد. حضرت (ع) ضربت خورده و در بستر بيماري پيام مي‌دهد.
«فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا ص يَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ» از جد شما رسول مکرم اسلام شنيدم که اگر ميان دو نفر آشتي بدهيد از يکسال نماز و روزه مستحبي بهتر است شما پاي تلويزيون نشسته‌اي، حتماً افرادي را سراغ داري که با هم قهر هستند «آشتي بده» دعوت کن افطاري و يا منزل آنها برو. «اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ» شما را به خدا، شما را به خدا به يتيمها برسيد. «فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ» هر روز به آنها رسيدگي کنيد نه يک در ميان.

3- سفارش حضرت امير به پرهيز از مردم آزاري و همسايه آزاري

«وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ» شما را به خدا، شما را به خدا همسايه‌ها را اذيت نکنيد. بنايي شما و پنجره‌اي که مشرف است، پارک ماشين، و زباله در جوي و آب شوري که پاي درخت ريخته و آن را خشکانيد و دودکش حمام و دوده‌هاي آن، و برف ريختن پشت خانه همسايه و آب باغچه‌اي که ديوار همسايه را خراب کرده، به جاي پياده شدن و درب زدن توي ماشين نشسته و بوق مي‌زني، و ايامي که مردم خواب هستند و بازي کردن در کوچه، همه مردم آزاري و همسايه آزاري است. «فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ»به قدري پيامبر (ص) سفارش همسايه را کرد که گفتيم نکند همسايه از همسايه ارث مي‌برد. آهنگ موسيقي شما مردم آزاري است «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ» شما را به خدا، شما را به خدا به قرآن برسيد. قرآن مهجور است و من چند کلمه درباره قرآن بگويم که حتماً طلبه و روحاني هم هست.
يکي از علما مي‌گفت: در مسجد النبي کنار قبر پيامبر(ص) قرآ ن به دستم بود گفتم يا رسول الله از ما و از اين امت و مسلمانها راضي هستي، توسلي پيدا کرده و براي اين کار تفال به قرآن زدم آمد که (وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً) (فرقان /30)
پيامبر (ص) روز قيامت گله مي‌کند که مردم قرآن را رها کردند. قرآن در بين ما يا به شاخ گاو نوشته مي‌شود براي زياد شدن شير و يا (وَ إِنْ يَكادُ الَّذينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ) (قلم /51) براي بچه که عقرب او را نگزد و تبليغات روغن و صابون، وسيله تبليغات و يا با کاشيکاري به ديوار به جوري که هيچ جني نمي‌تواند يک متر آن را بخواند و يا هنر معماري و خط سيخي و ميخي و کوفي، و اتلاف پول و وقت چاپ و فروش و استخاره و «بِکَ يا الله» بسياري و اکثر مردم نمي‌توانند قرآن بخوانند و يا بعضي مي‌خوانند و معناي آن را نمي‌دانند، آشنا بشويم با قرآن و ترجمه آن، نمي‌دانم در هر شهر يک جلسه تفسير هست يا نه، در جمهوري اسلامي اگر چهارصد شهر داريم چهارصد جلسه تفسير هست؟ مقايسه کنيد ساعاتي که روزنامه يا قرآن مي‌خوانيد، قرآن به اندازه يک دهم روزنامه ارزش داشته باشد.

4- بيرون آمدن قرآن از مهجوريت، علت وجوب نماز

حرکت خوبي است در دانشگاه تهران و بعضي از مساجد ديگر که بعد از نماز فوري قرآن پخش شده و ده آيه مي‌خوانند و سه دقيقه و آنها که نمي‌دانند کم کم ياد مي‌گيرند، نماز و قرآن به هم چسبيده چون ميفرمايد: (يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ) (فاطر /29) قرآن و نماز.
آيه ديگر: (يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ) (اعراف /170) قرآن و نماز در هم ادغام شده، قرآن مي‌خواني بالاي 80 مرتبه مي‌فرمايد «برو نماز بخوان»، مي‌ايستي به نماز حمد و سوره قرآن است. هر دو ما را به همديگر پاس مي‌دهند
حديث: علتي که نماز واجب شد تا قرآن از مهجوريت بيرون‌ آيد.
خيلي از حوزه‌هاي علميه جلسه تفسير ندارند، من رفتم يکي استانها که اسم ببرم مي‌گويند آبروي ما رفت، مديران حوزه‌هاي علميه 22 شهر آمدند، يکي از آنها جلسه تفسير داشتند ما بايد گريه کنيم، طلبه ما بايد جوري باشد که اگر از او سوال کردند چه مي‌خواني، بگويد: قرآن و عالم، قرآن، لمعه قرآن و درس خارج، بعضي از درسها دکان شده و بعضي مغفول شده، چرا تفسير نيست.
مرحوم آيت الله بهشتي و مطهري و خيلي‌ها تفسير مي‌گفتند ولي الان خيلي از رجال تفسير نمي‌گويد. شغلها اداري شده خيلي از قاضي‌هاي ما نمي‌رسند تفسير مطالعه کنند، اگر قاضي قرآن را کنار گذاشت شكايت او را به چه کسي ببريم. ما تشکر مي‌کنيم از ائمه جمعه که بعضي از خطبه‌هاي آنها تفسير است و بعضي از آنها هم تفسير نمي‌گويند و سخنراني مي‌کنند و بيائيم حرف خوب را در سايه قرآن بزنيم گر چه هر روز نباشد. اگر جلسه نيست خودتان تفسير مطالعه کنيد.
«وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ» نگذاريد ديگران در عمل به قرآن بر شما سبقت بگيرند. «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ» به نماز برسيد.
نماز براي ماه رمضان نيست که فقط شب بيست و يکم وقتهاي ديگر چرا، پا از مسجد قطع نکنيم که اميرالمومنين در مسجد سرش شکافته ولي دست از نماز نکشيد فرمود:
«فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ» آموزش و پرورش و امور تربيتي فکر کند بودجه‌اي را که براي نماز و چيزهاي ديگر را بودجه ورزش و قرآن و نماز و مسائل هنري و فکري، تشويق از ورزش و دانشمند، نمي‌گوئيم تشويق ورزش نشود که بگوئيد فلاني ضد ورزش است ولي مقايسه کنيد ساعت مطالعه روزنامه با مطالعه ديگر و تجليل از چه کساني ما را غفلت نگيرد «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ». خيلي‌ها واجب الحج هستند، مي‌گويد نمي‌گذارند، شما برو اگر اسم ننوشتند معذور هستي با گراني حج بسياري واجب الحج هستند بروند و زندگي‌شان فلج نشود، توجه ندارند.
اگر کسي واجب الحج بوده و نرود دم مرگ مي‌گويند: يا يهودي يا مسيحي بمير، حق مسلمان بودن ندادي همين جديت درباره زکات هست. گندم کاران و آنها که زکات نمي‌دهند به آنها هم همين خطاب مي‌شود. قرآن مي‌فرمايد عده‌اي لحظه مرگ مي‌گويند: (رَبِّ ارْجِعُون‌) (مومنون /99) ما را برگردان تا آدم خوبي شويم مي‌گويند: اين خطاب براي کساني است که زکات نداده‌اند.
خداوند از ما چيزي نمي‌خواهد از يک ميليون دويست تومان براي فقرا، همه زندگي براي خود پول يک موتور هندا براي خدا، خيلي نمک به حرامي دست ما و همه نعمتها از خداست. کشاورز اين گندم از خورشيدي است که تابيده و از زمين و آب است تو کشاورزي کرده، اکسيژن و نور و خاک و آب از خداوند. مي‌فرمايد: از چهل گوسفند يکي را بده. نماز و زکات با هم است و حج جدي است.

5- با جان و مال و زبان جهاد كنيد

«وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» شما را، شما را به خدا جهاد کنيد با جان و مال و زبان اميرالمومنين (ع) ضربت خوردن چند ساعتي از عمرش باقي نمانده در بستر لااقل با زبان جهاد کنيد، ناراحت مي‌شود، بشود مگر ما بايد کار مي‌کنيم که ناراحت نشود بايد حساسيت نشان بدهيم.
«لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ» امر به معروف و نهي از منکر را رها نکنيد مي‌گويد: جانم در خطر است آقا مي‌فرمايد: امر به معروف و نهي از منکر نه روزي را قطع و نه مرگ را نزديک مي‌کند.
شک داريد بهلول زنده است که قد علم کرد در مقابل رضا شاه براي قيام، خانم را طلاق و براي او شوهر پيدا کرد، چون ممکن است من وارد مبارزه شوم مرا بکشند زن بي سرپرست نباشد. من تو را طلاق داده و شوهر خوبي هم براي تو پيدا مي‌کنم زن را طلاق براي او شوهر پيدا کرد. رفت در مقابل رضا شاه يک سخنراني و او هم مسجد را به توپ بست و چند جمعيتي را کشت و بسياري از او ترسيده و حرف نزدند تمام آنها که ترسيدند مردند و اينکه نترسيده زنده است و اين معناي جمله نهج البلاغه است که عمر دست خداست و قصه سوره يوسف هم همين بود که عزت و ذلت دست خداست، نترسيد و حرف بزنيد، به يوسف حسادت ورزيده و او را در چاه و تهمت زده و زندان اما به حکومت رسيد زندانيها گفتند (إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنينَ) (يوسف /78) تو نيکوکار هستي، زنها گفتند: يوسف پاک است، برادرها آخر گفتند (يا أَيُّهَا الْعَزيزُ) (يوسف /78) تو عزيز و ما ذليل هستيم زن عاشق گفت (أَنَا راوَدْتُهُ) (يوسف /51) گير در من است. و من مقصرم.

6- فراموشي امر به معروف و نهي از منكر مانع استجابت دعاست

يک جمله را نوشته به مغازه بزنيم، هر مغازه دار يک تابلو از امر به معروف، تابلوهاي شهرستانها که همه براي پتو و پلوپز و صابون و گوجه فرنگي، يک تابلو هم براي حق فرمود: «لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ» اگر امر به معروف و نهي از منکر نکنيد شرار بر شما حکومت مي‌کنند. «ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ» هرچه شب 21 مي‌گويي مستجاب نمي‌شود از سال گذشته صدها خلاف ديدي و برخورد نکردي، حلقه طلا حرام است داداش در بياور، حلقه نامزدي، فقط با کتک کاري نگو، بگو تا در بياورد. حال بگيريد حال بگيريد با گفتن تکراري، اين کار حرام فلان امضاء و کار نبايد انجام مي‌دادي و اين کار بزرگ و کوچک ندارد. خداوند به بچه‌ها مي‌فرمايد: (يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ) (لقمان /17) پسر کوچولو نماز بخوان و امر به معروف کن تو هم بگو مامان حرف بدي زدي، يک بچه چهار ساله هم چنين حقي را دارد. بابا اين حرف بد بود. فقط براي بزرگها نيست، با يک نفر نمي‌شود دو نفر، يا طومار، با واسطه، هر کس اثر دارد بگويد توجه به نماز و امر به معروف و زکات و فقرا و يتيم‌ها و قرآن و مکه و سفارشات ديگر.
من در حرم امام رضا (ع) خجالت مي‌کشم بگويم شيعه، چون فلان صفات و مومن هم همينطور چون (إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ) (انفال /2) فقط مومن آن است که زماني که نام خدا شنيد دلش بلرزد ما اذان مي‌گويد تکان نمي‌خوريم، رنگ امام حسن (ع) زمان اذان مي‌پريد. هيچ کمالي در خود سراغ ندارم بالاخره گفتم «يا علي بن موسي الرضا» من وارد بر شما هستم. هر عيبي دارم خدايا ما وارد مسجد مي‌شويم و بر تو وارد و شب بيست سوم که احتمال قوي شب قدر است جلو است روايت شب بيست سوم مهمتر است، خدايا همتي، اراده‌اي، ممکن است مرگ که مي‌فرمايد: «بَغْتَةً» ناگهاني مي‌آيد خبر نمي‌دهد.
حديث داريم به امام صادق (ع) گفتند: چرا بعضي‌ها هنگام مرگ با چشم بسته و بعضي‌ها باز هستند، فرمود: آنکه باز دست نريد ببندد و آنکه بسته است نرسيد باز کند.
وقتي بارها گفته يکدفعه مي‌آيد از کجا ما سال آينده باشيم و با خدا رفيق‌تر شويم، آشتي کنيم، مگر خدا را دوست نداريم اگر کسي را دوست داريم، بايد دوست داشته تا با او حرف بزنيم، چرا؟ افرادي که متمکن هستند بسياري از روستا‌ها مسجد ندارد و جاده‌ها البته در جمهوري اسلامي انصاف اين است که خيلي کار شده، اما بيشتر بايد کار کرده تا مسجد جلوه پيدا کند.
خدايا اول مظلوم تاريخ خيلي زجر کشيد، اگر از من بپرسند شمشير که خورد زجر کشيد يا سيلي که بر زهرا (س) زدند، مرد اگر خود شهيد شود نمي‌شکند و لذا گفت: «فُزْتُ» رستگار شدم. فرمود: علاقه من به شهادت از علاقه بچه به شير مادر بيشتر است. حضرت از شهادت لذت برد ولي براي سيلي زدن به زهرا (س) خيلي زجر کشيد، مظلوميت آن حضرت آنجا معلوم شد چون زن را مقابل شوهر و مادر را در مقابل فرزند نمي‌زنند. مظلوميت امير المومنين از ظلمي بود که به حضرت زهرا (س) شد.
خدايا به حق اول مظلوم که امام صادق (ع) به هنگام زيارت مي‌فرمود: السلام عليک يا اول مظلوم تمام ائمه را من ديده‌ام در زيارت خطاب به آن حضرت فرموده‌اند: (السلام عليک يا اول مظلوم).
خدايا به اول مظلوم تاريخ قسمت مي‌دهيم ما را از بهترين شيعيان آقا قرار بده.
خدايا آنچه تا به حال نسبت به نماز و زکات و حج و قرآن و يتيمها و فقراء و تحصيل، توفيق جبران رحمت بفرما.
خدايا توبه واقعي نصيب ما بفرما و دعاها را مستجاب فرما.
خدايا اگر کار ما خير است همه مسلمين را در آن شريک بفرما.
خدايا آنچه شب قدر براي خوبان مقدر مي‌کني براي ما هم مقدر بفرما.
خدايا قلب عزيزحضرت مهدي را، امام زمان (ع) را، قلب مطهر و مبارکش را، که هر هفته نامه ما را مي‌بيند، و شب قدر مهمان دارد که: (تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ) (قدر /4)
حضرت فرمود ملائکه در زمان پيامبر (ص) مهمان آن حضرت و بعد از او مهمان وصيش، شب قدر حضرت مهدي(ع) ميزبان فرشته هاست
خدايا به آبروي اين ميزبان و آن مهمان آنچه براي خوبان مقدر مي‌کني براي ما هم مقدر، و اول مرگ اول راحتي و روز قيامت روز سرافرازي، مشکلات فرد و جامعه و ملت ما را حل و رهبر عزيزمان را در پناه حضرت مهدي (ع) مويد بدار.
خدايا دولت و ملت و نسل و ناموس و عقائد و افکار و مرز و بوم و آنچه به ما داده‌اي در پناه امام زمان(ع) حفظ فرما.
خدايا شر اشرار به خودشان برگردانده و مسلمين فلسطين پيروز، و امريکا را همچون شوروي متلاشي بفرما.
خدايا روح انبياء و اوصيا و علما و مراجع و پدران و مادران و نياکان، امام و شهدا و همه آنها که در مسلماني ما موثر بوده، روحشان را از ما راضي و ما را پاسدار خونها و خدمات آنها قرار بده و ما را نسبت به آنها خائن قرار نده.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1020
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست